سازمان ترتیب منظم دستیابی به اهداف مشخص است. در عصر حاضر تقریباً جایی که فاقد سازمانی باشد نمیتوان یافت. و غلبه سازمانها بر تمام شئون زندگی یک دلیل اهمیت آنها است. مطالعات نشان داده موفقیت هر سازمان مستقیماً به رهبری موثر منابع انسانی آن وابسته است. بدیهی است تحقق اهداف سازمان در گرو همکاری و هماهنگی تمام عواملی است که تعامل نظاممند آنها با یکدیگر به وجود سازمان معنا میبخشد و یکی از آن عوامل، نیروی انسانی در تمام سطوح سازمان است که راهبُردیترین منبع هر سازمان است. بر حسب نظر بندورا (۱۹۹۳) وقتی فرد باور داشته باشد که توانایی پیشرفت و کسب موفقیت را داراست به خودکار آمدی دست یافته است. الگوی فکری، انگیزش، واکنشهای هیجانی و برداشت انسان از خودکار آمدی خود از طریق انتخاب فعالیتها، میزان تلاشی که برای یک موقعیت صرف میکند، هنگام انجام یک فعالیت بر عملکردش تأثیر دارد. بنابراین شخص با خودکارآمدی قوی با انگیزه بالاتر و پافشاری بیشتر با موانع روبرو شده و کارآیی بیشتری از خود نشان خواهد داد. پارسونز تعهد سازمانی را وفاداری به ارزشها، انتظارات و هدفهای سازمان و تعهد حرفهای را داشتن احساس مسئولیت و علاقه نسبت به حرفهای خاص و اجتماع حرفهای میداند. لذا تعهد سازمانی موجب حضور فعال فرد در سازمان شده؛ میزان تمایل به ادامه فعالیت فرد در موسسه افزایش داده و در نهایت بازده عملکرد شغلی او بیشتر میشود.جوّ سازمانی ویژگی نسبتاً پایدار از سازمان است که موجب تمایز آن از سایر سازمانها میشود و متضمن ادراک جمعی متجلی شده در عواملی چون استقلال، اعتماد و پیوستگی، حمایت، هویت، شناسایی، ابداع و بیطرفی است و از طریق تعاملهای بین اعضاء ایجاد میشود. به عنوان مبنایی جهت تغییر موقعیت، مورد استفاده قرار میگیرد و منعکسکننده هنجارها، ارزشها، طرز تلقیها و نگرشها از فرهنگسازمانی است. همچنین به عنوان منبعی مؤثر و بالقوه جهت شکلدهی رفتار عمل میکند. (پور سیف، ۱۳۸۵،۴)
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
بنابراین برای توجه و تقویت این ویژگیهای مهم، شناسایی و مطالعه متغیرهای مذکور بر روی کارکنان گمرک ایران[۱] )ستاد مرکزی گمرک ایران( مد نظر قرار گرفت. با نگاهی دقیق مشخص میشود کارآیی و اثربخشی آن به منابع انسانی خوب آن وابسته است. به نظر میرسد در سالهای اخیر کارکنان مورد بیتوجهی از سوی مسئولین قرار گرفتهاند و این امر سبب بروز رفتارها و عملکردهای متفاوت کارکنان گردیده است. با توجه به مراتب ذکر شده فوق تحقیق حاضر به بررسی وضعیت کنونی خودکارآمدی و تعهد سازمانی کارکنان و رابطهشان با جوّسازمانی پرداخته است.
۱-۲- بیان مسئله تحقیق
امروزه مدیران دریافتهاند که پرورش نیروی انسانی کارآمد و توسعه منابع انسانی راهی است میانبر که میتواند سازمانها را در جهت تحقق هرچه بهتر اهداف یاری کند. در این برهه از زمان مزیتی که سازمانها برای پیشی گرفتن از یکدیگر دارند تنها بهکارگیری فنآوری جدید نیست، بلکه در افزایش اعتمادبهنفس و میزان تعهد و وابستگی کارکنان به اهداف سازمانی است. اکنون در موقعیتی قرار داریم که داشتن کارکنان پر انرژی خلاق و سرمایه انسانی متعهد یکی از مهمترین منابع در نظر گرفته میشوند (ایراننژاد پاریزی،۱۳۸۵)
بنابراین راهبُردیترین منبع هر سازمان، نیروی انسانی است و عملکرد سازمان به عملکرد افرادش وابسته است. هر یک از افراد دارای ویژگیهای منحصر به خود هستند که آنها را با خود به سازمان میآورند و آن را تحت تأثیر خود قرار میدهند. از مهمترین خصوصیات افراد خودکارآمدی آنهاست. خودکارآمدی فرد به باور فرد نسبت به توانایی انجام وظایف محوله اشاره دارد. و بر این موضوع دلالت دارد که نحوه اندیشه، باور و احساس افراد بر رفتار آنها اثر میگذارد. به عبارت دیگر خودکارآمدی فرد ممکن است عملکرد او را تقویت یا تضعیف کند، همچنین بر نوع فعالیتها و محیطهایی که شخص انتخاب میکند اثر گذارد.
به زعم بندورا[۲] (۱۹۷۶) افرادی که از نظر انتظار بازده در سطح بالایی هستند، هنگام تعقیب اهداف، خودکارآمدی آنها فعال خواهد ماند و این افراد هنگام مواجه با چالش بر انجام وظایف پافشاری میکنند، اهداف شخصی عالیتری برای خود تعیین کرده و تعهد بیشتری به تحقق اهداف و سازمان از خود نشان میدهند (مختاری، ۱۳۸۶).
تعهد و پایبندی مانند رضایت، دو طرز تلقی نزدیک به هم هستند که به رفتارهای مهمی مانند جابجایی و غیبت اثر میگذارند. همچنین تعهد و پایبندی میتواند پیامدهای مثبت و متعددی داشته باشند، کارکنانی که دارای تعهد و پایبندی هستند، نظم بیشتری در کار خود دارند، مدت زمان بیشتری در سازمان میمانند و بیشتر کار میکنند. مدیران باید تعهد و پایبندی کارکنان را به سازمان حفظ کنند و برای این امر باید بتوانند با بهره گرفتن از مشارکت کارکنان در تصمیمگیری و فراهم کردن سطح قابل قبولی از امنیت شغلی برای آنان، تعهد و پایبندی را بیشتر کنند. گرینبرگ و بارون[۳] مفهوم تعهد سازمانی را درجه درگیری افراد با سازمان و علاقه آنها به ادامه کار در سازمان میدانند (کرمانی،۱۳۸۷). از این رو مشاهده میشود که تعهد سازمانی، تحت تأثیر عوامل محیط کاری است.
اهمیت مطال
عه جو و فرهنگ واحدهای اجتماعی بر نمونه کلاسیک لوین[۴] (۱۹۶۳) استوار است که در آن اشارهشده که رفتار در نتیجه تعامل بین فرد و محیطش شکل میگیرد. معمولاً فرد بر مبنای ادراک شخصیاش از یک موقعیت به آن واکنش نشان میدهد. موقعیت کاری یا محیط سازمان، فضایی را ایجاد میکند که رفتار اعضای سازمانی را تحت تأثیر قرار میدهد.
جوّ سازمانی همچنین احساسی که به افراد منتقل میشود و نحوه تعامل اعضای سازمان باهم و با اربابرجوع و مراجعهکنندگان است. هوی و ولفولک[۵] (۱۹۹۳) بر این باورند که پژوهشهای اندکی رابطه خودکارآمدی و جو´سازمانی را مورد مطالعه قرار دادهاند.
بنابراین برای تقویت و توجه به این ویژگیهای فوق الذکر این پژوهش بدنبال بررسی تاثیر جوسازمانی بر خود کارآمدی و تعهد سازمانی درستاد مرکزی گمرک ایران و پاسخ به سوالات زیر می باشد:
۱) آیا بین جوّ سازمانی در گمرک با خودکارآمدی و تعهد سازمانی کارکنان گمرک ایران رابطه وجود دارد؟
۲) آیا بین متغیرهای جمعیتشناختی با جوّ سازمانی ، خودکارآمدی و تعهد سازمانی رابطه وجود دارد؟
۱-۳- اهداف تحقیق
۱) تعیین رابطه جوّ سازمانی با خودکارآمدی کارکنان ستاد مرکزی گمرک ایران.
۲) تعیین رابطه جوّ سازمانی با تعهد سازمانی کارکنان ستاد مرکزی گمرک ایران.
۳) تعیین رابطه بین تعهد سازمانی وخودکارآمدی کارکنان ستاد مرکزی گمرک ایران.
۴) تعیین رابطه بین متغیرهای جمعیتشناختی (جنسیت، سابقه کار، نوع استخدام، تحصیلات، سن) با جوّ سازمانی ستاد مرکزی گمرک ایران.
۵) تعیین رابطه بین متغیرهای جمعیتشناختی (جنسیت، سابقه خدمت، نوع استخدام، تحصیلات، سن) با خودکارآمدی کارکنان ستاد مرکزی گمرک ایران.
۶) تعیین رابطه بین متغیرهای جمعیتشناختی (جنسیت، سابقه خدمت، نوع استخدام، تحصیلات، سن) با تعهد سازمانی کارکنان ستاد مرکزی گمرک ایران.
۷) تعیین میزان تعهد سازمانی، خودکارآمدی کارکنان و میزان جوّ سازمانی
۸) تعیین رابطه بین جوّ سازمانی با خودکارآمدی و تعهد سازمانی کارکنان ستاد مرکزی گمرک ایران.
۱-۴- فرضیههای تحقیق
۱- بین جوسازمانی و خودکارآمدی کارکنان رابطه معنیداری وجود دارد.
۲- بین جو سازمانی و تعهد سازمانی کارکنان رابطه معنیداری وجود دارد.
۳- بین تعهد سازمانی و خودکارآمدی کارکنان رابطه معنیداری وجود دارد.
۴- بین متغیرهای جمعیتشناختی (جنسیت، سابقه کار، نوع استخدام، تحصیلات، سن) و جوّ سازمانی رابطه معنیداری وجود دارد.
۵- بین متغیرهای جمعیتشناختی و خودکارآمدی رابطه معنیداری وجود دارد.
۶- بین متغیرهای جمعیتشناختی و تعهد سازمانی رابطه معنیداری وجود دارد.
۷- بین جو سازمانی با خودکارآمدی و تعهد سازمانی کارکنان رابطه معنیداری وجود دارد.
۱-۵-قلمرو پژوهش
۱-۵-۱ قلمرو موضوعی
قلمرو موضوعی تحقیق در حقیقت تاثیر جوّسازمانی باخودکارآمدی و تعهد سازمانی می باشد
۱-۵-۲ و قلمرو مکانی
همچنین قلمرو مکانی تحقیق نیز ستاد مرکزی گمرک جمهوری اسلامی ایران می باشد.
۱-۵-۳ و قلمرو زمانی
. قلمرو زمانی تحقیق نیز شش ماهه اول سال ۱۳۹۳ می باشد.
۱-۶- تعاریف نظری و عملیاتی (مفهومی و عملیاتی):
۱-۶-۱-جوّ سازمانی:
الف -تعریف مفهومی:
-جو سازمانی عبارت است از: «مجموعه ای از حالات، خصوصیات یا ویژگیهای حاکم بر یک سازمان که آن را گرم، سرد، قابل اعتماد، غیرقابل اعتماد، ترس آور یا اطمینان بخش، تسهیل کننده یا بازدارنده می سازد واز عواملی مانند:رضایت شغلی، شخصیت، رفتار، سوابق، نوع مدیریت، فرهنگ سازمانی، روحیه، انگیزش، ساختار، تکنولوژی و غیره بوجود می آید و سبب تمایز دو سازمان مشابه از هم می شود.»(طوسی،۱۳۷۲ به نقل از نکوکار، ۱۳۸۸).
- جوّ سازمانی را به کیفیت درونی سازمان، آن گونه که اعضای سازمان این کیفیت را تجربه و ادراک میکنند تعبیر میکنند و جو را دلالت بر ادراک کارکنان سازمان که بازتاب هنجارها، مفروضات و باورهای سازمانی است، میدانند (علاقهبند،۱۳۸۲، ۱۸۳).
ب-تعریف عملیاتی:
در این پژوهش منظور از جوّ سازمانی ویژگیهای درونی که یک سازمان را از سازمان دیگر متمایز میکند یا بر روی رفتار آن اثر میگذارد و همچنین ادراک کارکنان و توصیفهای آنها از ویژگیهای درونی سازمان است که از طریق پرسشنامه بسته استاندارد هالپین وکرافت (۱۹۸۲) سنجیده میشود.
۱-۶-۲- تعهد سازمانی:
الف-تعریف مفهومی:
-عبارت است از نگرشهای مثبت یا منفی افراد به کل سازمانی که در آن مشغول به کارند. شخص نسبت به سازمانی که در آن کار میکند احساس وفاداری قوی داشته و از این طریق خود را مورد شناسایی قرار میدهد. به عبارت دیگر فردی که متعهد شده است هویت خود را از سازمان میگیرد، و در سازمان مشارکت دارد و در آن میآمیزد و از عضویت در آن لذت میبرد. (ساروقی، ۱۳۷۵،۶۵)