tēz
(نجوم)
* تیز: تند، سریع
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توضیحات: این واژه در بندهشن به سرعت حرکت کواکب مرتبط بوده و به معنی «تند» و «سریع» است. (برای توضبحات بیشتر رک. ē̌stādag و axtarān ī tēz-rawišntar).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
ریشه شناسی: این واژه وام گرفته از صفت اوستایی taēža- «تیز» میباشد. (همچنین رک. tēx)
ترکیبات:
axtarān ī tēz-rawišntar «اختران تیزروتر».
-
- §§
Tīr
* (نجوم: سیارات) سیارۀ تیر، عطارد؛
* (نجوم: ستارگان) ستارۀ تیشتر؛
* (گاهشماری): ۱) تیرماه، ماه چهارم؛ ۲) تیرروز، روز سیزدهم از هر ماه.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توضیحات (نجوم): واژۀ پهلوی Tīr دارای دو معنیِ متضاد است: ۱) سیارۀ تیر؛ ۲) ستارۀ تیشتر. دلیل این دوگانگی، تضاد بین دو صورت مادی و مینوی تیر است: هرگاه جنبۀ مادی تیر مورد نظر است، منظور از آن «سیارۀ تیر» یا «تیر اباختری و تاریک» است، و هرگاه جنبۀ ایزدی یا مینوی تیر مورد اشاره باشد، منظور از آن «ستارۀ تیشتر» یا «تیر اختری و ایزدی» است. در بندهشن (۲۶: ۱۱۱)، آمده است: «تیر (همان) تیشتر است که باران آوری و پرورشِ آفریدگان کند» (بهار، ۱۳۷۸: ۱۱۶) و مطابق بندهشن (۳: ۲۱)، نیز «تیر تیشتر است، که در (دوران) اهریمنی آن آب را به یاری فروردین که فروهر پرهیزگاران است، ستاند، به مینوئی به باد بسپارد» (بهار، ۱۳۷۸: ۴۹). این تضاد باعث شده است تا تاورنیه (۲۰۰۵: ۳۶۳) مفهوم تیر را گیج کننده توصیف کرده و معتقد شود این سیاره همزمان اهریمنی و اهورایی بوده است.
با این حال، «تیر» در بیشتر موارد، به معنی «سیارۀ تیر» است و با عبارت «تیر اباختری» معرفی میشود. مطابق بندهشن (۵-الف: ۸)، سیاره تیر به ۱۸۵۰ دقیقه از خورشید بسته شده است. توضیح اینکه سیاره تیر از سیارات سفلی (زیرین یا درونی) است یعنی مدار زمین محاط بر مدار تیر است؛ در نتیجه، از دید ناظر زمینی، سیاره تیر همیشه بند به خورشید است و از آنجا که خورشید در مرکز مدار تیر است، حرکت خورشید به معنی حرکت مدار تیر است. از طرفی گردش تیر بدور خورشید نیز از دید ناظر زمینی یک حرکت دورانی نیست بلکه صرفاً یک حرکت پیشرونده و پسرونده است؛ یعنی، ناظر میبیند که تیر از خورشید پیشی میگیرد و وقتی به حداکثر فاصلهای که میتواند از خورشید بگیرد، رسید، شروع به پسرفت میکند و در این پسرفت ابتدا به خورشید رسیده و سپس از آن عقب تر میرود. در اینجا، دوباره، تیر تا آنجا که مدارش اجازه میدهد با خورشید فاصله گرفته و آنگاه حرکت پیشرونده خود را آغاز میکند. از دیدگاه بندهشن، حداکثر فاصلهای که تیر میتواند از خورشید داشته باشد، ۱۸۵۰ دقیقه، برابر با ۳۰ درجه و ۵۰ دقیقه است، یعنی در حدود یک برج، که با توجه به امکانات آن زمان، بسیار دقیق میباشد.
توضیحات (تنجیم): بنا بر احکام نجوم بندهشن (۵: ۴)، سیارۀ تیر، سپاهبد اباختری شرق و دشمن تیشتر است. شرف سیارۀ تیر، در بندهشن (۵الف: ۲)، همانند تنجیم سنتی، در برج ماهی قرار دارد و همانگونه که در تنجیم سنتی، این سیاره با سعدان، سعد و با نحسها، نحس است، در بندهشن (۵ب: ۱۲) نیز با کرفه گران، کرفه گر و با بزه گران، بزه گر است.
ریشه شناسی: واژۀ پهلوی Tīr به معنی «سیارۀ تیر» معادل است با واژۀ سانسکریت tíra- به معنی «حامل، قاصد» که از ریشۀ tr̠̣̄- «حمل کردن و گذشتن و به مقصد رسیدن» (مونیرویلیامز، ۱۹۶۰: ۴۵۴) ساخته شده است. وجه تسمیه سیارۀ تیر به معنی «قاصد و حامل» این است که معادل آن که در لاتین به Mercury و در یونانی به Hermes معروف است، ایزدی است که «قاصد و پیک خدایان» محسوب میشود. در فرهنگ ایرانی نیز همین نقش او حفظ شده است. دورکین-مایسترارنست )۲۰۰۴: ۳۳۲) آنرا با واژۀ فارسی باستان tigra- به معنی «تیر» و تاورنیه (۲۰۰۵: ۳۵۶) آنرا با ریشه ایرانی باستان *tṛya- به معنی «رفتن» یکی میداند. مطابق لغتنامه دهخدا، اگر واژۀ «تیر» نام روز سیزدهم یا ماه چهارم از تقویم اوستایی باشد، به ایزد تیر، یعنی ستارۀ «تیشتر» اشاره دارد: هند و ایرانی آغازین: *tīra- ؛ سانسکریت: tíra- «حامل، گذرنده» (مونیرویلیامز، ۱۹۶۰: ۶۷۴)؛ مرتبط با tirás- «گذر، آنسو» (مونیرویلیامز، ۱۹۶۰: ۴۴۷) و از ریشۀ tr̠̣̄- «حمل کردن و گذشتن و به مقصد رسیدن» (مونیرویلیامز، ۱۹۶۰: ۴۵۴)؛ اوستایی: Tīra- در اسم خاص Tīrō.nakaϑwa- (نیبرگ، ۱۹۷۴: ۱۹۳)؛ فارسی باستان: *Tīra- در اسم خاص *Tīra-dāta- برگرفته از معادل یونانی آن Τιριδάτης (نیبرگ، ۱۹۷۴: ۱۹۳)؛ فارسی میانه: Tīr [tyl] «از سیارات(=اباختران)، دشمن تیشتر که همان اپوش دیو است» (بهار، ۱۳۴۵: ۱۶۳)؛ Tīr [tyl] «سیارۀ تیر؛ ایزد تیر؛ با تیشتر برابر نیست؛ ماه چهارم؛ روز ۱۳م» (نیبرگ، ۱۹۷۴: ۱۹۳)؛ Tīr [tyl] «تیر (نام ایزدی که با تیشتر اشتباه گرفته میشود)؛ (نجوم) عطارد؛ (گاه نما) نام چهارمین ماه سال و سیزدهمین روز ماه» (مکنزی، ۱۳۷۳: ۱۴۷)؛ فارسی میانه ترفانی: tīr-māh [tyrmˀẖ] «تیرماه؛ پاییز» (دوبلوا، ۲۰۰۶: ۱۱۲)؛ tīr [tyr] (دورکین-مایسترارنست، ۲۰۰۴: ۳۳۲)؛ Tīr [tyr] (بویس، ۱۹۷۷: ۸۸؛ مکنزی، ۱۳۷۳: ۱۴۷)؛ فارسی میانه اشکانی ترفانی: tigr [t̠ygr] «رودخانۀ دجله؛ احتمالاً نام روز ۱۳م» (دورکین-مایسترارنست، ۲۰۰۴: ۳۳۲)؛ فارسی نو: تیر؛ معادل انگلیسی: Mercury ؛ معادل عربی: عطارد.
-
- §§
Tištar [tyštl | Av. Tištriia-]
(نجوم: ستارگان)
* ستارۀ تیشتر: شباهنگ، شعرای یمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توضیحات: ستارۀ تیشتر یا شعرای یمانی، پرنورترین ستاره در آسمان شبانه و صورت فلکی کلباکبر است. این ستاره در لاتین به Sirius یا Dog-Star معروف است و نام نجومی آن (α Canis Majoris) است (پانینو، ۱۹۹۵: ۱-۷). مطابق لغتنامه دهخدا، این ستاره به «ستارۀ باران» و «شباهنگ» معروف است. طلوع خورشیدی این ستاره در مصر باستان نشانۀ آغاز طغیان رود نیل بوده است. مطابق بندهشن، تیشتر از ستارگان تیزرو و آب-چهره بوده و سپاهبد اختری شرق و دشمن سیارۀ تیر محسوب میشود. مطابق تیشتر یشت (۸: ۱۲) نیز، ستارگان تیشتر، خوشۀ پروین، و پیش-پرویز (Upapaoirī-) جزء ستارگان آب-چهره اند و طلوع خورشیدی ستارۀ Tištriiaēnī- نشانۀ فصل باران است.
ریشه شناسی: مطابق هنینگ (۱۹۴۲: ۲۴۷-۲۴۸)، ستارۀ تیشتر (پهلوی: Tištar؛ اوستایی: Tištriia-) معادل با «کلب اکبر» و همریشه با ستارۀ پهلوی Trišag (پهلوی: Tarahag؛ اوستایی: Tištriiaēnī-) است. او در همانجا اظهار میکند که ستارۀ Tištryaēnī- (که از نظر او با Tištrya- فرق دارد) معادل با کلب اصغر است، و معادل آن در سغدی و خوارزمی [tsyry] و در سانسکریت Tiṣya- و Puṣya- خوانده میشود. اما، نگارنده معتقد است که واژۀ Tištriia-، در اوستایی معادل با ستارۀ تیشتر (Sirius) و واژۀ tištriiaēniia- که صفتی است نسبی در حالت جمع برای واژۀ Tištriia-، معادل با صورت فلکی «کلب اکبر» (Canis Major) که حاوی ستارۀ تیشتر است، بوده باشد؛ چراکه واژۀ «تیشتر» در اوستا بهمراه واژۀ «ستاره» بارها در ترکیب tištriiehe. stārō بکار رفته است اما نه تنها واژۀ tištriiaēniiō بهمراه واژۀ stārō بکار نرفته است بلکه صورت فلکی خوشۀ پروین نیز که دارای ساختی مشابه است هرگز با واژۀ stārō ترکیب نشده است. در سانسکریت نیز، منزل قمری tiṣyá- که شامل ستارۀ تیشتر نیز هست، نام یک کماندار و شکارچی آسمانی است و هر دو نام دیگرِ ستارۀ «تیشتر» در سانسکریت lubdhaka- و mṛgávyādha- به معنی «شکارچی» است (مونیرویلیامز، ۱۹۶۰: ۹۰۵، ۸۲۸). در نتیجه، طبیعی است که واژۀ اوستایی Tištrya- نیز همریشه و هم معنی با واژۀ سانسکریت tiṣyá- و به معنی «شکارچی و کماندار» بوده باشد. البته، همریشه بودن این دو واژه را هنینگ (۱۹۴۲: ۲۴۸) نیز تایید کرده است، اما آنرا معادل با کلب اصغر (شعرای شامی) دانسته است و نه کلب اکبر (شعرای یمانی): سانسکریت: مرتبط و همریشه با tiṣyá- «کماندار» (مونیرویلیامز، ۱۹۶۰: ۴۴۸)؛ اوستایی: Tištrya- «سیریوس» (رایشلت، ۱۹۱۱: ۲۳۲)؛ tištriiehe. stārō «ستارۀ تیشتر» (تیشتریشت)؛ فارسی میانه: Tištar [tyštl] «تیشتر؛ (نجوم) شعرای یمانی» (مکنزی، ۱۳۷۳: ۱۴۸؛ نیبرگ، ۱۹۷۴: ۱۹۳)؛ «تیشتر، از اختران؛ ایزد حامی آب» (بهار، ۱۳۴۵: ۱۶۳)؛ فارسی نو: تیشتر؛ معادل انگلیسی: Sirius, Dog star, Canis Major ؛ معادل عربی: کلب اکبر، شعرای یمانی.
ترکیبات:
Tištar stārag [tyštl stˀlk’] «ستارۀ تیشتر».
-
- §§
tomīgān [twmygˀn]
(تنجیم: سیارات)
* تاریکان: اباختران
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توضیحات: (رک. tamīg)
ریشه شناسی: (رک. tamīg)
-
- §§
Truftag [tlwptk’]
(گاهشماری)
* (پنجه) دزدیده: مسترقه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توضیحات: (رک. panǰ rōz ī truftag)