۲-۲-۴. شرایط و موانع معرفت
در آثار صدرا از شرایط و عواملی نام به میان آمده است که برخی از این عوامل و شرایط بر مطلق معرفت تأثیر میگذارند و برخی از آنها در معرفت به خدا. از این رو اگر چه وی امکان معرفت و تحصیل آن را بدیهی میداند، اما اذعان دارد که بعضی نفوس به کسب معرفت نائل میشوند و مراحل ادراک را تا مراتب بالا طی میکنند، اما برخی نفوس چنین نیستند و در ابتدای راه میمانند یا اگر هم به مراحل بعدی صعود کنند تا میانه راه به پیش میروند ولی از ادامه راه باز میمانند. درآثار صدرا از سویی از عوامل و شرایطی یاد شده است که باعث تسریع در معرفت میگردد و از سویی نیز عواملی وجود دارند که باعث کندی و تأخیر در حصول معرفت یا حتی عدم کسب معرفت می شوند. شرایط و موانع معرفت در دو بعد وجودی و عدمی در آثار صدرا مطرح شده است. در معرفت شناسی از بعد وجودی به عوامل معرفتی و از بعد عدمی به عوامل غیر معرفتی تعبیر میشود.
۲-۲-۴-۱. شرایط معرفت
شرایط معرفت به دو گروه تقسیم میشوند. شرایط و عوامل معرفتی که در رابطه با حواس، قلب و عقل مطرح است. شرایط و عوامل غیر معرفتی که عبارت است از طهارت، تقوا، تزکیه، تهذیب نفس، زهد، ریاضت، عبادت و… .
۲-۲-۴-۱-۱. عوامل معرفتی
اولین شناخت انسان توسط حس و ابزارهای آن صورت میگیرد. بدون این ابزارها قطعاً معرفتی حاصل نمیشود. وجود این ابزارها از یک سو و آمادگی نفس به عنوان عامل اصلی ادراک از سوی دیگر، شرایط را جهت کسب معرفت فراهم میکند. اگر خواهان معرفتی حقیقی هستیم باید ذهنی سالم داشته باشیم. زیرا ذهنهای معیوب و بیمار قادر نیستند به معرفت حقیقی دست یابند. توجه نفس از عوامل مهمی است که در حصول معرفت کمک شایانی به انسان میکند، زیرا حتی اگر همه قوا نیز وظیفه خود را به خوبی انجام دهند و شرایط برای آگاهی و شناخت مهیا گردد، تا زمانی که نفس به آن توجه نکند، معرفتی حاصل نمیگردد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
سلامت حواس ظاهری از عوامل مؤثر در حصول معرفت است؛ تا جایی که نبود یک حس به معنای نبود یک علم است. حواس باطنی نیز از این قاعده مستثنی نیستند.
شرایط و موانعی نیز در رابطه با هر یک از اندامها و قوای ادراکی وجود دارد که بود و نبود آنها در روند حصول معرفت مؤثر است. مثلاً در رابطه با اندام ظاهری چون چشم میتوان شرایط رؤیت، سلامت چشم، حفظ فاصله مناسب و صافی هوا و روشنایی و… را نام برد که باعث میشود حس بینایی به هدف خود نائل شود. اما از عواملی که مانع از حصول این هدف میشود میتوان بیماری چشم،گرد و غبار، تیرگی هوا و… را نام برد.[۳۵۸]
دل در مشاهده حقایق کلی اشیاء، مانندآئینه است و صورتها در آن نقش میبندند. بر سر راه دل نیز حجابها و عوامل بازدارندهای وجود دارد که برخی داخلیاند مثل، پلیدی طبع و ذاتِ خود دل و برخی خارجیاند مثل حجاب و مانع برای مشاهده.باید این ها را ا ز سر راه برداشت[۳۵۹] تا معرفت قلبی حاصل گردد.
قوه عاقله نیز برای تعقل نیازمند شرایط مختص به خود است. موانع موجود بر سر راه این قوه، دست اندازهایی است که قوای وهم و خیال بر سر راه آن قرار میدهند. این قوه با تکرار و ممارست و بدون غرض ورزیهای بی مورد میتواند به تعقّل بپردازد. درآثار صدرا اشاره شده است برای آنکه بتوان به معرفت حقیقی دست یازید باید از مواد یقینی در مقدمات استفاده کرد و از شکلهایی برای استدلال استفاده کرد که منتج و یقینی باشند تا نتیجه یقینی به بار آورند. منطق ابزاری است که به واسطه آن میتوان خطاهای موجود در قضایا را تشخیص و در رفع آن ها برآمد.
۲-۲-۴-۱-۲. عوامل غیر معرفتی
در آثار صدر از عوامل غیرمعرفتی به عوامل عدمی یاد شده است. عوامل غیر معرفتی عواملی هستند که انسان با قوای شناختی خود به آنها آگاهی نمیتواند داشته باشد. این عوامل از آن روی حائز اهمیتند که مقدمه تحقق معرفت هستند. اعمال از عوامل غیر معرفتی به حساب می آیند.
اعمال صالح موجب صفا قلب و قطع علاقه از دنیا میشود که در عرف شرع به طاعت معروف هستند.[۳۶۰]چه این اعمال را انجام دهی، مانند کمک به ایتام و چه ترک کنی، مثل آزار و اذیت دیگران، در هر دو صورت زمینه برای طهارت و مصفا شدن قلب مهیا میشود. زیرا اصل طهارت و صفا خود امری عدمی و غیر معرفتی است، اما مقدمه تحقق معرفت است.[۳۶۱]
اعمال عبادی و عبادتهای قلبی و بدنی برای پاکیزگی و تزکیه نفس است. با انجام دستورات شرعی و تمرینات بدنی میتوان مانع صورت پذیری نفس از بدن وهواهای آن شد.[۳۶۲] صدرا در تألیفاتش از اعمال بسیار نام به میان میآورد و آنها را از آن روی که مقدمه رسیدن به کمالات است ارج مینهند. ریاضت از جمله اعمالی است که وی در آثارش بسیار بر آن تأکید میکند.
ریاضت تمرین نفس است. زمانی که انسان به طور مداوم با تمایلات و خواسته های شیطانی و نفسانی خود مبارزه میکند وآن را از آلودگیها و شهوتهای دنیوی پاک میکند، به مرتبهای می رسد که قول و عمل و نیّتش خالص برای خداوند میشود و از هر گونه ریا و نفاقی به دور میگردد[۳۶۳].
صدرا خود در این رابطه چنین میگوید:
«چون بر این حال مدتی دراز و زمانی طولانی باقی ماندم، نفسم از جهت مجاهدات بسیار، برافروخته و نورانی گشت و قلبم به واسطه ریاضات و کوششهای فراوان، التهابی قوی یافت. در آن حال انوار ملکوت الهی بر آن تافته و پنهانیهای جبروت