با توجه به این که معلمان از جمله مهم ترین عوامل مؤثر در رشد و توسعه کیفی تعلیم و تربیت به شمار
می آیند و نقطه آغاز هر تحول آموزشی هستند، برخورداری آنان از سطوح بالایی از قابلیت های کارآفرینی، یکی از مهم ترین عوامل مؤثر در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان است.
در این زمینه، معلم باید مجهز به ویژگی های بارزی مانند خلاقیت و نوآوری، خطر پذیری، مسئولیت پذیری، مشارکت جویی و نیاز به موفقیت باشد که این ویژگی ها را در معلمان کارآفرین می توان جستجو کرد. معلمان کارآفرین در ایجاد انگیزه برای دانش آموزان خود نقشی بسیار اساسی ایفا می کنند و با ستودن کارهای خوب در آنان ایجاد اعتماد به نفس می کنند. (حسن مرادی، ۱۳۸۵)
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
به این ترتیب با توجه به آنکه در جهان رقابتی امروز، تمامی سازمان ها از جمله سازمان های آموزشی، تنها در شرایطی شانس بقا دارند که بتوانند خود را پیوسته با تغییرات محیطی وفق دهند، می توان به اهمیت وجود مدیران و معلمان کارآفرین در نهادهای آموزشی پی برد.
معلمان مهره های اصلی توسعه و ترویج کارآفرینی محسوب می شوند؛ به گونه ای که توسعه کارآفرینی در یک کشور مستلزم آموزش و تربیت معلمان و استادان مجرب کارآفرینی است. اهمیت معلم در اجرای برنامه درسی بسیار زیاد است، اگر برنامه درسی نتواند معلمان را تغییر دهد و آنها را به حرکت در آورد، قهراً
هیچ گونه تأثیری بر کسانی که توسط آنها تعلیم داده می شوند، نخواهد داشت. بنابراین توجه و پژوهش درباره نقش معلم، در زمینه کارآفرینی، آموزش، رشد و پرورش ویژگی های کارآفرینی فراگیران از اهمیت خاصی برخوردار است. (گرائلی شیخ و پارسا، ۱۳۹۰)
محافل آموزشی به ویژه آموزش و پرورش ما نیازمند فضای سازمانی است که در آن فراگیران، افرادی متفکر، خلاق، نوآور و با اعتماد به نفس بارآیند، نه مهره هایی بی جان که در گردونه ی زندگی بی اختیار به هر سو روان باشند. معلمان باید افرادی را پرورش دهند که با جرات و جسارت و تکیه بر انرژی درونی و تلاش و عملکرد خویش از شکست نهراسند و آن را پلی برای رسیدن به پیروزی بدانند. این ویژگی ها زاییده فضایی آزاد و مشارکت جویانه و مطلوب و مقصود هزاره جدید میلادی است. باید باور داشت که بنیان های کهنه عصر صنعتی که مختص سده های پیشین بوده رنگ باخته است و دیگر نمی توان بر اساس آن برنامه ریزی کرد، چرا که عصر حاضر نیازمند الزامات و مناسبات خاص خود است. (شیرزادی اصفهانی، ۱۳۸۵)
نالس[۶](۱۹۹۷) معتقد است به منظور ایجاد تحولات اجتماعی، مربیان تعلیم و تربیت باید درباره ثمره واقعی تعلیم و تربیت بیندیشند. وایتهد با کلام معروف خود که «یادگیری شاگردان بی فایده است مگر اینکه کتابهای خود را گم کنند و جزوات خود را بسوزانند» تلویحاً به این معنا اشاره دارد که ثمره واقعی تعلیم و تربیت باید فرایندی باشد که در آن تفکر خلاق، تفکر انتقادی و کارآفرینی به وجود آید. تمایل به توسعه توانایی های تفکر کارآفرینی در محافل آموزشی پدیده جدیدی نیست، الگویی که تعلیم و تربیت مدرن از آنجا برخاسته است از مدلی است که در آن تفکر خلاق بسیار غلبه داشته است و آن الگوی آکادمی افلاطون است. (فرید، ۱۳۸۸)
اگر نظام آموزشی به گونه ای باشد که افراد بتوانند علاوه بر کسب دانش، چگونگی استفاده از آن را در دنیای کسب و کار نیز یاد بگیرند، تعداد کارآفرینان و به دنبال آن کسب و کارهای تازه زیاد خواهد شد. معلمان همواره در کنار نقش آموزشی، نقش تربیتی و الگو بودن را نیز برای دانش آموزان ایفا می کنند. بنابراین اگر دانش آموزان ویژگی ها و خصوصیات کارآفرینی را در معلمین خویش نیز ببینند و باور داشتن فرهنگ کارآفرینی را در معلمان خود نهادینه ببینند، قابلیت های کارآفرینی خود را نیز رشد خواهند داد و در نتیجه آن، دانش آموزان در مسیر شغلی آینده خویش به جای اینکه به دنبال استخدام و حقوق بگیری باشند، خودشان به عنوان راه اندازان کسب و کار، علاوه بر ایجاد شغل برای خود و دیگران، رفاه و ثروت را نیز در جامعه افزایش دهند.
یادگیری با اهداف کارآفرینانه، فراگیران را قادر می سازد تا از نظر اقتصادی در آینده خودکفا شده و موفقیت آمیز عمل کنند. این نوع یادگیری فارغ التحصیلانی را پرورش می دهد که می توانند در هر زمینه ای نوآورانه عمل کنند، فرصت ها را شناسایی و حتی خود فرصت ها را ایجاد کرده، خطرپذیر باشند، اتخاذ تصمیم کنند، مشکلات را تجزیه و تحلیل کنند و یافته هایشان را به وضوح و به طور اثربخش با دیگران در میان بگذارند. این مهارت ها و توانایی ها، برای راه اندازی و توسعه کسب وکار لازم و ضروری هستند؛ خواه این کسب وکار برای خودشان باشد یا اینکه برای سازمان دیگری کار کنند. علاوه براین، امروزه کارفرمایان به دنبال و در جست وجوی افرادی هستند که تنها در دانش و مهارت خاصی مهارت ندارند، بلکه باید قادر باشند به صورت فعالانه واکنش نشان دهند و توانا باشند مسائل و مشکلات را شناسایی کنند و به طور خلاقانه و مستقل به آن پاسخ و عکس العمل نشان دهند. (میرعرب رضی، ۱۳۸۵)
برای دستیابی به این مهم پرورش ایده های خلاق و کارآفرینی که بتوانند خود را پیوسته با دنیای جدید هماهنگ و سازگار کنند، ضروری به نظر می رسد. جوامع امروزی به افرادی نیاز دارند که مصمم به کسب موفقیت باشند و قادر به تبدیل رؤیا به حقیقت بوده، دارای روحیه استقلال طلبانه برای کاوش موقعیت های جدید باشند. اگر به تأثیرات کارآفرینی توجه شود نقش متخصصان و دانش آموختگان در توسعه جامعه روشن خواهد شد و دانش آموختگان به نیازهای مختلف جامعه پاسخ می دهند. (شاه حسینی، ۱۳۸۳)
به طور کلی میتوان عواملی را که باعث افزایش توجه به تأثیر کارآفرینی بر عملکرد آموزشی شدهاند، در سطوح زیر جای داد:
۱- وضعیت توسعهیافتگی: ایران کشوری در حال توسعه است و آمارهای جهانی نشان میدهند که فرصتهای کارآفرینی در کشورهای در حال توسعه بیش از دیگر کشورهاست. براساس اعلام «سازمان دیدهبان جهان کارآفرینی[۷]» رتبهبندی کشورها براساس تعداد فرصتهای موجود در آنها عبارت است از: ۱- در حال توسعه، ۲- آمریکای لاتین، ۳- بریتانیا، ۴- اروپا و ۵- توسعهیافته. تعداد فرصتهای موجود در کشورهای در حال توسعه هفت برابر کشورهای توسعهیافته و سه برابر اروپا و بریتانیا است (Varblane & Mets, 2005) .
امروزه بر اکثر دولتمردان و سیاست گذاران آشکار شده است که برای شکار و استفاده از این فرصتها
می توانند از طریق نظام آموزشی بر فراگیران تأثیر بگذارند و به این طریق میزان کارآفرینی را در جامعه افزایش دهند.
۲- شرایط اقتصادی و اجتماعی: در شرایط کنونی ایران، نرخ بالای بیکاری، عدم تناسب بین عرضه و تقاضا در استخدامهای دولتی و رشد بالای جمعیت جوان و جویای کار، نیازمند راهبردهایی برای مقابله درست با این عوامل است. تجهیز معلمان مدارس به روحیات کارآفرینی و به تبع آن ترویج فرهنگ کارآفرینی در مدارس، یکی از راهبردهای انکارناپذیر به منظور مقابله با این موارد است. تحقیقات زیادی تأثیر این نوع آموزش را بر کاهش بیکاری، افزایش اشتغال در بخشهای عمومی و خصوصی، خوداشتغالی و کارهای پارهوقت و پروژهای، در بین دانشآموزان به اثبات رساندهاند. همچنین، مطالعات نشان میدهند که دورهی دبرستان تعیینکنندهترین سطح آموزش رسمی در ایجاد و توسعهی رفتارها و نگرشهای کارآفرینانه است. (Filion, 1994)
۳- مشکلات شغلی: گزارشهای بین المللی حاکی از آن است که فارغ التحصیلان در محیط کار خود غالبا با مسائلی چون عدم تمایل به کار گروهی، عدم ادارهی صحیح امور، مشکل در برقراری ارتباط و مشکل در حل مسائل مواجه هستند (Silver MacLean, 2005) .به اعتقاد نگارنده، مشکلات فوق در جامعهی ایران کاملا مشهود است و با رویکرد آموزش از طریق کارآفرینی می توان به ایجاد قابلیتهایی چون کار گروهی، مدیریت امور، برقراری ارتباط و شبکهسازی، مسئلهیابی و حل مسئله نائل شد.
۴- برنامه درسی: مطالعات نشان داده اند که آموزش و دانش و مهارتهای کارآفرینانه بر افزایش فعالیتهای کارآفرینانهی کشورها اثر مستقیم و مثبت دارد و باعث توسعهی اقتصادی و بهبود کمی و کیفی فعالیتهای کارآفرینانه در آینده خواهد شد (Fiet, 2001;Klofsten, 2000;Kolvereid, 1997) .
توجه به کارآفرینی در فرایند یاددهی- یادگیری، موجب غنیسازی تجارب یادگیری فراگیرندگان، افزایش ایجاد کسبوکار جدید توسط دانشآموزان، ارتقای مهارتهای شغلی و مدیریت کسبوکار و افزایش ارتباط میان مدارس و صنعت میشود. (Faoite & et al., 2003) بعضی صرفا به مهارتهای مدیریتی اهمیت میدهند و بهطور ضمنی،کارآفرین و کارآفرینی را نادیده میگیرند؛ درحالیکه کارآفرین و کارآفرینی، نقطهی آغاز برنامهی درسی است. (Roach, 1999; Noll, 1993) بر همین اساس، گنجاندن اعمال و نیات کارآفرینانه در آموزش از اهمیت زیادی برخوردار است.
از سوی دیگر، به نظر بسیاری از صاحب نظران علم مدیریت همچون رابینز (۱۳۷۸)، ویژگی های شخصیتی کارکنان می تواند بر رفتار سازمانی آنها تأثیر بگذارد و از اهمیتی خاص برخوردار باشد. بر همین اساس در این پژوهش به بررسی تأثیر ویژگی های شخصیتی کارآفرینانه معلمان بر عملکرد آموزشی آنان پرداخته شده است.
۴- اهداف تحقیق
هدف کلی:
بررسی رابطه میان قابلیت های کارآفرینی معلمان با عملکرد آموزشی آنان در مدارس متوسطه شهرستان ورامین
اهداف جزیی:
-
- بررسی وضعیت ویژگیهای کارآفرینی در بین هر یک از معلمان مدارس متوسطه شهرستان ورامین
-
- بررسی رابطه میان توفیق طلبی معلمان با عملکرد آموزشی آنان در مدارس متوسطه شهرستان ورامین
-
- بررسی رابطه میان استقلال طلبی معلمان با عملکرد آموزشی آنان در مدارس متوسطه شهرستان ورامین
-
- بررسی رابطه میان گرایش به خلاقیت معلمان با عملکرد آموزشی آنان در مدارس متوسطه شهرستان ورامین
-
- بررسی رابطه میان ریسک پذیری معلمان با عملکرد آموزشی آنان در مدارس متوسطه شهرستان ورامین
-
- بررسی رابطه میان کنترل درونی معلمان با عملکرد آموزشی آنان در مدارس متوسطه شهرستان ورامین
-
- بررسی رابطه میان تحمل ابهام معلمان با عملکرد آموزشی آنان در مدارس متوسطه شهرستان ورامین
۵- سؤال های تحقیق
سؤال اصلی پژوهش:
آیا میان قابلیت های کارآفرینی معلمان مدارس متوسطه شهرستان ورامین، با عملکرد آموزشی آنان رابطه ای وجود دارد؟
سؤال های ویژه پژوهش حاضر عبارتند از:
-
- وضعیت ویژگیهای کارآفرینی در بین هر یک از معلمان مدارس متوسطه شهرستان ورامین چگونه است؟
-
- آیا میان توفیق طلبی معلمان مدارس متوسطه شهرستان ورامین، با عملکرد آموزشی آنان رابطه ای وجود دارد؟
-
- آیا میان استقلال طلبی معلمان مدارس متوسطه شهرستان ورامین، با عملکرد آموزشی آنان رابطه ای وجود دارد؟
-
- آیا میان گرایش به خلاقیت معلمان مدارس متوسطه شهرستان ورامین، با عملکرد آموزشی آنان رابطه ای وجود دارد؟
-
- آیا میان ریسک پذیری معلمان مدارس متوسطه شهرستان ورامین، با عملکرد آموزشی آنان رابطه ای وجود دارد؟
-
- آیا میان کنترل درونی معلمان مدارس متوسطه شهرستان ورامین، با عملکرد آموزشی آنان رابطه ای وجود دارد؟
-
- آیا میان تحمل ابهام معلمان مدارس متوسطه شهرستان ورامین، با عملکرد آموزشی آنان رابطه ای وجود دارد؟
۶- تعاریف نظری و عملیاتی متغیرها
۶-۱- قابلیت های کارآفرینی
تعریف نظری