در این دیدگاه، کارآفرینی فرآیندی است که در آن فرد کلیه فعالیت های کارآفرینانه را برنامه ریزی، اجرا و کنترل می نماید. به علاوه، در این بین مفاهیمی وجود دارد که بر هر رویداد در فرایند کارآفرینانه تأثیر می گذارند. طرفداران این دیدگاه معتقدند که بروز برخی عوامل محیطی و تأثیر آن بر فرد، نقش بسیار تعیین کننده ای در تصمیم وی به کارآفرین شدن، دارد.
ب) فرایند چند بعدی
در این دیدگاه، کارآفرینی یک چارچوب چندبعدی و پیچیده می باشد که کلیه عوامل شامل فرد کارآفرین و ویژگی های او، مهارت ها و سبک های مدیریتی او، فرهنگ، استراتژی، ساختار، نظام و سازمان را دربرمی گیرد (احمدپور داریانی، ۱۳۸۷، ۱۱۲).
۲-۱-۶-۳- مهمترین مدلهای کارآفرینی سازمانی
الف) مدل اکهلس ونک[۱۳]
این مدل می کوشد تا به طور مفهومی تاثیر رفتارهای کارآفرینانه فردی و ساختاری بر موفقیت کارآفرینی سازمان ها را مورد بررسی قرار دهد. به عبارتی دیگر، این مدل توانایی سازمان را برای بقا در یک محیط پویا و سرشار از نوآوری، تعامل رفتاری کارکنان و ساختار سازمان را که از عناصر ضروری برای موفقیت در فعالیتهای کارآفرینانه سازمان است را نشان میدهد.
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
ب) مدل E4 زاویر مندوز[۱۴]
مدل E4 توسط زاویر مندوز در سال ۲۰۰۴ مطرح شده است. این مدل هدفگرا است که سعی میکند به چهار هدف اصلی که برای موفقیت کارآفرینی سازمانی مهم هستند دست یابد، این چهار هدف عبارتند از: اثربخشی، توانمندسازی، برابری در پاداش و مزایا، تساوی در اختیارات و آزادی عمل. مدل E4 مدلی عمومی و کلی است که چهارچوبی را برای موفقیت سازمانی ارائه میدهد که این چارچوب بر روی چهار پایه اساسی قرار دارد (علاقه بند، ۱۳۸۴۹: ۱۰۲).
۲-۱-۷- کارآفرینی در چارچوب یک فرایند
کارآفرینی را می توان یک فرایند پویا نامید که شامل آرمان، تحول، دگرگونی و خلاقیت می شود این فرایند به کاربرد و استفاده نیرو و انگیزه افراد در جهت خلق و اجرای ایده های نو و همچنین راه حل های کاربردی احتیاج دارد. اجزای اصلی این فرایند شامل موارد زیر است :
میل به خطرپذیری حساب شده بر اساس زمان
ارزش خالص فرصت شغلی
توانایی تشکیل یک تیم در ارتباط با انجام یک کار پرخطر
داشتن مهارت خلاق در نظم بخشیدن به منابع مورد نیاز
داشتن مهارت اساسی در پی ریزی و طراحی یک طرح منسجم و پایدار شغلی
داشتن چشم اندازی برای یافتن فرصت هایی که دیگران نمی توانند در یک موقعیت به هم ریخته و پر آشوب دریابند (علی میری، ۱۳۸۷، ص ۱۳۵).
اگر از جنبه فرآیندی به کارآفرینی توجه کنیم، کارآفرینی چیزی فراتر از اشتغال زایی محض است. هر چند می توان آن را از اجزای مهم پیکره اقتصادی به حساب آورد، امّا مطمئناً این مقوله تمام آن چیزی نیست که تا اینجا درباره اش بحث شد. ویژگی و مشخصه های جستجوی فرصت ها یعنی پذیرفتن خطرها بدون پشتوانه امنیتی و تحمل سختی کنار زدن یک ایده قدیمی برای رسیدن به واقعیت، همه و همه در کنار هم با یک دیدگاه و دورنمای ویژه ترکیب شده و کارآفرینان را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد. شاید بتوان این دیدگاه را «دید کارآفرینانه» نام برد که به آرامی از سوی افراد در حال پذیرش است. از این منظر داخل یا خارج هر موسسه انتفاعی یا غیرانتفاعی یا فعالیت های تجاری یا غیر آن به هدف پیشبرد ایده های خلاق می تواند نشان داده شود. پس می توان نتیجه گرفت که مفهوم کارآفرینی یک مفهوم منسجم بوده که به گونه ای کاملاً نوآورانه در زمینه اشتغال فردی نقش ایفا می کند. به جرات می توان گفت که این دیدگاه چگونگی هدایت و پیشبرد فعالیت های اقتصادی را در تمام سطوح و در همه کشورها دچار تحول شگرفی کرده است. این دگرگونی در یک مفهوم اقتصادی آغاز شده و کارآفرینی هم در این مسیر نقش غالب ایفا می کند (خانعلی زاده،۱۳۹۰، ص ۶۳).
۲-۱-۸- عوامل موثر بر کارآفرینی
کارآفرینی را از پایه با دو عامل، فرصت و تمایل به کارآفرین شدن تعیین می کنند. عوامل اصلی فرصت های محرک، شامل توانایی های درونی کارآفرینانه، اقدام به سرمایه گذاری، سادگی ورود به بازار و محیط عمومی اقتصاد کلان است. در توسعه کارآفرینی، عوامل مختلفی تاثیرگذار است که به دو گروه کلی ۱٫ عوامل فردی و ۲٫ عوامل محیطی تقسیم می شود (دادورخانی و همکاران، ۱۳۹۰، ص ۱۷۵).
الف) عوامل فردی
از دید اقتصادی ، تمایل فردی ، از راه محرک بازار که در دسترس کارآفرین هستند، از جمله سود و منافع اقتصادی تاثیر پذیرفته است. بنابراین، کارآفرینی به عوامل فردی و شرایط اقتصاد عمومی وابسته است (همان منبع، ۱۳۹۰، ص ۱۷۵).
ب) انگیزش (محرک ها) کارآفرینی
یکی از تعابیر قدیمی درباره محرک های کارآفرینی، نیاز به موفقیت است. مک کللند[۱۵] به این نکته پی برد که افراد نیازمند به موفقیت بیشتر، نسبت به آن هایی که نیاز به موفقیت در آن ها کمتر است، بسیار حساس هستند تا فرصت های اقتصادی را تغییر دهند. این حساسیت به آن ها کمک می کند تا فرصت ها را بشناسند و کسب و کارهایی را شروع کنند. از دیگر محرک های کارآفرینی، میل به استقلال است. طبق یافته های هاگن[۱۶]، کارآفرینان تحمل قدرت بالاسری ندارند و به دنبال استقلال هستند. بسیاری از مطالعات گذشته اشاره می کنند که عدم رضایت شغلی از جمله محرک هایی است که باعث می شود کارآفرینان کسب و کار جدیدی را شروع کنند. وجود نقش کارآفرینانه نیز از عوامل دیگری است که کارآفرینان را به شروع کسب و کار ترغیب می کنند. همچنین عموماً درصد زیادی از کارآفرینان، پدران کارآفرین داشتند. از جمله محرک های دیگر، میل به ریسک پذیری است که اساس کارآفرینی است (همان منبع، ۱۳۹۰، ص۱۷۶).
ج) عوامل محیطی (محیط های انگیزشی و حمایتی)
این محیط ها نشان دهنده میل فرد نسبت به انجام کار و فعالیت، سر و سامان دادن به محیط مادی و اجتماعی خود، پیروز شدن بر موانع، زیاد کردن رقابت از راه تلاش بیشتر برای انجام دادن کار و پیشی گرفتن بر دیگران است. بنابراین، یکی از عوامل زمینه ساز کارآفرینی، محیط تصمیم گیری است؛ اصولاً، تصمیم گیری در مورد تغییر شیوه زندگی یا شغل دشوار است. برای این منظور بکارگیری انرژی زیاد و داشتن جسارت تغییر و انجام کاری متفاوت از گذشته، ضروری است. برای موفقیت افرادی که تصمیم به تغییر می گیرند وجود محیط مناسب و مستعد و محیطی انگیزشی و حمایتی بسیار حیاتی و لازم است.
محیط، تاثیر زیادی بر شکل گیری روحیه کارآفرینی در بین جوانان و افراد مختلف می گذارند. چرا که برخی از افراد در محیط هایی پرورش می یابند که زمینه برای تحریک انگیزه ها و پرورش ویژگی های آن ها فراهم است. مطالعات نشان داده است در صورتی که افراد کسب و کاری را شروع کنند، اغلب با موفقیت همراه خواهد بود اما بیشتر مردم در چنین محیط هایی قرار ندارند، بنابراین، لازم است از راه برنامه های آموزشی به ایجاد انگیزه و پرورش ویژگی های آنان اقدام کرد. این ویژگی ها شامل مواردی همچون، آموزش تفکر خلاق، بالا بردن ریسک پذیری، بالا بردن قدرت تحمل ابهام، ایجاد اعتماد به نفس، فرصت شناسی و دادن اطلاعات آموزشی نسبت به ویژگی های روانی از جمله، مرکز کنترل درونی است (خانعلی زاده، ۱۳۹۰، ص ۲۵).
د) محیط فرهنگی- اجتماعی
یکی از اصلی ترین عوامل موثر بر کارآفرینی در هر جامعه ای، فرهنگ حاکم بر آن جامعه است. فرهنگی که برای افراد کارآفرین ارزش قائل است، افراد زیادی را به کارآفرینی تشویق می کند. در رابطه با فرهنگ کارآفرینانه، جوامع می توانند سیاست هایی را ایجاد کنند تا رفتار کارآفرینانه را تشویق کنند. منظور این است که در کل، مردم یک جامعه یا اجتماع می توانند کمتر یا بیشتر کارآفرین شوند. رابطه قوی میان فرهنگ مردم و تمایل به کارآفرینی وجود دارد. برای شناسایی و درک پایه های اجتماعی یا فرهنگی یک اجتماع یا منطقه خاص- برای نمونه، جامعه روستایی- می توان یک نقطه آغاز مناسبی برای ایجاد اقتصاد و جامعه کارآفرینانه فراهم کرد (عبدالهی، ۱۳۹۱، ص ۴۶).
ذ) محیط سیاسی- حقوقی
توجه و تمرکز بر افرادی که انگیزه، سرمایه و مهارت های لازم برای شروع کسب و کاری را دارند و دخالت دولت ها در تحریک و ایجاد فضای مناسب کارآفرینی برای این گروه بسیار ضروری است. یکی از پیش نیازهای خوداشتغالی و کارآفرینی در کشور، تدوین یک چارچوب مشخص سیاست گذاری و حمایت های دولتی در این زمینه است. نداشتن کسب و کارهای خوداشتغالی و بنگاه های اقتصادی کوچک و متوسط موجود را کاهش می دهد. برای مثال بخش چشمگیری از افراد کارآفرین با عدم امنیت و نبود حتمیت درآمدی رو به رو می شوند که این بر میزان دسترسی یا برخورداری آن ها از خدمات اجتماعی دولتی و خصوصی تاثیر می گذارند (شعبانعلی قمی و همکاران، ۱۳۸۶، ص ۱۱۴و ۱۱۵).
سیاست های کلان به سه گروه سیاست های مالیاتی، پولی و سیاست های مقرراتی (قوانین و مقررات تنظیمی) تقسیم می شوند. سیاست های مالیاتی، شامل شیوه ی مالیات بندی است. اگر میزان مالیات برای کارآفرینان از نرخ مالیات کمتر باشد مشوق خوبی برای آنان خواهد بود. منظور از سیاست های پولی، سیاست های مربوط به تامین سرمایه و نرخ بهره است. با رشد کارآفرینان، نیاز به سرمایه افزایش پیدا کرده و همچنین میزان نرخ بهره نیز حیاتی تر می شود. در بنگاه های اقتصادی کوچک که نیاز به سرمایه به نسبت کمتر است، حساسیت به نرخ بهره نیز پایین تر است. سیاست های مقرراتی (تنظیمی) نیز همان هزینه های اداری، تشریفات و مقررات مربوط به آغاز کسب و کار است (دادورخانی و همکاران، ۱۳۹۰، ص ۱۷۷).
ر) وضعیت زیر ساختی- تکنولوژی
توسعه کارآفرینی افزون بر فرهنگ کارآفرینانه، اقتصاد کارآفرینانه، زیرساخت ها و حمایت های کارآفرینانه نیز مرتبط است. جو کارآفرینانه ، فضا یا محیط عمومی است که کارآفرینان در آن فعالیت می کنند. زیرساخت های کارآفرینانه عناصری همچون تسهیلات و امکانات زندگی (آب، برق، جاده و …) ، خدمات و عوارض هستند که برای کارآفرینان بسیار مهم است. منظور از حمایت های کارآفرینانه، فعالیت های عمومی یا خصوصی است که به طور مستقیم از کارآفرینان حمایت می کنند. شکل ۲-۱ شمای کلی از فضای کارآفرینی که متشکل از عناصر عمومی، خصوصی و محیطی است را نشان می دهد (دادورخانی و همکاران، ۱۳۹۰، ص ۱۷۸).
شکل ۲-۱: جّو کارآفرینی (دادورخانی و همکاران،۱۳۹۰، ص ۱۷۸)
عناصر بخش خصوصی جّو کارآفرینی عبارتند از : سرمایه[۱۷]، خدمات تخصصی[۱۸]، حمایت از کسب و کار[۱۹]، و بازار کار[۲۰]. نقش اصلی بخش خصوصی، تهیه سرمایه و سرمایه گذاری در مسایل اقتصادی است که در کنار سودآوری خود، موجب رشد و توسعه جوامع نیز می شوند. عناصر بخش عمومی که وابسته به دولت ها بوده و نقش مهمی در رونق کسب و کارها دارند عبارتند از: سیاست های کلان، زیرساخت های فیزیکی، تحقق و توسعه، سیاست های تجاری و امنیت عمومی و عناصر محیطی نیز شامل: فرهنگ، آموزش و کیفیت زندگی است (همان منبع، ۱۳۹۰، ص ۱۷۹).
۲-۱-۹- تمایل به کارآفرینی
گرایش کارآفرینی، که به عنوان ساختار اصلی در مدیریت استراتژیک و ادبیات کارآفرینی پدید آمده است در رفتار یک کارآفرین قابل تشخیص است (Soininen et al, 2013, p 1).
تمایل کارآفرینانه به دو سطح شرکتی و فردی تقسیم گردیده است. محققان ابتدایی، در تعریف کارآفرینی ابتداً تنها روی تعیین ویژگی های یک کارآفرین و اقدام های کارآفرینی تمرکز کرده بودند. بنابراین در تحقیقات ابتدایی، کارآفرینی صرفاً روی افراد متمرکز می شود. تحقیقات بعدی نیز به سمت کارآفرینی شرکتی سوق پیدا کرد که بر اساس نظرات شومپیتر، سرانجام کارآفرینی به بعد مسلط درون سازمان تبدیل شده و سپس بنگاه را قادر می سازد تا منابع بیشتری را به نوآوری اختصاص دهد (صفری و همکاران، ۱۳۸۶، ص ۳).
۲-۱-۱۰- مولفه های تمایل های کارآفرینانه
بیان نمودیم که تمایل به کارآفرینی در دو سطح شرکتی و فردی تقسیم گردیده است. در جدول (۲-۱) و (۲-۲) به اهم مطالعات در مورد تمایل به کارآفرینی در سطح شرکتی و فردی پرداخته می شود.
جدول ۲-۱: اهم مطالعات در مورد تمایل کارآفرینانه در سطح شرکت
محقق | بعد | حوزه مطالعه |
مینتزبرگ[۲۱] |