ربعA (نظری): قسمت منطقی تفکر هر شخص؛ سربرال چپ و بالا ([۹۷]LC)
سازماندهی، ساختن و مرتب کردن محتوا؛ ارزیابی و آزمایش کردن نظریهها؛ کسب مهارتها از طریق تمرین
زنجیرهای، سازمانیافته، برنامهریز، جزئیات، ساختاریافته: انجام اقدامات پیشگیرانه؛ برقراری
ربعB (سازمان دهنده): قسمت حفظی تفکر هر شخص؛ لیمبیک چپ پایین (LL[98])
صحبت کردن و با دیگران در مورد ایدهها؛ اصلاح تجربیات خویش؛ متحرک و با احساس؛ هماهنگ کننده/ برقراری ارتباط ثمر بخش؛ درگیری هیجانی
هیجانی، بین فردی، بر پایه احساس، جنبشی، حساس و حمایتی، بیانگر؛ تا حد زیادی اجتماعی، پر حرف؛ شبیه به معلم
ربعC (بشر دوستانه): قسمت احساسی تفکر هر شخص؛ لیمبیک راست و پایین (RL[99])
بکار بردن ابتکار عمل؛ کشف کردن نیروهای بالقوه؛ استناد به بینش؛ خود اکتشافی؛ ساختن مفاهیم.
دیداری، شهودی، یکپارچه، ترکیب کردن، کلگرا، ابتکاری، کنجکاو، بیپروا؛ آزاد؛ استنباطی؛ تصوری؛ خطر کردن
ربعD (خلاق): قسمت آزمایش هر شخص؛ سربرال راست بالا (RC[100])
توضیح ربعها و ترجیحات یادگیری هر فرد بر اساس مدل مغزی هرمن
نمودار چهار ربع مغزی هرمن که بیشترین سطح تسلط هر ربع را نشان میدهد
یک مفهوم کلیدی در مدل هرمن توجه به تسلط است که یک تمایل به استفاده از یک الگوی معین، ترجیح بر دیگر ربعها را استدلال میکند. در این باره ترجیح چیزی شبیه دست خط است. فرد دست راست یک ترجیح برای دست راست دارد اما در رویداد صدمه یا از دست دادن دست راست میتواند استفاده کردن از دست چپ را بیاموزد. آنچنان که در مدل هرمن نشان داده خواهد شد اگر بالاترین نمره شخص در ترجیح برای ربع مغزی A است شما میتوانید به عنوان یک شخص منطقی، تحلیلی و کمی توصیف شوید. اگر بالاترین نمره شما در ترجیح برای ربع مغزی B است، شما احتمالاً یک شخص جزئینگر، برنامهریز، عمل گرا و خوب سازمان دهنده هستید. یک نمره بالا در ترجیح برای ربع مغزیC شرح میدهد که شما با احساسات، هم در خودتان و هم در دیگران سر و کار دارید. شما تمایل دارید تا هیجانی و همدرد باشید و ترجیح میدهید در گروه کار کنید. سرانجام اگر شما یک شخص با ترجیح ربع مغزی D هستید شما احتمالاً تصوری، خلاق و نوآور هستید. شما اغلب در بدست آوردن یک تصویر بزرگ برتری دارید اما شما ممکن است دشواریهایی در بیان ایدههایتان به دیگران داشته باشید (هلم و کرایان، ۲۰۰۰).
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
کلماتی که ربع مغزی D را بیشتر بیان میکنند عبارتند از: هنرمند، مبتکر، کلنگر، تخیلی، ترکیبکننده و خیالپرداز. آنها افرادی دارای ایده در یک تیم هستند و از ایدههای قابل استنتاج از چند منبع برای خلق چیزی جدید ناشی از ترکیب آن لذت می برند. (کی ویسوکی، ۱۳۸۱) متفکران ربع D اغلب بشر دوستانی هستند که یادگیری مشارکتی و بحث گروهی را ترجیح میدهند. آنها اغلب دیداری، تخیلی، فضایی، انعطافپذیر و شهودی هستند. متفکران ربع D اغلب با امکانات، ابداعات و طرح راهبردی سر و کار دارند. همانند یادگیرندگان، این متفکران در عوض جزئیات، تصاویر بزرگ را جستجو میکنند. آنها تصاویر را به لغات ترجیح میدهند و مسائل با انتهای باز را انجام میدهند (هریس، سادوسکی، برکمن، ۲۰۰۶. لامزدین، ۱۹۹۹).
در این باره ترجیح چیزی شبیه دست خط است. فرد راست دست یک ترجیح برای دست راست دارد اما در رویداد صدمه یا از دست دادن دست راست میتواند استفاده کردن از دست چپ را بیاموزد (هلم و کرایان[۱۰۱]، ۲۰۰۰). همان طور که در چپ دست یا راست دست بودن، تسلط مغز طبیعتاً بین دو نیمکرۀ مغز و احتمالاً در یکی از ساختارهای سربرال و لیمبیک اتفاق میافتد. چهار سبک تفکر از ترکیب تسلط چپ یا راست، لیمبیک یا سربرال سرچشمه میگیرد که نتیجۀ هرکدام در تفکر و خصوصیات رفتاری کاملاً متفاوت است (هرمن، ۱۹۹۰، ۱۹۹۹؛ چورچیل[۱۰۲]، ۲۰۰۸).
اسچکد[۱۰۳] و پتوین[۱۰۴] (۱۹۸۰) نسخه اولیه ابزار سنجش هرمن را برروی یک گروه ۱۲ نفری از دانشجویان حسابداری و ۱۲ نفر از دانشجویان هنر با بهره گرفتن از فنون بازخورد حیاتی EEG مطالعه کردند. آنها دریافتند که ابزار هرمن به درستی، تسلط نیمکرههای مغزی چپ و راست را مورد سنجش قرار می دهد. نتایج تجربی بیان میکند که حسابداران و هنرمندان شیوههای شناختی بسیار متفاوتی دارند که به صورت فیزیولوژیکی ظاهر میشوند. نتایج این مطالعه نشان میدهدکه افراد نمونه در هریک از این دو فرایند شغلی اطلاعات را به صورت بسیار متفاوتی در مسیر شغلی انتخاب ودر تسلط نیمکره ایشان بازتاب میکنند (اسکچد و پتوین، ۱۹۸۱؛ ندهرمن، ۱۹۸۸).
در مطالعه سنایل و بونانت[۱۰۵] (۲۰۰۷) ۷۵ آزمودنی از برنامههای دانشجویان ارشد حسابداری، مدیریت تجارت و مدیریت عمومی از دانشگاه بریگم یانگ شاخص رفتار مایرز بریگز[۱۰۶] (MBTI)، پرسشنامه میزان علاقه[۱۰۷] (SII)، ابزار سنجش تسلط مغزی هرمن (HBDI) و پرسشنامه سبکهای یادگیری[۱۰۸] (LSI)را کامل کردند. علاقه ویژه تحقیق این بوده است که چگونه سبکهای شخصیتی بر انتخاب مقام یا شغل تأثیر میگذارند؟ نتایج به صورت آماری تحلیل شد تا تعیین شود که آیا این ابزار توان قابل پیش بینی در تشخیص شخصیتهای منحصر به فرد تمام یا تعدادی از دانشجویان را دارند؟ هیچ کدام از زیر مقیاسهای LSI یا MBTI نتوانست بین رشتههای تحصیلی فرق بگذارد. اما همه زیر مقیاسهای HBDI و ۳ تا از ۶ زیر مقیاس هالند SII بین رشتههای تحصیلی تفاوت معنی داری نشان دادند.
یکی از مشکلات دانشآموزان دچار ناتوانیهای یادگیری مشکلات حافظه و توجه است (سیدمن[۱۰۹]، ۲۰۰۶) از جمله توانایی های مورد نیاز کودکان، در زمینه یادگیری دروس مدرسه است (کرک و همکاران، ۲۰۰۶). این دانشآموزان در کارکردهای حافظه مثلاً، نقص در حافظه کوتاه مدت و حافظهکاری و نقص خفیف در رمزگردانی و راهبردهای شناختی و فراشناختی اختلال دارند و به همین دلیل نیز در مورد حافظه این کودکان تحقیقات بسیاری شده است، هرچند این تحقیقات هنوز به یک دیدگاه جامع نرسیدهاند(کجباف، لاهیجانیان و عابدی، ۱۳۸۹). فکوری (۱۹۹۱) نشان داد که بین دانشآموزان دچار اختلالات یادگیری و کودکان عادی همسن آنها از نظر تحول حافظه در مرحله عملیات عینی تفاوتهایی وجود دارد. سایر تحقیقات نشان دادهاند که عملکرد کودکان مبتلا به اختلال خواندن، از نظر حافظه کاری، بسیار ضعیفتر از کودکان عادی است. این پژوهشها نشان دادهاندکه کودکان مبتلا به ناتوانی خواندن، در تکالیف حافظه کاری، به طور قابل توجهی ضعیفتر از کودکان گروه شاهد عمل میکنند (سیگل و رایان، ۱۹۸۹؛ به نقل از وانگ[۱۱۰]، ۱۹۹۶). هووس، بیگلر، برانگیم و لاسن[۱۱۱] (۲۰۰۳) در یک تحلیل مقایسهای، پس از بررسی عملکرد حافظه کودکان نارساخوان دریافتند که این کودکان در همه اعمال حافظه، ضعیفتر از سن واقعی شناسنامه این خود عمل میکنند.
در یک جمعبندی کلی میتوان اینچنین بیان کرد که یکی از دلایل عمدهی اُفت تحصیلی عدم همخوانی ترجیحات تفکری یادگیرندگان با شیوه های تدریس و روش های ارائه محتوای آموزشی توسط یاد دهندگان و برنامهریزان آموزشی، میباشد (انتویسل، ۱۹۸۱؛ هانت، ایگل، و کیچن، ۲۰۰۴؛ فلدرواسپورلین، ۲۰۰۵ ؛ مور[۱۱۲]، ۲۰۰۷). ویژگی تسلط مغزی یک شخص و ترجیحهاتش برای حالتهایی از دانستن ، به طور قدرتمند رفتار قابل مشاهده شخص را تحت تاثیر قرار میدهد. اگر نیمرخ شخص با محتوا و انتظارات تحصیلی او جور باشد، احتمالا او موفق خواهد بود. در نتیجه رویارویی او با ضرورتهای تحصیلیاش بهتر و شانس موفقیتش بیشتراست. با توجه به سوابق پژوهشی ارائه شده و اینکه موضوع تسلط ربعهای مغزی بیشتر در حیطه های دیگر کار شده و در حیطه دانشآموزان هیچ تحقیق داخلی انجام نشده بنابراین هدف پژوهش حاضر مقایسه تسلط ربعهای مغزی دانشآموزان با و بدون ناتوانی یادگیری میباشد.
فصل سوم:
مواد و روش پژوهش
۳-۱- مقدمه
در این فصل ابتدا روش تحقیق و دلیل انتخاب آن، جامعه آماری، نمونه موردنظر و روش نمونهگیری شرح داد شده و مورد بحث و بررسی قرار میگیرد. سپس ابزارهای اندازه گیری و چگونگی جمعآوری اطلاعات و روش مورد نظر برای تجزیه و تحلیل داده ها تشریح خواهد شد.
پژوهش حاضر یک پژوهش کاربردی و میدانی است و از آنجاییکه هدف ما یافتن وجود ارتباط علی میان ویژگیهای شخصیتی، سبکهای یادگیری و عملکرد تحصیلی دانشآموزان عادی و ناتوان یادگیری بود و در یک مقطع زمانی مشخص مورد مقایسه قرا گرفتهاند، از اینرو به روش علی پس از رویداد و از نوع مقطعی- مقایسهای انجام شده است. هدف این نوع پژوهشها یافتن احتمال یا امکان وجود روابط علّت و معلولی میان متغیرهاست (دلاور، ۱۳۹۰).
۳-۲- روش شناسی
روش تحقیق از نوع علی- مقایسهای است. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانشآموزان پسر و دختر راهنمایی شهر اردبیل در سال تحصیلی۹۲- ۹۱ بودند. نمونه پژوهش ۸۰ نفر (شامل۴۰ دانشآموز عادی و۴۰ دانشآموز ناتوان یادگیری) بودند که به صورت نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای انتخاب شدند. بدین صورت که ابتدا لیست تمامی مدارس شهر اردبیل تهیه و سپس از بین تمامی مدارس راهنمایی دخترانه و پسرانه ۲۰ مدرسه (۱۰ مدرسه دخترانه و ۱۰ مدرسه پسرانه) را به صورت تصادفی انتخاب کرده و با کمک مسئولین و مشاور مدرسه با مراجعه به کارنامه چند سال اخیر دانشآموزان و همچنین مصاحبه بالینی و استفاده آزمونهای تشخیصی از بین ۲۰۰ دانشآموز ۴۰ دانشآموز (۲۰ دانشآموز پسر و ۲۰ دانشاموز دختر) را انتخاب کرده و ۴۰ دانشآموز عادی به منظور مقایسه با این گروه ها همتا و انتخاب شدند.
۳-۳- برای جمعآوری دادها از ابزار زیر استفاده شده است:
آزمون هوش ریون: برای تعیین میزان هوش از آزمون هوش ریون استفاده شد. این آزمون توسط ریون برای گروه سنی ۹ تا ۱۸ سال ساخته شده است. این آزمون دارای ۶۰ آیتم میباشد که به دو روش انفرادی و گروهی اجرا میشود. پایایی این آزمون از طریق بازآزمایی ۹۱/۰ و تجزیه و تحلیل سؤالهای آزمون از طریق بررسی میزان هماهنگی درونی سؤالات با بهره گرفتن از ضریب آلفای کرونباخ ۸۲۷/۰ به دست آمده است. ضرایب اعتماد و اعتبار این آزمون در پژوهشی که برای هنجاریابی آن در مورد ۶۰ دانشآموز ایرانی انجام شد که همبستگی آن با آزمون وکسلر ۷۳/۰ بدست آمد (رحمانی، ۱۳۸۶).
پرسشنامه سنجش تسلط مغزی هرمن (HBDI): این پرسشنامه اولین بار توسط ندهرمن در سال ۱۹۷۶ تدوین شد. پرسشنامه سنجش تسلط مغزی هرمن شامل ۱۲۰ سوال با ۴ زیر مقیاس میباشد که میزان تسلط مغزی را در چهار سبک تفکر ربع مغزی A، ربع مغزیB، ربع مغزی C و ربع مغزی D میسنجد، این پرسشنامه یک اندازه گیری پایا و معتبر از ترجیحات ذهنی انسان به صورت حرفهای فراهم میسازد. روایی[۱۱۳] و پایایی[۱۱۴] پرسشنامه سنجش تسلط مغزی هرمن: اعتبار درونی و بیرونی این پرسشنامه در چندین مرحله بصورت تخصصی انجام شده است (باندرسن[۱۱۵]، ۱۹۹۲). ویژگیهای روان سنجی[۱۱۶] HBDI در بازنگری مستقلی که باندرسن (۱۹۸۷) در موسسه آزمون آموزشی انجام داده است و در یازدهمین سالنامۀ ابزارهای روانی وجود دارد (بروس، ۱۹۹۲؛ منیلی وپورتیلو، ۲۰۰۵). نتایج به دست آمده از این ابزار نشان دهندهی شایستگی بالفعل این ابزار است (هرمن، ۱۹۹۶). پرسشنامه بوسیله یک آزمون همتا که جهت سنجش تسلط نیمکره راست و چپ استفاده میشود، تأیید گردید. همچنین پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ، با توجه به نمونه گرفته شده ۸۴۴۲/۰ محاسبه شده است. در خصوص روایی و پایایی پرسشنامه های مورد استفاده در این تحقیق باید خاطر نشان ساخت که پرسشنامه سنجش تسلط ربعهای مغزی هرمن توسط ندهرمن در سال ۱۹۷۶ زمانی که ایشان مسئول مدیریت آموزشی جنرال الکتریک بودند تدارک دیده شده و اعتبار درونی و بیرونی آن در چندین مرحله بصورت تخصصی انجام شده است (باندرسن، ۱۹۹۵-۱۹۸۷).
در مطالعه باندرسن توسط آزمون – بازآزمون برای ۷۸ بار برای قسمت راست و چپ مغز و لیمبیک و سربرال و همچنین هر چهار ربع تکرار شد که پایایی به دست آمده ۹۱ تا ۹۸ درصد گزارش شده است (باندرسن، ۲۰۰۷).
پایایی بازآزمون برای ۷۸ بار اندازه گیری مکرر
چپ
۹۶/۰
راست
۹۶/۰
ربع A
۸۶/۰