۲-۲-۴-۴-۲ کاهش کیفیت نیروهای مسلح
کیفیت نیروهای مسلح در کارآمدی آنها بویژه در ردههای بالاتر و نیروهای ثابت (کادر) و فرماندهی اهمیت زیادی دارد. حداقل دو شاخص اصلی در سنجش کیفیت نیروهای مسلح قابل تصور است:
-
- تخصص و توان بکارگیری فنون و تجهیزات
-
- وفاداری و انگیزه دفاع از حاکمیت و تمامیت ارضی(گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۲۶۰)
محیط اصلی بررسی این شاخص ها میدان جنگ و نبرد است ولی در برخی از موارد میتوان از طرق زیر آنها را بررسی کرد:
-
- رزمایشها، بویژه رزمایشهای مشترک با سایر کشورها
-
- ماموریتهای محدود
-
- روابط نظامی خارجی
-
- سطح آموزش و مراکز آموزشی نظامی(گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۲۶۰)
در هر حال کاهش سطح کیفی نیروهای مسلح (با بهره گرفتن از شاخص های فوق و سایر شاخص های مشابه) از جمله تهدیدات مولفه قدرت نظامی تلقی می شود. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۲۶۱)
یکی از دلایل غیر کیفی شدن ارتشها ورود آنها به فعالیتهای غیر مرتبط مانند تجارت است که معمولا توام با فساد میباشد. (Tangri & Mwenda, 2003: 98)
همچنین ممکن است درمواردی بدلیل مشکلات مادی و روحی اعضای نیروهای مسلح یا سازمانهای مشابه، شاخص های کیفیت تضعیف گردد. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۲۶۱)
۲-۲-۴-۵ مخدوش شدن وحدت و یگانگی نیروهای مسلح
وحدت و یگانگی نیروهای مسلح، معنای وسیعی دارد که ممکن است از سوی عوامل و شرایط گوناگون مورد تضعیف و تهدید قرار گیرد. اقتدار بلامنازع نیروهای مسلح نیازمند حفظ اقتدار، هماهنگی، خلوص و عدم اختلاط با حوزه های دیگر میباشد. مظاهر تهدید علیه وحدت نیروهای مسلح به شرح زیر میباشد. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۲۶۱)
۲-۲-۴-۵-۱ وجود گروه های مستقل یا معارض
وجود سلاح گرم در دست اشخاص یا گروه ها که خارج از کنترل نیروهای مسلح باشد در برخی از کشورها به رسمیت شناخته شده است. اگر چه در این کشورها نظارتهای محدودی در خرید و فروش این نوع سلاحها وجود دارد اما معمولا به هدف تامین امنیت شخصی چنین مجوزهایی صادر می شود. اما در غالب کشورها، سلاح جنگی و گرم تنها در اختیار نیروهای مسلح و با مجوز و تحت کنترل این نیروها، در اختیار شبه نظامیان قرار میگیرد. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۲۶۲-۲۶۱)
وجود حجم زیادی سلاح خارج از اختیار و کنترل نیروهای مسلح، نشانهای از تهدید قدرت و امنیت نظامی است. زیرا این وضعیت، وحدت نیروهای مسلح در یک کشور را مخدوش میسازد و حتی بدون کاربرد این دسته از سلاحها، امنیت کشور مورد تهدید قرار میگیرد. علاوه بر اینکه چنین شرایطی، امکان استفاده از سلاحها در جنگها و منازعات را افزایش میدهد و امنیت انسانی را نیز به مخاطره می اندازد. به همین دلیل دولتها، سیاستهای خود درزمینه جمعآوری سلاحهای آزاد را بویژه در زمانهای خاص مانند شرایط پس از انقلابها یا جنگها پیگیری می کنند. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۲۶۲)
۲-۲-۴-۵-۲ کودتا
وجود طرحهای کودتا یا وقوع کودتا با توجه به تعداد و کیفیت آن، علائمی از عدم یکپارچگی نیروهای مسلح را نشان میدهد. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۲۶۲)
کودتا نشانهای از انواع شکافها در نیروهای مسلح میباشد. شکاف اطلاعاتی، شکاف فرماندهی و شکاف انگیزه از مهمترین نشانه های عدم یکپارچگی در نیروهای مسلح است. البته این شاخص یا نشانه نیز مانند سایر موارد بصورت مطلق منتفی نمی شود اما وجود کمیت یا کیفیتی از این نشانه که با توجه به قدرت یک سیستم، غیر متعارف باشد تهدید قدرت نظامی تلقی میگردد. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۲۶۲)
کودتا بطور مستقیم به حوزه نیروهای مسلح، امنیت وقدرت نظامی ارتباط دارد اما در بسیاری از موارد هدف از کودتا، ایجاد تغییرات در سطح حکومت و حتی رژیم سیاسی میباشد. (نارلی، ۱۳۸۲: ۱۲)
به همین دلیل بالا بودن نرخ کودتا یکی از شاخص‑های بیثباتی سیاسی نیز معرفی می شود. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۲۶۲)
۲-۲-۴-۵-۳ رقابت غیر همسو در بخشهای نیروهای مسلح
نیروهای مسلح معمولا به سه نیروی زمینی، هوایی ودریایی تقسیم میشوند. ممکن است اشکال دیگری ازتقسیم بندی نیز دراین نیروها وجود داشته باشد. رقابت بین بخشهای نیروهای مسلح اگر بدون هماهنگی صورت گیرد امکان شکاف و نقض یکپارچگی آنها را فراهم می کند.این رقابتها ممکن است به اقدامات کاملا مستقل یک نیرو در جمعآوری و بهرهدهی اطلاعاتی، دسترسی به منابع مالی بیشتربراساس چانه زنی وتهیه تجهیزات غیرسازگار باسایرتجهیزات درنیروهای دیگر منجر گردد.
رقابتهای غیر همسو، علاوه بر هدر دادن منابع دفاعی- نظامی، تهدیدی کلی برای وحدت نیروهای مسلح بویژه در شرایط تصمیم گیری بحرانی خواهد بود. (بوزان، ۱۳۷۸: ۳۸۷-۳۸۶)
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۲-۲-۴-۵-۴ سیاسی شدن نیروهای مسلح
صرف نظر از برخی رژیمهای سیاسی که ارتش را بطور رسمی در ساختار قدرت سیاسی قراردادهاند. نیروهای مسلح، سازمانی حرفهای، وفادار، نظامی و غیر سیاسی است. بدیهی است سیاسی شدن این نیرو، ویژگیهای اصلی آن را از بین خواهد برد. فضا و رویکرد سیاسی دارای ویژگیهای تعارض، نسبیت، تغییر و عدم یکپارچگی است. سیاسی شدن نیروهای مسلح به معنای وارد شدن نیروی انسانی و منابع آن به محیط مجادلات، تعارضات و حمایتهای سیاسی، تهدید جدی علیه قدرت نظامی و به تبع آن امنیت و حاکمیت سیاسی میباشد. (نارلی، ۱۳۸۲: ۱۲)
۲-۲-۴-۶ اقدامات خصمانه نظامی
در این نشانه، بیشتر به وجه ابزاری بعد نظامی توجه میگردد. اقدامات خصمانه نظامی پیوستار وسیعی را در بر میگیرد. این پیوستار از بیانات تهدیدآمیز تا جنگ تمام عیار امتداد مییابد. درهر حال
این اقدامات تهدید نظامی تلقی میگردد که بر قدرت نظامی تهدید شونده تاثیر می گذارد. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۲۶۴)
این نوع تهدیدات یا اغراض متفاوت اعمال میگردد. گاهی هدف از اقدامات نظامی تغییر رفتار و گاه تضعیف توان نظامی و گاه تغییر رژیم سیاسی است. لذا در برخی موارد این اقدامات علاوه بر جنبه ابزاری، هدف نظامی نیز دارند. مظاهر تهدید اقدامات خصمانه نظامی به شرح زیر میباشد. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۲۶۴)
۲-۲-۴-۶-۱ اعلام انجام اقدامات یا حمله نظامی
قبل از وقوع حملات نظامی ممکن است، بازیگران سیاسی ونظامی، قصد ونیت خود در مورد اقدامات نظامی را اعلام نمایند. البته اعلام مذکور به معنای وقوع عینی حملات نیست بلکه ممکن است اعلام، صرفا اغراض سیاسی و امنیتی داشته باشد. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۲۶۴)
اما در هر حال چنین بیاناتی علاوه بر اینکه به امنیتی شدن محیط منازعه کمک می کند بطور خاص حوزه قدرت نظامی طرف مقابل را آماده تحریک مینماید و به عبارت دیگر آن را در معرض خطر قرار میدهد. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۲۶۴)
۲-۲-۴-۶-۲ اقدامات محدود و ایذایی
اقداماتی مانند اشغال پاسگاه مرزی، ایراد صدمه محدود به پایگاهها یا نیروهای نظامی، بمباران یک یا چند نقطه محدود و …از نشانه های حمله نظامی وتهدید علیه قدرت نظامی است.(رایت، ۱۳۷۸: ۱۷۰)
۲-۲-۴-۶-۳ جنگ تمام عیار
جنگهای کامل و تمام عیار مصداق کامل حمله نظامی است که قدرت نظامی طرف مقابل را بطور کامل درگیر تدید نظامی مینماید. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۲۶۵)
اگرچه این نوع جنگها درواقع تهدید علیه همه ابعاد امنیت و قدرت یک کشورمحسوب میشوند. (بوزان، ۱۳۷۸: ۱۴۱) اما قدرتنظامی درچنین مواردی نقش اصلی راایفا می کند.بههمین دلیل در جنگ کامل، منابع مالی و انسانی به شدت به سمت قدرت نظامی چرخش می کنند تاتهدید نظامی دفع گردد. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۲۶۵)
۲-۲-۴-۷ بر هم خوردن تعادل قدرت نظامی همسایگان و منطقه
وجود تعادل قدرت- تهدید بین همسایگان و کشورهای یک منطقه از جمله علل برقراری امنیت بین آنها است. در برقراری چنین تعادلی همه مولفههای امنیت سهم دارند. اما در برخی مناطق، مولفه نظامی بسیار مهم و کلیدی است. در مقابل در برخی مناطق و در بین بعضی از همسایگان، تهدید نظامی چندان اهمیتی ندارد. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۲۶۵)
مقایسه وضعیت هند و پاکستان در مقابل کشورهای اروپایی تفاوت مذکور را به خوبی نشان میدهد. هرگونه تغییر اساسی در قدرت نظامی در شرایطی که تعادل به مولفه نظامی وابستگی زیادی دارد تعادل منطقه را بر هم میزند. از بین رفتن تعادل به معنای تغییر وضع امنیتی است، لذا در چنین حالتی برای برقراری تعادل جدید، تلاش و رقابت برای کسب قدرت نظامی بیشتر تشدید می شود. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۲۶۵)
در برخی از موارد ممکن است دولت رقیب یا متخاصم ثالث با تقویت همسایگان طرف مقابل خود، نسبت به تضعیف آن اقدام نماید مانند آنچه آمریکا دربرابر جمهوری اسلامی ایران انجام میدهد. (کوهن و فلیپس، ۱۳۸۲: ۱۷)
مظاهر تهدید عدم تعادل نظامی به شرح زیر میباشد. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۲۶۶)
۲-۲-۴-۷-۱ تغییر در تعداد اعضای نیروهای مسلح
توسعه شدید نیروی انسانی بر اساس طرحها و برنامه های توسعه برای رقبای نظامی و سیاسی اهمیت دارد و آنرا برای قدرت نظامی خود موثر میدانند. این تغییرات در شرایط خاص و در مورد یا نیروی ویژه، دلالتهای متفاوتی دارد. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۲۶۶)
۲-۲-۴-۷-۲ تغییر و توسعه در سازمان نیروهای مسلح
راه اندازی یک نیروی جدید مانند نیروی واکنش سریع یاتشکیل ارتشهای مردمی(شبه نظامیان) مورد توجه قرار میگیرد. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۲۶۶)
۲-۲-۴-۷-۳ تغییر استراتژی و دکترینهای نظامی