طبق روابط (۳-۲۹) و (۳-۳۰) اثر مقیاس در این مدل، از فرم تابعی که R&D موثر را به منابع اقتصاد مرتبط میکند، منتج می شود. فرم عمومی این رابطه به صورت زیر است:
(۴-۴۹)
که مقدار نیروی کار اختصاص داده شده به R&D و ، درجه ی دشواری R&D، در جهتی که ارزشهای بالاتر نیازمند نیروی کار بیشتر برای دست یابی به سطح یکسانی از هستند، میباشد. به بیان دیگر، شدت ورود نوآوریها در یک اقتصاد، وابستگی مستقیم به تعداد انسانها و نیروی کاری دارد که در تحقیق و توسعه به کار گرفته میشود. بنابراین، به طور ضمنی ببان میکند پیشرفت بیشتر با کشورهایی است که تعداد افراد بیشتری داشته باشند تا در بخش تحقیق و توسعه و تولید فنآوری به کار گرفته شوند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
در این مدل، با ترکیب روابط (۳-۲۹) و (۳-۳۰) رابطه مربوط به رشد فنآوری به صورت زیر به دست میآید:
(۴-۵۰)
به این دلیل که نسبت نیروی کار اختصاص داده شده به R&D، یعنی در وضعیت یکنواخت ثابت است، نرخ رشد وضعیت یکنواخت ، دقیقا برابر با نرخ رشد جمعیت خواهد بود. بنابراین، برای دستیابی به ارزش ، در طول زمان، لازم است که نیروی کار بیشتر و بیشتری در بخش تحقیق و توسعه به کار گرفته شوند. این موضوع به معنی ضرورت وجود داشتن جمعیت بزرگ و رشد جمعیت پایدار در طول زمان است. علاوه بر این، نشان میدهد که اقتصاد با مقیاس بزرگ، شرایط و توانایی لازم برای دستیابی به سطحی از متناظر با و ورود نوآوریهای به اقتصاد را بهتر دارا میباشد و میتواند در طول زمان کمتری به آن سطح مورد نظر برسد. زیرا جمعیت بزرگ و رشد پایدار جمعیت در طول زمان، تعداد ورود ایدههای جدید به اقتصاد هم رشد میکند.
۴-۶–۲) تحلیل مدل اثر اندازه بازار
در مدل ارائه شده توسط عاصم اغلو، ایده اصلی این است که افزایش عرضه نسبی نیروی کار با آموزش دانشگاهی و ماهر، دلیل انتقال جهت تغییرات فنی میباشد؛ که این تغییر جهت به دلیل اثر اندازه بازار رخ داده است و باعث گردیده که فنآوریهای تولیدی نسبت به گذشته مهارت محورتر گردند. مهارت محور شدن فنون تولیدی به این معنی است که فنآوریها به سمتی حرکت میکنند که فنون تولیدی و خطوط تولیدیای ایجاد کنند که بیش از پیش قابلیت مکمل شدن با مهارت کارگران دارای آموزش دانشگاهی را داشته باشند
در مدل بنا شده بر نظریه اثر اندازه بازار، تولید کل اقتصاد با بهره گرفتن از دو نوع نهاده، بر اساس رابطه زیر تولید میگردد :
(۴-۵۱)
نهادههای نیز به ترتیب به وسیله نیروی کار ناماهر و ماهر، بر اساس تابع تولید کاب داگلاس تولید میگردند:
(۴-۵۲)
(۴-۵۳)
تصمیم اتخاذ نیروی کار توسط شرکت در هر کدام از بخشهای ماهر و ناماهر، از طریق بیشینهسازی مقدار سود صورت میگیرد که در فصل سوم در رابطه (۳-۳۸) نمایش داده شده است. در واقع بنگاه برای استخدام نیروی کار، دستمزد پرداختی به آن نیرو را برابر با تولید نهایی قرار داده و مقادیر کارا از استخدام هر دو نیرو را به دست میآورد. از تقسیم تقاضای حاصل شده برای هر نیرو بر یکدیگر، معادله تقاضای نسبی به دست میآید. از طرف دیگر در تعادل، شرکت سرمایه گذار در R&D به گونهای منابع خود را در فعالیتهای تحقیق و توسعه در بین دو بخش تخصیص میدهد که درآمد نهایی تولید توسط یک واحد اضافی R&D در دو بخش برابر باشد. همان طور که در فصل سوم در رابطه بیان شده است، را بیانگر بهرهوری نسبی نیروی کار ماهر به نیروی کار غیرماهر در نظر بگیرید.
و از معادلات (۳-۳۷) و (۳-۳۹) در فصل سوم معادلهی بهرهوری نیروی کار به دست میآید:
(۴-۵۴)
در واقع طبق معادله (۴-۵۴)، افزایش عرضه نسبی نیروی کار ماهر، بهرهوری نسبی نیروی کار را افزایش میدهد. همانطور که عرضه نسبی نیروی کار افزایش مییابد، اندازه نسبی رانت انحصاری برای شرکت به کار برنده فنآوری جدید را افزایش میدهد، که در نتیجهی آن، بخش واسطهای که با نیروی کار ماهر فعالیت میکند، توسط شرکت هدفگیری میشود و از آن طریق، بهرهوری نسبی بخش ماهر افزایش مییابد(آگیون، ۲۰۰۲).
هنگامیکه کارگر ماهر بیشتری وجود دارد، اندازه بازار برای فنون تولیدی مکمل مهارت بزرگتر است. به این دلیل، مخترعین قادر خواهند بود سود بیشتری به دست بیاورند. بنابراین، تلاش بیشتری برای اختراع فنآوریهای مکمل مهارت اختصاص خواهند داد. به عبارت دیگر عرضه نسبی بزرگتر یک عامل میتواند منجر به مکمل شدن سریعتر فنون تولید با این عوامل گردد (عاصم اغلو، ۱۹۹۸). در واقع در مدلی که تغییرات فنآورانه مهارت محور در نظر گرفته میشوند، افزایش در عرضه نسبی نیروی کار ماهر منجر به شتاب در سرعت تغییرات فنآورانه از طریق کاهش دادن هزینههای R&D و افزایش اندازه رانت انحصاری میگردد (آگیون، ۲۰۰۲).
طبق نفسیر اثر اندازه بازار، افزایش نیروی کار ماهر، منجر به تغییری در جهت مهارت محور شدن فنآوریها میگردد. به عبارت دیگر، در حالی که عرضه نسبی نیروی کار افزایش مییابد، اندازه نسبی رانت انحصاری از طریق افزایش در بهرهوری نسبی بخش ماهر افزایش مییابد. افزایش رانت در بخشهای ماهر، شرکتها و بخشهای اقتصاد را ترغیب میکند تا منابع خود را بیش از پیش برای اختراع فنآوریهایی که مکمل مهارتها هستند صرف کنند. این امر علاوه بر افزایش بهرهوری در بخشهای ماهر، باعث میشود که فنون تولیدی جدید، در طول زمان مهارت محور گردند.
در مجموع، افزایش عرضه نسبی نیروی کار ماهر و مهارت محور شدن فنآوریها، از دو طریق رشد اقتصادی را تحریک میکند. اول آنکه همانطور که در رابطه (۴-۵۴) مربوط به رشد بهرهوری در یک دوره نسبت به دوره قبل نشان داده شده است، وجود بازار بزرگ برای نیرویکار ماهر و مهارت، از طریق مهارت محور کردن تغییرات فنآوری، موجب افزایش بهرهوری هر نیروی کار میگردد که این موضوع باعث رشد اقتصادی میشود. اثر دوم افزایش عرضه نسبی نیروی کار ماهر، شرکتها را تشویق میکند تا فنآوریهایی را اختراع کنند که مکمل مهارتها هستند و از این طریق سود بیشتری ببرند. زمانی که فنآوری جدیدی نیز توسط یک شرکت یا یک بخش از اقتصاد اختراع گردد، دیگر شرکتها میتوانند با هزینه بسیار پایین آن فنآوری را به کار گیرند و با استخدام نیروی کار ماهر، تولیدات جدید ایجاد کنند. به کار گرفته شدن فنآوریها توسط شرکتهای بیشتر (سرریز فنآوری بین بخشها) موجب به وجود آمدن بازدهی فزاینده نسبت به مقیاس و شتاب گرفتن رشد اقتصادی میگردد. این اثر در شتاب دادن رشد اقتصادی، به دلیل ایجاد بازدهی فزاینده، اثر بزرگتری نسبت به افزایش بهرهوری هر نیروی کار دارد.
۴- ۷) خلاصه فصل
در فصل حاضر، ابتدا نظریه نرخ بهینه جمعیت و قضیه خوشاقبالی تحلیل شد. در ادامه از دیدگاه ریاضی و اقتصادی امکانپذیری نرخ رشد بینهایت برای جمعیت مورد بررسی قرار گرفت. همچنین مدل دردورف (۱۹۷۶) به عنوان نقد مدل ساموئلسون عنوان گردید و با بهره گرفتن از کالیبره کردن مدل دردورف برای اقتصاد ایران با بهره گرفتن از نرمافزار MATLAB اثر افزایش نرخ رشد جمعیت بر رفاه و مصرف بیننسلی به تصویر کشیده شد. همچنین در پایان تحلیل دو مدل اثر مقیاس و اثر اندازه بازار برای تشخیص اثر اندازه جمعیت بر رشد اقتصادی بیان شد.
ه و مصرف بین
فصل پنجم
نتیجه گیری و پیشنهادات
۵-۱) مقدمه
در این فصل با توجه به تجزیه و تحلیل صورت گرفته بر مدلهای ارائه شده در پژوهش، که در فصل چهار بیان شدهاند، به سوالهای پژوهش پاسخ داده میشود. همچنین پیشنهاداتی برای انجام پژوهشهای بعدی و پیشنهاداتی اجرایی برای دستگاههای بهرهبردار و سیاستگذار در مباحث جمعیتی ارائه میگردد. در این راستا، این فصل از چهار بخش تشکیل شده است. در بخش اول، خلاصهای از پژوهش بیان میشود. بخش دوم به تشریح و بیان نتایج و پاسخگویی به سولات پژوهش میپردازد. در بخش سوم محدودیتهای پیش روی پژوهش بیان گشته و سرانجام در بخش آخر، پیشنهاداتی برای انجام پژوهشهای دیگر و پیشنهادات اجرایی مطرح میگردد.
۵-۲) خلاصه پژوهش
پژوهش حاضر، به طور کلی دارای دو محور و هدف اصلی است. در محور اول، در پی تحلیل و تشریح نظریه نرخ بهینه