در پاسخ به سؤال یکم پژوهش که آیا بین تئوری ذهن مقدماتی(سطح یکم) با هوش هیجانی دانشآموزان رابطه وجود دارد؟ نتایج همبستگیها نشان میدهد که مقدار ضریب همبستگی سطح ۱(تئوری ذهن مقدماتی) با نمره کلی هوش هیجانی برابر ۰۶۹/۰ است. این مقدار ضریب ناچیز نشان میدهد رابطه معناداری بین تئوری ذهن مقدماتی و نمره کلی هوش هیجانی وجود ندارد.
این یافته تا حدودی همسو با یافته عبدالهزادهرافی، ادیب سرشکی، پورمحمدرضای تجریشی و بخشی(۱۳۹۱) است. آنان در پژوهشی ارتباط نظریه ذهن با اجتماعی شدن، مهارتهای ارتباطی و مهارتهای زندگی دانشآموزران کم توان ذهنی را مورد مطالعه قرار دادند و به این نتیجه رسیدند که رابطه آماری معناداری بین سطح یکم نظریه ذهن با مهارتهای ارتباطی و مهارتهای زندگی مشاهده نشد. این یافته تا حدودی مغایر با پژوهش بوساکی و استینگتون (۱۹۹۹) است. آنان در پژوهشی به بررسی رابطه شناخت اجتماعی(تئوری ذهن) و کفایت شایستگی اجتماعی در نوجوانان پرداختند و نتایج نشان داد که رابطه مثبتی بین تئوری ذهن و کفایت شایستگی اجتماعی وجود دارد.
در پاسخ به سؤال دوم پژوهش که آیا بین اظهار اولیه یک تئوری ذهن واقعی(سطح دوم) با هوش هیجانی دانشآموزان رابطه وجود دارد؟ نتایج همبستگیها نشان میدهد که مقدار ضریب همبستگی سطح ۲(اظهار اولیه یک تئوری ذهن واقعی) با نمره کلی هوش هیجانی برابر ۲۹۹/۰ که در سطح ۰۰۱/۰ معنادار است.
این یافته تا حدودی با یافته مشهدی و برزآبادی(۱۳۹۰)، و لبونتی و همکاران(۲۰۰۸) همسوست.
مشهدی، هاشمی و برزآبادی(۱۳۹۰)، در پژوهشی نظریه تحول ذهن و رابطه آن با مهارتهای اجتماعی در کودکان و نوجوانان مبتلا به آسیب بینایی مورد مطالعه و نتایج نشان دادند که بین عملکرد در تکلیف پیش بینی عمل و نمره کلی مهارتهای اجتماعی و عملکرد در هر دو تکلیف (پیش بینی باور و پیش بینی عمل) و نمره کلی مشکلات رفتاری رابطۀ معنادار وجود دارد.
لبونتی، ولمن، السون، لگاتا و لئو (۲۰۰۸)، در پژوهشی نشان دادند که گفتگوهای والدین با کودکشان در مورد حالات ذهنی، با تحول تئوری ذهن کودک (درک باور کاذب) رابطه مثبت دارد.
در پاسخ به سؤال سوم پژوهش که آیا بین جنبه های پیشرفتهتر تئوری ذهن(سطح سوم) با هوش هیجانی دانشآموزان رابطه وجود دارد؟ نتایج همبستگی نشان میدهد که مقدار ضریب همبستگی سطح۳(جنبه های پیشرفته تئوری ذهن) با نمره کلی هوش هیجانی برابر۱۰۳/۰- است. این مقدار نشان میدهد رابطه معناداری بین جنبه های پیشرفته تئوری ذهن و هوش هیجانی دیده نمیشود. همچنین این ضریب منفی نشان میدهد احتمال رابطه معکوسی بین جنبه های پیشرفته تئوری ذهن و نمره کلی هوش هیجانی وجود دارد.
این یافته تاحدودی همسو با پژوهش عبدالهزادهرافی، ادیب سرشکی، پورمحمدرضای تجریشی و بخشی(۱۳۹۱) است. آنان در پژوهشی ارتباط نظریه ذهن با اجتماعی شدن، مهارتهای ارتباطی و مهارتهای زندگی دانشآموزران کم توان ذهنی را مورد مطالعه قرار دادند و به این نتیجه رسیدند که رابطه آماری معناداری بین سطح سوم نظریه ذهن با مهارتهای ارتباطی و مهارتهای زندگی مشاهده نشد.
در پاسخ به سؤال چهارم پژوهش که سهم هریک از سطوح تئوری ذهن در پیش بینی هوش هیجانی دانشآموزان چه میزان است؟
با وجود همبستگی ناچیز بین یکی از متغیرهای سطوح سه گانه تئوری ذهن با هوش هیجانی به منظور پیشبینی هوش هیجانی براساس سه سطح مورد سنجش پرسشنامه تئوری ذهن از رگرسیون چندمتغیری به روش همزمان استفادهشد.
در پیشبینی سطوح سه گانه تئوری ذهن با هوش هیجانی، خلاصه نتایج تحلیل رگرسیون به روش همزمان نشان میدهد، مقدارR2 (درصد واریانس مشترک) برابر ۱۴/۰ است. یعنی سطح۱(تئوری ذهن مقدماتی)، سطح۲(اظهار اولیه یک تئوری ذهن واقعی) و سطح۳(جنبه های پیشرفته تئوری ذهن) مقدار ۱۴/۰ تغییرات هوش هیجانی را میتوانند تبیین کنند. به منظور بررسی معناداربودن رابطه سطوح سه گانه تئوری ذهن با هوش هیجانی از تحلیل واریانس مرتبط با رگرسیون بر باقی ماندهها استفاده میشود. با توجه به نتایج آزمون تحلیل واریانس، مقدار ۶۴۶/۳f= محاسبه شده در سطح کمتر از۰۵/۰ معنادار است. لذا مدل رگرسیون خطی معنادار است. به بیان دیگر بین نمره کلی هوش هیجانی و سه سطح تئوری ذهن رابطه معناداری وجود دارد و نتایج برآورد مدل معنادار نشان میدهد که از میان سه سطح تئوری ذهن تنها سطح۲(اظهار اولیه یک تئوری ذهن واقعی) میتواند متغیر ملاک(هوش هیجانی) را پیش بینی کند. به بیان دیگر فقط اظهار اولیه یک تئوری ذهن واقعی در هوش هیجانی دانشآموزان مؤثر است. دیگر سطوح تئوری ذهن در پیش بینی هوش هیجانی نقشی ندارند. معادله رگرسیونی این متغیرها بدین گونه است.
(اظهار اولیه یک تئوری ذهن واقعی)۵۸۳/۲ + ۶۰۲/۱۰۶Y΄= با بهره گرفتن از نمره های خام
(اظهار اولیه یک تئوری ذهن واقعی)۳۱۴/۰Y΄= با بهره گرفتن از نمره های استاندارد شده
این یافته تا حدودی همسو با یافته های عبدالهزادهرافی، ادیب سرشکی، پورمحمدرضای تجریشی و بخشی(۱۳۹۱)، کوالتر، و استای لیانو (۲۰۱۱) و فردریکسون، پتریدز و سیموندس (۲۰۱۲) همسو است.
عبدالهزادهرافی، ادیب سرشکی، پورمحمدرضای تجریشی و بخشی(۱۳۹۱)، ارتباط نظریه ذهن با اجتماعی شدن، مهارتهای ارتباطی و مهارتهای زندگی دانشآموزران کم توان ذهنی را مورد مطالعه قرار دادند و به این نتیجه رسیدند که رابطه بین نظریه ذهن و سطح دوم اجتماعی شدن به لحاظ آماری معنادار است ولی رابطه آماری معناداری بین سطوح نظریه ذهن با مهارتهای ارتباطی و مهارتهای زندگی مشاهده نشد. در کل میتوان نتیجه گرفت با افزایش درک باور غلط اولیه (نظریه ذهن سطح دوم)، اجتماعی شدن دانشآموزان کم توان ذهنی افزایش مییابد.
همچنین کوالتر، و استای لیانو (۲۰۱۱)، در پژوهش دیگری به بررسی رابطه بین ویژگی و توانایی هوش هیجانی و تئوری ذهن دربین کودکان در دو گروه سنی ۵تا ۷ سال و ۸ تا ۱۰ سال پرداخته اند. نتایج نشان میدهد در هر دوگروه سنی فقط توانایی هوش هیجانی با درک باور غلط ارتباط دارد. دیگر نتایج نشان میدهد درک و شاخه های مدیریت از توانایی هوش هیجانی واریانس منحصر به فردی در درک باور کاذب را پیش بین میکند. با کنترل سن، زبان و دیگر شاخه های از توانایی هوش هیجانی. توانایی و ویژگی هوش هیجانی موفق به نشان دادن هر گونه رابطه با درک باور کاذب نشد. توانایی و ویژگی هوش هیجانی با چندین آزمون پیشرفته تئوری ذهن مرتبط اند. این موارد در افراد بزرگسال دیده میشود. آنها همچنین یک سری اطلاعات جدید بدست آوردند: ۱) دانش هیجانی دارای رتبه بالاتر به وسیله توانایی هوش هیجانی اندازه گیری میشود که با آزمونهای پیشرفته تئوری ذهن مرتبط است. ۲) خودکارآمدی عاطفی، به عنوان ویژگی هوش هیجانی اندازه گیری میشوند و همچنین در آزمونهای پیشرفته تئوری ذهن دارای اهمیت است.
فردریکسون، پتریدز و سیموندس (۲۰۱۲)، در مطالعهای به این نتیجه رسیدند که ویژگیهای هوش هیجانی با سطح تغییر احساس اجتماعی ارتباط دارد. به عبارت دیگر هوش هیجانی و احساس اجتماعی در یک زمان کنترل میشود. این یافتهها یک نقش مهمی برای ویژگیهای هیجانی در روابط با همسالان و صلاحیت اجتماعی را تأیید میکند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
نتایج نشان میدهد تئوری ذهن در بین دانشآموزان در حال سیر تکاملی است. در این پژوهش همانند پژوهشهای پیشین، درک باور غلط در هوش هیجانی دانشآموزان مؤثر است و بازشناسی عواطف و وانمودسازی، و جنبه های پیشرفته تئوری ذهن تأثیر چندانی در هوش هیجانی دانشآموزان ندارد.
محدودیتهای پژوهش
بدون تردید هر پژوهش دارای محدودیتهایی است. محدودیتهای پژوهش حاضر را میتوان بدین شرح بیان کرد:
-
- این پژوهش فقط بر روی دانشآموزان ششم دوره ابتدایی منطقه ۳ شهر تهران صورت گرفته است، لذا نتایج این پژوهش قابل تعمیم به سایر دوره های تحصیلی و منطقه های شهر تهران نیست.
-
- این پژوهش بر روی نمونه محدودی از دانشآموزان انجام شده است.
-
- مقادیر همبستگی بین متغیرهای مورد سنجش یعنی سطوح سه گانه تئوری ذهن با هوش هیجانی خیلی ضعیف است.
-
- مقدار R2نشان میدهد که سطوح سه گانه تئوری ذهن به مقدار خیلی کمی برابر۱۴ درصد تغییرات هوش هیجانی را تبیین میکند. این مقدار نشان میدهد که فقط بین سطح دوم تئوری ذهن(اظهار اولیه یک تئوری ذهن واقعی) با هوش هیجانی رابطه معناداری وجود دارد.
-
- در این پژوهش فقط نمره کلی هوش هیجانی به عنوان متغیر ملاک (وابسته) در نظر گرفته شد و ابعاد هوش هیجانی مورد مطالعه قرار نگرفت.
-
- پرسشنامه تئوری ذهن به گونه مصاحبه بر روی آزمودنیها اجرا شده و ممکن است نظر پژوهشگر بر نتایج آزمون سوگیری داشته باشد.
پیشنهادهای پژوهش
پیشنهادهایی که برای یک پژوهش جامعتر و دقیقتر مفید به نظر میرسد، بدین شرح است:
-
- پیشنهاد میشود این پژوهش در سطح وسیعتری بر روی دانشآموزان در همه منطقه های شهر تهران و سایر شهرها اجراشود تا قابلیت تعمیم پذیری نتایج نیز افزایش یابد.
-
- پیشنهاد میگردد پژوهش دیگری در این زمینه با تعداد نمونه بیشتری اجرا گردد.
-
- از آنجا که پژوهش حاضر برای دانشآموزان دوره ششم ابتدایی اجرا شده است، پیشنهاد میشود پژوهشگران دیگر به مطالعه دوره های تحصیلی دیگر و مقایسه بین آنها نیز بپردازند.
-
- پیشنهاد میشود در پژوهشهای آتی رابطه تئوری ذهن را با دیگر متغیرهایی از جمله حافظه فعال، خلاقیت، پیشرفت تحصیلی و دیگر متغیرهای حیطه آموزشی مطالعه نمود.
-
- پیشنهاد میشود در پژوهشهای دیگری رابطه تئوری ذهن با ابعاد هوش هیجانی از جمله تنظیم هیجان، ارزیابی از هیجانات، مهارتهای اجتماعی و کاربرد هیجانات مورد مطالعه قرار گیرد.
-
- پیشنهاد میشود در پژوهشهای آتی از دیگر آزمونهای تئوری ذهن از جمله آزمون نظریۀ ذهن خانه عروسکها، آزمون جعبه اسمارتیز و مانند آنها استفاده شود و نتایج آن با نتایج این پژوهش مورد مقایسه قرار گیرد.
پیشنهادهای کاربردی
-
- به منظور تقویت تکالیف حالتهای ذهنی در کودکان و نوجوانان بخصوص کودکان و نوجوانانی که خواهر و برادر ندارند(خانواده های تک فرزند)، به والدین پیشنهاد میشود در دورۀ سنین کودکی و قبل از مدرسه برای کودکانشان به قصه گویی و داستان سرایی بپردازند و با آنها بیشتر صحبت کنند.
-
- به منظور تقویت تکالیف تئوری ذهن در کودکان و نوجوانان، به والدین، مربیان و معلمان پیشنهاد می شود کودکان را به قصه و داستان سازی تشویق و ترغیب نمایند.
-
- به منظور تقویت و تسریع در رشد تکالیف تئوری ذهن کودکان و نوجوانان، به والدین توصیه میشود هنگام صحبت کردن با آنها، حالات ذهنی خود و دیگران را توضیح دهند. زیرا این کار کمک میکند کودکان و نوجوانان از فرصتهای بیشتری برای یادگیری درباره تفکر سایر افراد برخوردار شوند.
-
- تئوری ذهن به عنوان یکی از مهارتها یا توانایی های شناخت اجتماعی محسوب میشود و تسریع در رشد شناختی و تعاملات اجتماعی منوط به قرار گرفتن در محیط اجتماعی است. به همین منظور پیشنهاد میشود در جهت تسریع رشد حالتهای ذهنی کودکان، والدین، فرزندان خود را به محیطهای اجتماعی مانند مهدکودکها و مراکز بازی سوق دهند.
-
- با توجه به اینکه تحول تئوری ذهن در کودکان و نوجوانان عادی و دارای مشکل مانند کودکان و نوجوانان پرخاشگر، عقب مانده ذهنی و اوتیستیک متفاوت است. پیشنهاد میشود از آزمون تئوری ذهن به عنوان یک آزمون بالینی برای تشخیص کودکان دارای مشکل و اختلال قبل از شروع تحصیل در دوران پیش دبستانی توسط مربیان و روانشناسان استفاده شود.
-
- به منظور کاهش نقایص ادراکی و ذهنی کودکان دارای مشکل و اختلال از جمله پرخاشگری، عقب مانده ذهنی، اوتیسم و مانند آنها به مربیان، مدیران، درمانگران و روانشناسان پیشنهاد میشود از برنامهها و کارگاههای آموزشی در مدارس و برنامههای توانبخشی و درمانی در مراکز مشاوره استفاده شود.
منابع
منابع