r.ll.waterman
e.h.schien
فرهنگ بزرگ و بسته
فرهنگ فارسی عمید
r.benedict
۲-۸ ویژگیهای فرهنگ
۱- فرهنگ اکتسابی است. اعضای هر جامعه ارزشها و عوامل فرهنگی جامعه خود را میآموزد و لذا فرهنگ صرفا دارای خصوصیتی ذاتی و غریزی نیست.
۲- فرهنگ هویت دهنده است. فرهنگ یک کشور، هویت آن کشور است، انسان بریده از فرهنگ و تاریخ خویش انسانی یتیم است و چنین انسانی البته خواه و ناخواه شکاری است برای همه و صیدی است برای هر صیاد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۳- فرهنگ قابل انتقال است. انسانها آموختهها و دستاوردهای خود را به نسلهای بعدی منتقل میکنند.
۴- فرهنگ مصونیت آور است. فرهنگ انسان را قدرت و غنا میبخشد تا در عالم تزاحمات و تعارضات توانایی ادراک و انتخاب را داشته باشد. فرهنگ قدرت تصمیم گیری را در انسان افزایش میدهد و در مواجه با آنچه که ضد فرهنگ است مصونیت پیدا می کند.
۵- فرهنگ تحویل پذیر است. فرهنگ نمیتواند در حالت انجماد و ایستایی بماند و باید ریشه در اعماق گذشتههای دور و نزدیک داشته باشد و در عین حال در فضای لایتناهی حال و آینده شاخ و برگ بگستراند و توان استقبال و الهام از آینده را نیز داشته باشد.
۶- فرهنگ تامین کننده نیازهای اساسی است. فرهنگ هر ملتی جوابگویی بسیاری از نیازهای روانی، مذهبی، زیستی و اجتماعی آن ملت است و در صورتی پایدار میماند که بتواند این نیازها را برآورد و رضایت افراد جامعه را به همراه داشته باشد(بحرالعلوم،۱۳۸۸،ص۱۰۵).
۲-۹ عناصر و مولفههای فرهنگ سازمانی
۱- نوآوری: میزان مسئولیت، استقلال و فرصتهای که افراد برای اعمال خلاقیت در سازمان دارند.
۲- ریسک پذیری: در حد و میزانی که کارکنان به فعال بودن، نوآوری و مخاطره پذیری تشویق میشوند.
۳- هدایت و رهبری: میزان ایجاد مقاصد صریح و انتظارات عملکرد صحیح توسط سازمان.
۴- یکپارچگی و انسجام: میزان ترغیب واحدها به عمل کردن در قالب و روشی هماهنگ در درون سازمان.
۵- حمایت: میزان ارائه ارتباطات روشن، مساعدت و حمایت مدیران نسبت به زیر دستان.
۶- کنترل: میزان قوانین و مقررات و میزان سرپرستی مستقیمی که برای نظارت و کنترل رفتار کارکنان مورد استفاده قرار میگیرد.
۷- هویت: درجه و میزانی که اعضا نسبت به سازمان به عنوان کل، تعیین هویت میکنند تا به گروه کار خاص یا زمینه تخصص حرفهای خود.
۸- سیستم پاداش: میزان تخصیص پاداشها به جای آنکه بر مبنای ارشدیت و طرفداری بی جهت باشد. براساس معیار عملکرد کارکنان باشد.
۹- تعارض: در حد و میزانی که کارکنان برای بیان و نشان دادن تضادها و انتقادات آزاد هستند.
۱۰- الگوهای ارتباطات: میزان محدود شدن ارتباطات به سلسله مراتب رسمی (رابینز،۱۳۸۶).
۲-۱۰ سطوح فرهنگ سازمانی
فرهنگ سازمانی دارای سه سطح مهم میباشد (گرندگ[۳۳]،۲۰۰۷،ص۷۰).
سطح اول: سطح فوقانی فرهنگ سازمانی است که فرهنگ قابل مشاهده میباشد و الگوهای قابل شنیدن و دیدن از رفتار، تکنولوژی هنر است.
سطح دوم: سطح میانی فرهنگ سازمانی است که دارای ارزشهای مشترک میباشد و تعامل هنجارها، باورها ارزشها و نگرشها است.
سطح سوم: سطح تحتانی فرهنگ سازمانی است که شامل عقاید مفروضات افراد میباشد و بر رفتار آنها تاثیر میگذارد.
فرهنگ قابل مشاهده
Observable culture
ارزشهای مشترک
Shared values
مفروضات اساسی
Common assumptions
با توجه به این سه سطح، فرهنگ سازمانی الگویی از مفروضات بنیادی است که بر اثر اندوختن تجربه از دشواری های سازگاری بیرونی و یکپارچگی درونی از سوی گروهی معین آفریده کشف یا پرورده شده است. این الگو چنان به خوبی بکار برده شده است که آن را در پیوند با دشواریها معتبر دانسته و در نتیجه آن را به عنوان شیوه درست ادراک کردن، اندیشیدن و احساس کردن به اعضای جدید گروه میآموزند.
۲-۱۱ عوامل موثر در پیدایش فرهنگ سازمانی