هل آتی الانسان حین من الدهر لم بکن شیئاً مذکوراً . انا خلقنا الانسان من نطفه أمشاج تبتلیه فجعلنا سمیعاً بصیرا .
ترجمه : آیا زمان طولانی بر انسان گذشت که چیز قابل ذکری نبود؟ ما انسان را از نطفه مختلفی آفریدیم و او را می آزمائیم و او را بینا قرار دادیم.
۵- سورۀ نجم :آیه ۴۵ :
و أنه خلق الزوجین الذکر و الانثنی»ترجمه : او دو جفت نر و ماده را بیافرید.
۶- فرقان آیه ۵۴ :
- و هو الذی خلق من الماء بشراً فجعل نسباً و صهراً و کان ذلک قدیرا »
ترجمه : اوست کسی که از آب ، انسانی را آفرید ، پس او را نسب و سبب قرار داد و پروردگار تو همواره توانا بوده است .
۷- لقمان ، آیه ۱۴ :
-« فلینظر الانسان همُ خلق، خلق من ماء وافق . یخرج من بین صلب و الترائب »
ترجمه : باید که انسان بنگرد از چه آفریده شده است از آبی جهنده که از میان پشت و نهیگاه برون می آید، آفریده شده است .
چگونگی استدلال به همه این آیات یکی است و آن اینکه در همۀ این آیات، خلقت انسان به نطفه نسبت داده شده و به این مطلب تصریح شده که نطفه از منی است زمانی که در رحم ریخته می شود.
به هر حال اگر نطفه (ترکیب اسپرم و اوول ) مبدأ آفرینش انسان و نطفه آغاز حیات او باشد ، فرزند حاصل از نطفه به کسانی که صاحب آن دو جزء نخستین هستند، نسبت داده می شود و تنها آن زن ومرد در نظام خلقت و طبیعت پدر و مادر و فرزندی که از این راه به دست آمده است، شمرده می شود. حتی می توان این پذیرش را از اطلاق واژه «ام» پس از حمل و پیش از ولادت در آیه استفاده کرد که می فرماید :
«و وصینا الانسان بوالدیه حمله اّمه و هنّا علی رهن» (موسوی ،همان)
۲- استناد به روایات : (نطفه ملاک نسب است)
الف - روایت اول
عبداله بن جعفر فی قرب الاستادعن اسدی بن محمد عن ابی البختری عن جعفر بن محمد عن ابیه عن علی علیه السلام قال : جاء رجل الی رسول اله (صل الله علیه و آله) فقال : کنت اغول عن جاریه لی فجاءت بولد: فقال (صل اله علیه و آله) ان الوکاء قد ینفلت فالحق به الولد (وسائل الشیعه،۱۴۲۴ق).
ترجمه : مردی نزد رسول خدا(صل اله علیه و آله) آمده و گفت : از کنیز خود عزل می کردم، اما فرزندی آورد فرمود گاه بند مشک در می رود . فرزند را به او ملحق کن.
ب- روایت دوم
اّن رجلاً الی علی بن ابیطالب علیه السلام فقال : ان امرء تی هذه حامل و هی جاریه حدثهً و هی عدراء و هی حامل فی سته اشهر والا اعلم الّا خیراً و انا شیخ مبیر ما افترعها و انها لعلی حالها فقال له علی علیه السلام : نشرتک باله هل کنت تهریق علی فرجها؟ فقال علیه السلام: ان لکل فرج ثقبین ؛ ثقب یرجل می ماء الرجل و ثقب یخرج منه البول . و ان افواه الرحم حملت المرأ بوله ، و اذا دخل من اثنین حملت بأثنین و اذا دخلت من ثلاثه حصلت به ثلاثه واذا دخل من اربعه حملت بأربعه و لیس هناک غیر و لک و قد الحلت بک ولدها فشق عنها القوابل فجاءت بغلام فحاش (وسایل الشیعه ، ج۵: ۱۱۳ ) .
ترجمه : مردی نزد علی بن ابیطالب آمد و گفت : زنم با آنکه دختری جوان و دوشیزه است باردار شده و اکنون نه ماه از بارداری او می گذرد من جز گمان خیر به او ندارم و از آن سوی خود نیز پیری کهنسال هستم و از او کام بر نگرفته ام و او همچنان دوشیزه باقی مانده است . علی علیه السلام پرسید آیا بر روی شرمگاه او آب ریختی؟ ……………تا جایی که فرمود،هر آینه این طفل ملحق به توست.»
از سیاق کلام علی علیه السلام پیداست که منشاء پیدایش طفل همان منی مرد است که با تخمک زوجه اش ترکیب شده و نطفه طفل را به وجود آورده است.
پ- روایت سوم
محمد بن محمد المفید فی الارشاد قال :روی نطفه الاثار من العامه و الخاصه انّ امرده نکحها شیخ کبیر فحملت. فزعم الشیخ انه لم یعمل الهیا و انکرحملها، فالتبس الامر علی عثمان وسائل المرء : هل اقتضک الشیخ او کانت بکراً . فقالت ،لا. فقال عثمان : اقیموا الحد علیها. فقال امیرالمؤمنین (علیه السلام) : ان للمرء سمین: سم البول و سم المحیض . فلعل الشیخ کان ینال منها فسال ماؤه فی سم المحیض فحملت منه. فأسألوا الرجل عن ذلک . فَسئل. فقال قد کنت انزل الماء فی قبلها من غیر وصول الیها بالاقتضاض. فقال امیرالمؤمنین (علیه السلام) الحمل له و الولد ولده واری عقوبته علی من انکارله. فصار عثمان الی قضائه.(وسائل الشیعه، ج ۱۵ :۳۴۲ ) .
ترجمه : پیر مردی با زنی ازدواج کرد و پس از چندی زن آبستن شد. مرد فرزند او را انکار کرد و مدعی شد با آن زن نزدیکی نکرده است. این مسأله بر عثمان دشوار افتاد و از زن پرسید:
آیا آن پیر مرد با تو آمیزش کرده است؟ آن زن که دوشیزه بود گفت: نه. عثمان گفت برای این زن حد جاری کنید….امیرمؤمنان (ع) فرمود: آبستنی از آن مرد است و فرزند هم از آن مرد و بر این نظرم که او را به سبب انکار فرزند کیفر دهد. عثمان همین حکم امیرالمؤمنین را پذیرفت.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
ت – روایت چهارم
و باستاده محمد بن محمد بن المفید می الارشاد عن احمد بن محمد عن علی بن حدید عن جمیل بن صالح عن احد هما می المرءه تزوج می عدتها قال : یفرق بینهما و تعتد عدّه واحده منها فان جاءت بولد سته اشهر او اکثر فهو للا خیر وان جاءت بولد لاقل من سته اشهر فهو لِلأَوِّل .(وسایل الشیعه، ج۱۵:۱۱۸ )
ترجمه : درباره زنی که در دوران عده با او ازدواج کرده باشند، فرمود: آن دو را از هم جدا می کنند و زن برای هر یک (شوهر او و شوهر دوم) یک عده نگه می دارد اگر پس از ۶ ماه یا بیشتر از آن، فرزندی آورد، فرزند شوهر اخیر است و اگر کمتر از ۶ ماه فرزندی آورد از آن نخست است .
ث – روایت پنجم
محمد بن یعقوب عن محمد بن یحیی عن احمد بن محمد عن علی بن الحکم عن العلاعن محمد بن مسلم عن احدهما قال :العده من ماء .(وسائل الشیعه ج۱۵ : ۴۰۳ )
ترجمه : عده از آب است (سبب نگه داشتن عده برای زن، آب است).
ج- روایت ششم
عن ابی العباس الا لزرار عن ایوبن نوح و عن حمید بن زیاد، عن این سماعه جمیعاً عن عنوان این مکان، من ابی بصیر، عن ابی عبدالله علیه السلام قال: إذا طلق الرجل امراته قبل ان یدخل بها تطلیقه واحده فقد بائث منه و تزوج من ساعتها عن ثالث (همان،:۴۰۴).
ترجمه : اگر مرد زن خود را پیش از آمیزش با او یک بار طلاق دهد زن از او جدا شده است و از همان دم اگر بخواهد می تواند همسر دیگر بگیرد.
چ – روایت هفتم
محمد بن الحسن باسناده عن الحسین بن سعید، عن ابی عمیر عن حمادین عثمان، عن ابی عبدالله علیه السلام قال : سألته عن التی قد یئست من المحیض والتی لایحیض مثلها، قال: لیس علیها عده (همان ،ج ۱۵: ۴۰۵).
ترجمه درباره زنی که یائسه شده است ، با همسالانش عادت نمی شود ، از امام صادق علیه السلام پرسیدم و آن حضرت در پاسخ فرمود بر آن زن عده لازم نیست .
وجه استدلال به این دسته از روایات این است که در همه آنها فرزند به آب نسبت داده شده و به کسی که صاحب آب است، ملحق دانسته شده و این در حالی است که می دانیم این حکم، تنها از آن روی است که آب یا همان منی مرد، نطفه را در بر می دارد، بر این پایه، پدر فرزند، کسی است که صاحب منی و نطفه است، نه هیچ کس دیگر جز .
خلاصه اینکه از مجموع آیات و رویاات مطرح شده در بالا، استفاده می شود که نسب دارای منشاء تکوینی و واقعی است؛ به عبارت دیگر، در عرف اجتماعات پیش از ظهور اسلام، نسب از پیدایش یک انسان، از ترکیب نطفه وارد شده مرد به رحم زن حاصل می شده است و این امر، منشاء اصلی الحاق طفل به مرد و اساس تحقق نسب بوده است. آن چه مسلم است. پس از ظهور اسلام هم این مبنای طبیعی و واقعی مورد انکار و رد قانونگذار اسلام نگرفته است و به اصطلاح اصولی در مورد عنوان نسب حقیقت شرعی وجود ندارد (مهدی شهیدی، ۱۳۷۵ ) .
در فقه نیز نسب به همین معنای عرفی اطلاق می گردد (مصادیق این معنا در مسئله مساحقه،حرمت الحاق فرزند ناشی از زنا از سوی زن به شوهر، حرمت نفی نسب واقعی یا اثبات نسب غیر واقعی (لعان) و …نمایان است(موسوی،۷۸:۱۳۸۳)
قانون مدنی و حقوق هم غیر از این معنا، معنای دیگری را اختیار نکرده اند(ماده ۱۱۶۵،۱۱۶۶،۱۱۶۷ ق.م).
اما در مقابل عده ای از آیات و روایات استنادی خلاف آنچه گفتیم می نمایند و معتقدند که نطفه ملاک نسب نیست.
د- استناد به آیات و روایات در ردّ نظر اول(نطفه ملاک نسب نیست) .
۱- آیات
سوره مجادله، آیه ۲
الذین بظاهرون منکم من نساء هم ماهنّ أُمَّهاتِهِمْ إِن اُمَّهاتُهُمْ إِلا الَّی ولَدْلَهُمَ و إِنَّهُمْ لَیَقُولُونَ مُنْکَرًا منّ القول و زورًا و إنِّ الّهَ لَعَفُوَّ غفُور(سوره مجادله، آیه ۲ ).
ترجمه : آنانکه با زنان خود ظهار کنند آنان مادران حقیقی شوهران نخواهد شد بلکه مادر ایشان جز آنکه آنها را از زائیده نیست و این مردم (به عادت زمان جاهلیت) سخنی ناپسند و باطل می گویند و خداوند را عفو و بخشش بسیار است.
وجه استدلال : آیه به صراحت بر این دلالت دارد که، مادر تنها همان زنی است که نوزاد را می زاید، خواه نطفه از او و همسرش باشد و خواه نه. اطلاق این دلیل همه صورتهای یاد شده را در بر می گیرد.
اشکال : حق آن است که مقدمات حکمت، نسبت به موضوع مورد بحث ما، فراهم نیست، چرا که آیه در مقام نفی مادر بودن، از زنانی است که با آنان ظهار شده است نه آنکه در مقام اثبات باشد، تا در نتیجه بتوان برای آن اطلاقی تصور کرد(موسوی، ۷۸:۱۳۸۰)
سورۀ زمر، آیه۶
یخلقکم فی بطون امهاتکم خلقاً من بعد خلق فی ظلمات ثلاث ذلکم الله ربکم به الملک لا اله الّا هو فانَّی تصرفون (سورۀ زمر، آیه۶ ).
ترجمه : او شما را در شکم مادرانتان خلقتی پس از خلقت و در ظلمات سه گانه می آفریند، این پروردگار شماست که ملک از اوست و خدایی جز او نیست پس چگونه از راه حق منحرف می شوید؟
وجه استدلال: خلقتی پس از خلقت در ایجادی جدید از موادی دیگر بر روی ماده آغازین نطفه و جنین ظهور دارد و بنابراین، نسبت و نسب تنها به نطفه و جنین منحصر نیست، بلکه می توان فرزند را به دیگر موادی که زن صاحب رحم، آنها را فراهم کرده و در این هنگام شوهر او خرج کرده است، نسبت داد(همان).
سورۀ رعد، آیه ۸ ).