ای ساده و تک بعدی باشد. در قرآن و منابع دیگر اسلامی، تعابیر و کاربردهای وسیعی از عبارت دین صورت گرفته و تعاریف مختلفی از آن ارائه شده است. برای مثال دین پیروی از یک راه و رسم اعتقادی است[۱] دین تصدیق خداوند، رسول، کتاب، قیامت و معاد است[۲]؛ دین تسلیم در برابر امر خداوند است[۳]؛ دین پیروی از راه ابراهیم (ع) است[۴]؛ دین اعتقاد به توحید و عبودیت خداوند است،[۵] دین همان چنگ زدن به حبل الهی است[۶]؛ دین اقامه نماز و پرداختن زکات است[۷]؛ دین به مفهوم قانون است[۸]؛ دین به معنی جزاست[۹] خلاصه اینکه، دین پدیده ای مرکب از انواع پدیده ها و واقعیات متعدد است. بخشی از پدیده ها و واقعیات پیرامون دین، جنبه های روانشناختی آن است که شامل مقوله هایی از جمله هیجانات، باورها، ارزشها، رفتارها و محیط اجتماعی است .بر اساس تعداد معانی ارائه شده برای دین، اندیشمندان مسلمان نیز به دین به عنوان پدیده ای ساختاری و چند بعدی نگریسته و آن را راه و روشی دانسته اند که ابعاد آن، تمامی زندگی انسان را تحت تأثیر قرار می دهد و او را به هدف کلی و متعالی که همانا سعادت و خوشبختی است، رهنمون می سازد. علامه طباطبائی )المیزان، ۱۳۶۳ (، معتقد است دین روش مخصوصی در زندگی است که صلاح دنیا را به طوری که موافق کمال اخروی و حیات دائمی حقیقی باشد، تأمین می کند. ابعاد اصلی دینداری بارها مورد بررسی قرار گرفته است، اما مفهو م دین در علوم اجتماعی، فاقد یک تعریف قطعی و متفق علیه است . اما در هر حال، دین، به نحو بسیار کلی، مجموعه ای از اعتقادات، اعمال عواطف )فردی ، جمعی ( دانست که حول تجربه حقیقت غایی یا امر قدسی و متعالی سامان .یافته است (همان منبع: ۱۵).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
جوادی آملی) ۱۳۷۷ (نیز با بهره گرفتن از آیات و روایات، دین را از نظر لغوی به معنای انقیاد، خضوع، پیروی، اطاعت، تسلیم و جزا معرفی می کند و آن را متشکل از مجموعه عقاید، اخلاق، قوانین و مقرراتی می داند که هدف آن اداره امور جامعه انسانی و پرورش انسانهاست. توجه به سه بعد عقاید، اخلاقیات و احکام که در این تعریف آمده است، در تعریف بیشتر علمای دیگر دینی نیز مشاهده می شود. اساس آنچه ذکر شد، وجود گرایشهای معنوی به وجود قوّه تعقل در انسان برمیگردد؛ اینکه انسان با قوّه ی تعقّل خویش میتواند به تفکر و تفحّص در خود و محیط اطراف خویش بپردازد و به علت و معنای امور پی ببرد. در واقع، توجه به گرایشهای معنوی با پشتوانه تعقّل، موجب به وجود آمدن نگرش معنوی در انسان میشود. در نتیجه، نگرش معنوی را میتوان ناشی از عمق آگاهی انسان و شناخت او دانست که ازسطح و ظاهر اشیا و امور عبور میکند و به درون و ذات و ماهیت آنها و روابط و وابستگیهای آنها با هدف جستوجوی علت و معنا نفوذ می کند؛ همچنان که در قرآن کریم، آیات متعددی به تفکر و تعقّل در مخلوقات و پدیدههای طبیعی برای رسیدن به شناخت نسبت به خداوند و درک حضور او دعوت میکند. از آن جمله، میتوان به آیات ۱۹۰ و ۱۹۱ سوره «آل عمران» اشاره کرد که خداوند میفرماید: «مسلماً در آفرینش آسمانها و زمین، و آمد و شد شب و روز، نشانههای روشنی برای خردمندان است؛ همانها که خدا را یاد میکنند و در اسرار آفرینش آسمانها و زمین میاندیشند و میگویند: بار الها! اینها را بیهوده نیافریدهای.» بنابراین، هر قدر گرایشها و نگرشهای معنوی انسان پایه و زیر بنای اعتقادی (اعتقاد به وجود و حضور خداوند) و فکری (تفکر و دانش درباره آفرینش و معنای آن) پیدا کند، او بیشتر و عمیقتر در جریان فرایند رشد معنوی قرار میگیرد. این قرار گرفتن در فرایند رشد معنوی و توجه و ایمان به خداوند و درک حضور او در زندگی تأثیر عمیقی بر دیدگاه و رفتار وی درباره خودش و روابطش با انسانهای دیگر میگذارد و راه پیدا کردن هدف و معنای صحیح برای زندگی را به او نشان میدهد، و این همان دست یافتن به توانایی معنوی و نتیجه ی نگرش معنوی سالم است. لازمه ی دست یازیدن به چنین مهمی، فراهم سازی محیطی است که تفکر را پرورش دهد و به فکر کردن اهمیت داده شود (وینیست روجینوبه [۱۰]نقل از جانسون،۲۰۰۲: ۱۰۲). در این پژوهش با توجه به دیدگاه آیت الله صدر در مورد ساختار معارف اسلام متشکل از چهار نوع رابطه انسان با خداوند، خود، دیگران و جهان هستی و نیز با در نظر گرفتن سه مؤلفه اساسی (شناختی، عاطفی و رفتاری)، دینداری را می توان چنین تعریف کرد: شناخت و باور به پروردگار یکتا، انبیا، آخرت و احکام الهی داشتن علایق و عواطف معینی نسبت به خدا، خود، دیگران و جهان هستی در راستای تقرب به خدا و التزام و عمل به وظایف دینی در این تعریف شناخت به دو مفهوم علم حضوری نسبت به پروردگار و آگاهی حصولی یا استدلالی نسبت به وجود خداوند، ارسال رسل و وجود جهان پس از مرگ به عنوان اصول دین اسلام، و شناخت احکام و آنچه بر پیامبران نازل شده است و باور نیز اعتقاد قلبی به همین متعلقات ایمان است. علایق و عواطف معین به بعد عاطفی دینداری اشاره دارد و به طور کلی حب و بغض در راستای تقرب به خدا را شامل می شود. ارتباط عاطفی با خداوند، خود، دیگران و جهان هستی ، بیان کننده ی ابعاد تربیتی اسلام در راستای دینداری است. التزام عملی به وظایف دینی اشاره به بعد رفتاری دارد، به طوری که فرد دیندار پس از شناخت و احساس عاطفی نسبت به دستورات دینی، خود را ملزم به انجام آنها بداند(طالبان،۱۳۷۸ : ۲۰-۳۰).
دعوت به تفکر و اهمیت آن در کمال انسانی به عنوان اساسیترین دستورالعمل شریعتهای آسمانی و مکاتب بشری همواره مورد تأکید و توجه بوده است. دین کامل ترین و جامع ترین پاسخ ها را برای دغه دغه های فکری انسان، ارائه می دهد. در جهان کنونی پیشرفت و توسعه کشورها به واسطه انسانهای اندیشمند، خلاق و مبتکری است که همواره با دید تیزبینانه و انتقادی خود مسائل جوامع خود را دقیق تجزیه و تحلیل می کنند .البته این موضوع که فرد، چه مقدار از باورهای دینی را با تفکر می پذیرد و درونی می کند، یک موضوع مهم و قابل توجه است . لذا در این پژوهش با هدف بررسی رابطه مؤلفه های دینی(شناخت دینی،نگرش دینی و رفتار دینی) با تفکر انتقادی در بین دانشجویان مستقر در طرح جامع دانشگاه شاهد انجام شده است.
بیان مسأله :
دین و تربیت دو واقعیت اصیل، گسترده و بسیار تأثیر گذار در همه احوال زندگی انسان به شمار می آیند. مطالعه گذرای تاریخ پر فراز و نشیب زندگی آدمی نشان می دهد که دین و تربیت معمولاً با یکدیگر ارتباط متقابل و دوسویه داشته اند. از سویی جلوه های گوناگون دین و نهاد مذهب نقش بنیادی را در شکل دهی و گسترش فرایند تربیت ایفاء نمود به گونه ای که با سیر اجمالی در تاریخچه تعلیم و تربیت در جهان می توان نتیجه گرفت که در اکثر قرون در بیشتر سرزمینها دین اولین و مهمترین نهاد تعلیم وتربیت بوده است. دین بهترین و عالی ترین روشی است که می تواند اجتماع بشر را منظم ساخته و بیش از هر روش دیگری مردم را به رعایت قوانین اجتماعی وادار نماید(طباطبایی،۱۳۵۶ :۱۷).
انسان به عنوان یکی از مخلوقات خداوند برای رسیدن به مقصود خود به راه ونقشه نیاز دارد و دین همان راه و نقشه ی رسیدن به هدف است . دین از ابعاد و مؤلفه های گوناگون و متعددی تشکیل شده است. به نظر(گلاک[۱۱] و استارک،[۱۲]۱۹۶۵ :۲۰-۱۹) در همه ادیان دنیا به رغم تفاوتهایی که در جزییات دارند، عرصه های مشترکی وجود دارد که دینداری در آنها متجلی می شود. این عرصه ها که می توان آنها را ابعاد مرکزی دینداری به حساب آورد. عبارتند از ابعاد شناختی(اعتقادی)، عاطفی، پیامد و مناسکی. اگر ابعاد دینداری مدل گلاک و استارک بر اسلام منطبق شود، مجموعه ای از باورها را که “اصول دین"خوانده می شوند می توان با باورهای دینی تطبیق داد(سراج زاده،۱۳۷۷). از طرف دیگر ، دقت در چهار بعد مذکور مبین آن است که با کمی اغماض می توان این چهار بعد را در بعد کلی نگرش و رفتار دینی جای داد. به این صورت که ابعاد شناختی(اعتقادی)، عاطفی و پیامدی که هر کدام به نوعی مبین طرز تلقی افراد نسبت به باورهای دینی، احساسات دینی و اثرات باورها و اعمال دینی بر زندگی آنان می باشد را بیانگر نگرش کلی انسانها در مورد دین تلقی نمود. بعد مناسکی یا اعمال دینی مشهود و مشخص نظیر نماز خواندن، شرکت در آیین های دینی، روزه گرفتن و…می باشد، بیانگر رفتار دینی افراد قلمداد می شود. باید توجه داشت رفتار دینی می تواند شامل نمونه های باطنی نظیر اخلاص، تفکر معنوی و انتقادی و نظایر آنها باشد که به علت تعداد زیاد و دشواری بسیار فراوان در سنجش آنها، از آنها صرف نظر شده است . افراد جامعه هر کدام نگرشها و رفتار های دینی خاص خود را دارند و از طرف دیگر، از آنجا که رفتار های دینی خاص می توانند متأثر از نگرش های دینی بخصوص باشند. لذا این احتمال می رود که با بهبود نگرشهای دینی یکی از مهم ترین اقشار جامعه یعنی دانشجویان دانشگاه که چند واحد درسی مرتبط با دروس دینی هم در دانشگاه می گذرانند بتوان موجبات بهبود رفتارهای دینی را در آنان فراهم ساخت. همچنین تفکر در معنای وسیع کلمه به معنای جستجوی شعور و آگاهی است. در ارتباط با تفکر دیدگاه های مختلف وجود دارد و متخصصین هر یک نظرات خاصی در مورد چگونگی آن ارائه داده اند. یکی از این دیدگاه ها اشاره به این موضوع دارد که تفکر امری واحد نیست. زیرا دارای ابعاد، انواع و ماهیت های متفاوتی است و به شکل های مختلف بروز می کند. در این دیدگاه ابعاد و انواع تفکر دارای اهمیت است و به اجزاء مختلفی تقسیم می شود که عبارتنداز: تفکر شهودی، تفکر تحلیلی، تفکر منطقی، تفکر خلاق و تفکر انتقادی(مارینوز، رنگین، سومیورز و برنت[۱۳]،۱۹۸۶/۱۳۸۰).
با توجه به این که رشد تفکر انتقادی، که خود نوعی تفکر انتزاعی است(مارینوز ودیگران۱۳۸۰)، با آغاز دوران نوجوانی شروع می شود در فرایند رشد عقلانی دائماّ باورها و هدفها مورد تجدید نظر قرار می گیرد. بر این اساس یکی از ملزومات و پیش شرط های اساسی در دست یازیدن به شناخت مؤلفه ها ی دینی تفکر انتقادی است. فردی که سوالات دینی برایش پیش می آید و با پر سشگری در صدد دست یافتن پاسخ آن سوالات است و به جستجوی راه حل می پردازد. جستجوگری یعنی توانایی کشف و طرح مسأله، فرضیه سازی، گردآوری اطلاعات، توانایی تجزیه و تحلیل یافته ها و نتیجه گیری فرصتی است برای فرد تا به مجموعه ای روشن و نظم یافته و پایدار از ارزشها و هدفها دست یابد و به آن ارزشها و هدفها و باورهایی که خود انتخاب کرده است و رسیده است، متعهد گردد و گذر نسبتا موفقی از “است"به “باید"را رقم زند و خیر را از شرّ تمییز دهد و از این طریق زندگی خود را سازماندهی و هدایت کند. پرسشگری دینی فرصتی است که هر فرد، شاخص های مهم دینی خود را از نزدیک بیازماید و به صورت فعال و آگاهانه به جستجو و ارزیابی اطلاعات دینی بپردازد و از پذیرش پاسخ های قالبی بپرهیزد و کمتر مستعد جزمی بودن و پیشداوری گردد(باتسون[۱۴]،۲۱۵:۱۹۸۵) و به نظام ارزشی ویژه با ایدئولوژی مشخص و به جهتگیری روشن دینی برسد. فردی که تفکر انتقادی دارد، می تواند با ارزیابی نظرات و باورهای مختلف و یافتن استدلال برای آنها، به پرسشهایی که وی را در دستیابی به مؤلفه های دینی کمک می کند، پاسخ گوید. از جمله پژوهش های انجام شده در ایران می توان به؛. جواد زاده شهشهانی( ۱۳۸۳) در پژوهشی تحت عنوان “تفکر انتقادی و دین دو عامل مهم در شکل گیری هویت و مقابله با بحرانهای روانی و اجتماعی” نشان داده شده است. افرادی که از مهارت تفکر انتقادی برخوردارند به هویت دینی ثبیت شده تری دست یافته اند همچنین در این پژوهش عملکرد مسلمانان (به خصوص افرادی که برای نوجوانان مرجع قدرت محسوب می شوند) و عوامل اجتماعی دیگری، مانند رسانه مانند (فیلم، ماهواره، اینترنت و…) در چگونگی شکل گیری هویت دینی نوجوانان تأثیر به سزایی دارد. صادقی(۱۳۸۸) در پژوهشی با عنوان"بررسی نگرش دینی (مثبت و منفی) بر تفکر انتقادی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی دماوند” به خوبی نشان داده که عقاید و شعائر مذهبی نقش مهمی در پیشگیری و کاهش مشکلات هیجانی و روانی بازی می کند و همچنین رابطه بین نگرش دینی مثبت و تفکر انتقادی ، نگرش دینی منفی و تفکر انتقادی و رابطه بین تفکر انتقادی پرداخته شده. جوادزاده شهشهانی(۱۳۸۵) در پژوهشی با عنوان"بررسی هویت دینی با تفکر انتقادی و رابطه این دو، در دانشجویان ساله( ۲۲-۲۰)” از یک سو وضعیت هویت دینی افراد و میزان بهره مندی آنها از مهارت تفکر انتقادی پرداخته همچنین در این تحلیل ها، عوامل دیگری که بر شکل گیری هویت دینی افراد و چگونگی رشد تفکر انتقادی در آنها مؤثر بوده شناسایی شد. و همچنین پژوهش های انجام شده مرتبط در خارج از کشور به؛ پژوهش برگین[۱۵](۱۹۸۳) تحت عنوان"دینداری و سلامت روانی یک امر تحلیل و ارزیابی مجدد انتقادی"پرداخته است. تجزیه و تحلیل ۲۴ بررسی در مورد رابطه بین دینداری و شخصیت هیچ تأییدی را که برای اینکه دینداری لزوماً با علم آسیب شناسی روانی مرتبط است آشکار نکرد اما آن همچنین فقط ارتباط نسبتاً مثبتی از دین را نشان داد، ارزیابی بهتر مفاهیم و روش های دینداری نشان می دهند که دین پدیده چند بعدی است که دارای جنبه های مثبت و منفی می باشد. پژوهش پاول[۱۶]، شهابی[۱۷] وتورزن[۱۸](۲۰۰۳) در پژوهشی تحت عنوان"دین و معنویت"رابطه با سلامت جسمی"شواهد نشان می دهند که ۹ فرضیه در ارتباط بین مذهب و معنویت، مرگ و میر، ناخوشی، ناتوانی و یا بهبودی از بیماری وجود دارد. در شرکت کنندگان در کلیسا کاهش درجه خطر مرگ و میر نیز وجود دارد محقق در این پژوهش از میان انواع تفکر که شامل تفکر انتقادی ، تفکر شهودی، تفکر تحلیلی، تفکر منطقی، تفکر خلاق و… می باشد را تفکر انتقادی را با مؤلفه های دینی (شناخت دینی، نگرش دینی ورفتار دینی) و ارتباط اینها را مورد بررسی گرفت.
اکنون با عنایت به نکات فوق، مسئله اساسی پژوهش حاضر” بررسی رابطه بین مؤلفه های دینی با تفکر انتقادی در بین دانشجویان مستقر در طرح جامع دانشگاه شاهد بوده است” . لذا این پژوهش درصدد پرداختن به این مسأله بود که آیا بین مؤلفه های دینی (شناخت دینی، نگرش دینی و رفتار دینی) با تفکر انتقادی ارتباطی وجود دارد؟
اهمیت و ضرورت تحقیق :
الف: جنبه نظری تحقیق:
از بعد نظری پژوهش حاضر می تواند به تقویت ادبیات نظری در مورد مؤلفه های دینی (شناخت دینی، نگرش دینی و رفتار دینی ) و ارتباطش با تفکر انتقادی به دانشجویان کمک کند.
ب: جنبه کاربردی تحقیق:
کمک به برنامه ریزان دانشگاه شاهد در مورد شناخت دین و نگرش دینی و رفتار دینی و رابطه آن با تفکر انتقادی.
کمک به جوانان در مورد مهارت تفکر انتقادی توأم با تعهد نسبت به ارزشهای دینی.
هدف های تحقیق :
هدف کلی :
هدف پژوهش حاضر"بررسی رابطه بین مؤلفه های دینی با تفکر انتقادی دربین دانشجویان مستقر در طرح جامع دانشگاه شاهد “می باشد.
هدف های جزئی:
الف)تعیین رابطه شناخت دینی با تفکر انتقادی در بین دانشجویان مستقر در طرح جامع دانشگاه شاهد.
ب) تعیین رابطه نگرش دینی با تفکر انتقادی در بین دانشجویان مستقر در طرح جامع دانشگاه شاهد.
ج) تعیین رابطه رفتاردینی با تفکر انتقادی در بین دانشجویان مستقر در طرح جامع دانشگاه شاهد.
سؤال های تحقیق:
۱ .آیا بین شناخت دینی با تفکر انتقادی در بین دانشجویان مستقر در طرح جامع دانشگاه شاهد ارتباط وجود دارد؟
-
- آیا بین نگرش دینی با تفکر انتقادی در بین دانشجویان مستقر در طرح جامع دانشگاه شاهد ارتباط وجود دارد؟
-
- آیابین رفتار دینی با تفکر انتقادی در بین دانشجویان مستقر در طرح جامع دانشگاه شاهد ارتباط وجود دارد؟
تعریف واژه ها و اصطلاحات:
الف) تعاریف نظری متغیرها
دین[۱۹]:
شامل مجموعه ای از باورهاست که این باورها معمولاً توسط کلمات بیان میشوند، یعنی به صورت اندیشه ای در می آیند که کم و بیش شکل دستگاه فکری به خود گرفته است و فقط با اعمال که تظاهر و جلوه های باورها و شیوه های تجدید آن هستند زنده می ماند و مشخص میگردد.(طباطبایی،بی تا: ۳۴۲) همچنین پذیرش عقاید دینی و عمل به آنها؛ به گونه ای که تقلید کورکورانه نباشد و فرد بتواند استدلال کافی برای نظرات خود داشته باشد. و در این پژوهش سه مورد از مؤلفه های دینی از جمله شناخت دین، رفتار دینی،نگرش دینی و… مورد بحث و بررسی قرار میگیرد. (طباطبایی،بی تا:۳۴۲).
تفکر انتقادی[۲۰]:
نوعی تفکر انتزاعی یا صوری است که فرد آرا و نظرات مختلف در یک زمینه را بررسی و نقد کند و بدون استدلال، باوری را نپذیرد یا عملی را انجام ندهد.(مارش[۲۱] ۲۰۰۰).
شناخت[۲۲]:
شناخت به معنای دانش اصول دین یعنی یقین به خدا، آخرت، پیامبران و آگاهی فروع دین است(کافی ج٢: ۵).
نگرش [۲۳]:
شناخت و باور به پروردگار یکتا ، انبیاء ، آخرت و احکام الهی و داشتن علایق و عواطف معینی نسبت به خدا ، خود ، دیگران و جهان هستی در جهت تقرب به خدا و التزام و عمل به وظایف دینی (خدایاریفرد و همکاران ۱۳۸۵).
رفتار[۲۴]:
اصطلاحی کلی و پوششی برای اعمال، فعالیتها، باز تاب ها، حرکات، فرآیندها و به طور خلاصه هر واکنش قابل سنجش ارگانیسم در ارتباط با موجودات انسانی است(پور افکاری،۱۳۷۶ :۱۷۱ ).
ب)تعاریف عملیاتی متغیرها
مؤلفه ی دینی[۲۵]:
با توجه به اینکه شیوه ی پژوهش، کمی است، مؤلفه های دینی(شناخت دینی، نگرش دینی، رفتار دینی) دانشجویان از راه تحلیل کمی محتوای پرسشنامه ها مورد بررسی قرار می گیرد.
تفکر انتقادی:
این پژوهش با بهره گرفتن از تحلیل کمی محتوای پرسشنامه ها، چگونگی بهره مندی افراد از مهارت تفکر انتقادی بررسی می شود.
شناخت: