منبع:پدر سالاری جدید،قاسمی،۱۳۹۲: ۱۰۳
با عنایت به نکات فوق (که در جدول تلخیص شده است)، میتوان گفت:
یک. در تونس حاکم دیکتاتور و متظاهر به دموکراسی،در فقدان حمایت بین المللی قابل توجه و در پرتو رشد نهادهای مدنی و پیوستگی قابل توجه با جهان خارج،نتوانست به سرکوب شدید ادامه دهد و مجبور به ترک قدرت شد.از این رو،احتمال استقرار حکومت دموکراتیک تر و پایدارتر در این کشور بیش از سایر کشورهای دستخوش قیام است.
دو.در مصر،حسنی مبارکدیکتاتوری متظاهر به دموکراسی و سکولاریسم بود و در خصوص آزادی نسبی عناصر جامعه مدنی و در پرتو ارتباطات جهانی کشورش با جهان خارج،نتوانست مانع اطلاع رسانی مخالفین از طریق شبکه های تلویزیونی،ماهواره ای و اینترنت شود و از این رو تحت فشار افکار عمومی جهانی و دولتهای اروپایی و منطقه ای از قدرت کناره گرفت.اگر تصمیم ارتش در بی طرف ماندن در اعتراض ها را معلول القای آمریکاییان بدانیم،در آن صورت مداخله خارجی عامل مهم در پیروزی قیام بوده است(همان: ۱۰۳).
مطالب فوق نشان می دهد که حکومتها جهت صحت و سلامت رابطه خود با جامعه و شهروندان،باید اجازه مشارکت سیاسی را به افراد جامعه بدهند.بنابراین،هرچقدر حکومت جلوه ای واقعی و حقیقی از جامعه مدنی باشدمشارکت سیاسی مسالمت آمیز و سازمان یافته افراد جامعه نیز افزایش می یابد.بیات در خصوص نقش متقابل دولت و مردم معتقد است که ابتکارات توسعه توده ای و اقدامات مستقیم بدون ارتباط با سیستم برنامه ریزی دولت نمی تواند به موفقیت برسد. تهی دستان در کنار سر پناه نیاز به مدرسه،جاده و پارک عمومی دارند.و دست فروشان علاوه بر یک محل در خیابان، به امنیت، اعتبار و اطلاعات از وضعیت بازار نیاز دارند.این نیازها به علاوه امنیت شغلیو اجتماعی به سختی می تواند بدون همکاری دولت به دست آید.بنابراین،بن علی و مبارک در تونس و مصر خود تخم این جنبشها را با نوع حکومتشان که دیکتاتورهایی مستبد بودند و فاصله زیادی رابا بطن جامعه گرفته بودند و به خواست های به حق طبقات متوسط و فقیر شهری توجهی نداشتند از مدتها پیش کاشته بودند،همین طبقات با پیش روی آرام خود زمینه های جنبشی را فراهم کردند که پایه های حکومت چند دهه ای حاکمان دیکتاتور را لرزانده و به سقوط آنها منجر شد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۴-۶ واکنش ارتش در تحولات
مصر و تونس که در آنها ارتش به عنوان یک نهاد در کنار معترضان قرار گرفت جزو همگن ترین کشورها در جهان عرب محسوب می شود.در هر دوی این کشور ها اکثریت سنی مذهب هستند(اقلیت قبطی مسیحی در حوزه اجتماعی نقش مهمی در مصر ایفا می نمایند اما دارای نفوذ سیاسی اندک است). ارتش های هر دو کشور نسبتاً حرفه ای بودند و هیچکدام به عنوان ابزار شخصی حاکم عمل نمی کردند.رهبران ارتش هر دو کشور دریافتند که نهادهای آنها می تواند در رژیم های جدید نقش مهمی را ایفا کند فلذا ریسک تغییر وضعیت را پذیرفتند. بدین ترتیب در مصر و تونس بی طرفی و استقلال نهاد ارتش موجب سقوط جمهوری های مادام العمر گردید و زمینه اصلاحات حقوقی- سیاسی را فراهم نمود.
ارتش تونس پس از آغاز موج تظاهرات مردمی به بن علی پیغام داد که مردم به زودی کاخ ریاست جمهوری را تصرف خواهند کرد و ارتش نیز توانایی مقابله با آنان را ندارد.این موضع ارتش باعث گردید جنبش های انقلابی از یک طرف گذار خونینی را از نظام دیکتاتوری تجربه نکنند و از طرف دیگر زمینه دگرگونی ساختارهای نهادهای بروکراتیک و انقلاب اجتماعی را پیدا نکنند.
در مصر نیز ارتش در همان نخستین روزهای آغاز تجمعات اعتراض آمیز یعنی اول فوریه ۲۰۱۱ با صدور بیانیه ای رسمی اعلام بی طرفی نمود و اطمینان داد علیه تظاهر کنندگان به زور متوسل نخواهد شد و خواسته های مردم مصر را که از یک هفته پیش در خیابان های این کشور علیه دولت تظاهرات می کنند قانونی می داند، دلیل این موضع نیز این است که ارتش مصر بر مبنای قرارداد کمپ دیوید سالانه کمک های مالی قابل توجهی را به طور مستقیم از ایالت متحده دریافت می کند که براساس آن می تواند از نوعی استقلال نسبی برخوردار شود.این ویژگی ها باعث شد فرماندهی ارتش مصر و هم ایالت متحده،برخلاف مبارک،چاره کار را اعلام بی طرفیارتش از همان روزهای نخست ببینند.
لازم به ذکر است که بسیاری از روسای جمهور عرباز جمله بن علی و مبارک،قبل از به قدرت رسیدن خود صاحب یونیفورم نظامی بودند.مبارک از افسران و نظامیان عالی رتبه ارتش مصر بوده است در واقع مبارک خاستگاه نظامی داشت و از طریق توازن میان نخبگان نظامی و غیر نظامی به حکومت خویش استمرار می بخشید .جدول زیر در خصوص واکنش ارتش نسبت به تحولات در دو کشور تونس و مصر همراه با چند شاخص دیگر می باشد.
جدول شماره ۶ -گونه شناسی عوامل موثر بر گزار به دولت نوین در جنبش های تونس و مصر
عوامل کشور |
نوع واکنش دولت حاکم (به ترتیب) |
نیروی محرک پیشتازان جنبش انقلابی | الگوی گذار و انتقال قدرت | پایگاه اسلام گرایان | ایدئولوژی جنبش به ترتیب اولویت | موضع و نقش ارتش | موضوع بازیگران فراملی در قبال ارتش | |||
تونس | سرکوب موقت ترک قدرت |
نسل جدید اسلام گرایان |
مسالمت آمیز | میانه رو | دولت مسئول اسلام گرایی |
بی طرف، کارگزار اتقال قدرت | تردید تأیید |
تردید تأیید |
تأیید | تأیید حمایت |
مصر | سرکوب موقت ترک قدرت |
نسل جدید اسلام گرایان |
تسبتاً مسالمت آمیز | میانه رو |