- استخدام کارگران در مشاغلی که آنها بتوانند از همه مهارتها و دانش خویش در جهت تأمین رفاه عموم استفاده کنند
- فراهم کردن امکانات آموزش حرفهای و تسهیل در مهاجرت نیروی کار و اقامت همراه با تضمینهای کافی برای همه افراد ذینفع
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
- فراهم کردن امکانات برای عموم افراد به نحوی که از مزایای مربوط به مزد و سایر درآمدها و ساعات کار و شرایط دیگر کار بهرهمند شوند و تضمین حداقل معاش برای تمام شاغلین که به این حمایتها نیازمندند
- به رسمیت شناختن واقعی حتی مذاکره دستهجمعی و همکاری مدیریت و نیروی کار در بهبود کارآیی تولید و نیز مشارکت کارگران و کارفرمایان در تدوین و اجرای سیاستهای اجتماعی و اقتصادی
- گسترش مقررات تأمین اجتماعی به منظور تضمین درآمد پایه و تأمین مراقبتهای کامل پزشکی برای همه کسانی که به چنین حمایتهایی نیازمندند
- حمایت کافی از زندگی و سلامت کارگران در کلیه مشاغل
- پیشبینی حمایتهای لازم به منظور رفاه کودک و مادر
- تأمین تغذیه و مسکن مناسب و تسهیلات اوقات فراغت و امکانات فرهنگی
- تأمین فرصتهای برابر در زمینههای آموزشی و حرفهای
با مقایسه اعلامیه مذکور و اساسنامه ی اولیه ی سازمان بینالمللی کار در مییابیم که اهداف و مقاصد سازمان در اعلامیه ی فیلادلفیا با بیان تازهای مطرح شده و مفاهیم جدید و پویاتری به اساسنامه اضافه شده است.[۵۷] بهعبارتدیگر همانطور که در قبل اشاره شد ، اعلامیه ی فیلادلفیا بهطرز کاملتر و دقیقتری به بیان وظایف و اهداف سازمان بینالمللی کار پرداخته است .
همچنین در اعلامیه ی فیلادلفیا اهداف متعالی تر و وظایف گستردهتری چه از جنبه اجتماعی و چه از جنبه اقتصادی برای سازمان بینالمللی کار ترسیم شد. اهمیت این اعلامیه بدان حد است که روزولت رئیس جمهور وقت آمریکا آن را با اعلامیه استقلال آمریکا قابل مقایسه دانسته است .
صدور این اعلامیه در سال ۱۹۴۴ و الحاق آن به اساسنامه در سال ۱۹۴۶ ، سبب شد تا سازمان بینالمللی کار با قدرت بیشتر و عزم راسخ تری به فعالیت بپردازد . ضمن آنکه اعلامیه مذکور خود ، برای تنظیم کنندگان منشور سازمان ملل متحد و اعلامیه جهانی حقوق بشر ( از مهمترین اسناد بینالمللی به شمار میروند ) به عنوان ۱ نمونه و الگو بدیع مورد استفاده قرار گرفت .
نکته آخر در خصوص اعلامیه فیلادلفیا آنکه پیشنویس این سند توسط ۲ تن از آرمان گرایان برجسته ی سازمان بینالمللی کار یعنی ادوارد فیلان ( مدیر کل وقت سازمان ) و ویلفرد جنکز ( که بعدها به سمت مدیر کلی سازمان برگزیده شد ) تنظیم شده است .
پس از پایان جنگ سرد و آغاز عصر ارتباطات و تحولات مربوط به جهانی شدن اقتصاد و آزادسازی تجارت ، سازمان بینالمللی کار وادار شد تا خود را با این تغییرات هماهنگ سازد تا همچنان بتواند به انجام وظایف خود بپردازد .
از همین روی ، نیمقرن بعد از صدور اعلامیه فیلادلفیا ، یعنی در سال ۱۹۹۴ ، فرایند تجدید نظر و بازبینی استانداردهای بینالمللی کار به منظور تقویت و روزآمد کردن آنها آغاز شد . این مهم در پی گزارش میشل هنسن مدیر کل وقت سازمان بینالمللی کار جامه عمل پوشید و هیئت مدیره با تشکیل کار گروهی با عنوان « کار گروه سیاست بازنگری در معیار ها » مأموریت یافت تا با بررسی ابعاد مختلف موضوع، راهکارهای لازم را برای بازنگری در مقاوله نامهها و تعریف نیازهای کنونی پیش بینی کند .[۵۸]
در نتیجه تحقیقات و بررسی کار گروه مذکور و اقدامات متعاقب آن ، راهکارها و تدابیر زیر برای تقویت و روزآمد کردن استانداردهای بینالمللی کار ، اندیشیده شد :[۵۹]
« - ایجاد زمینه برای استانداردهای جدید
- جستجو برای روشهای جدید تنظیم استانداردها
- تشریح دقیق تر استانداردهای موجود ، بررسی خلأ ها و شکافها و نیز تأثیر آنها بر گروههای مختلف
- شتاب بخشیدن به تجدید نظر در ابزارهای قدیمی به منظور ارتقای استانداردهای اولویت دار
- تلاش برای جلب کمک به کشورها جهت بهکارگیری استانداردهای ILO
- بالابردن تأثیر و کارایی نظارت استانداردها
- اثبات و دفاع از نقش استانداردهای ILOدر شرایط نوین جهانی . »
علاوه بر اصلاحات فوق ، سازمان بینالمللی کار از اواخر دهه ۹۰ میلادی تضمین « کار شایسته » برای مردان و زنان در تمام نقاط دنیا را به عنوان هدف اصلی خود تعیین کرد . کار شایسته ، کاری است مولد و مناسب برای همه انسانها ، به شرط رعایت کرامت انسانی ، آزادی، برابری، ایمنی و عدالت . [۶۰] اما کار مولد و مناسب از نظر گردانندگان سازمان بینالمللی کار به چه معنایی تعبیر شده است ؟ کاری مولد و مناسب است که از یک طرف ، درآمدزا است و تولید ثروت میکند از طرف دیگر، کارگران را از حمایتهای اجتماعی ، درآمد مناسب و فرصتهای برابر برخوردار میسازد . کار شایسته تنها ، آرمان کارگران نیست ، بلکه خواسته ی تمام اقشار مردم حتی سیاستمداران و سرمایهداران است . فقدان کار شایسته ، هر جامعه را درگیر بحرانهای مختلف سیاسی و اقتصادی میکند . تجربه بسیاری از کشورها نشان میدهد که خطر نافرمانی ، شورش و به تبع آن تعطیلی کارخانجات و مراکز تولیدی ، در مناطقی که مفهوم کار شایسته در آنها به بوته فراموشی سپرده شده ، بسیار بیشتر
است .
انکار حقوق کارگران ، بیکاری، اشتغال ناقص، مشاغل غیر مولد ، کارنا ایمن، درآمد پایین، نابرابری جنسیتی ، استثمار کارگران مهاجر، فقدان آزادی بیان، حمایت ناکافی در مقابل بیماری، معلولیت و سالخوردگی از مظاهر جوامع یاد شده میباشد .
هدف برنامههای سازمان بینالمللی کار ، یافتن راهکارهایی در جهت حل این مشکلات است . از نظر ILOدستیابی به کار شایسته ، تنها از طریق مشارکت و همکاری تنگاتنگ دولتها ، کارفرمایان و کارگران در سطوح بینالمللی، منطقهای، ملی و محلی میسر میشود . به همین جهت ، در سال ۱۹۹۷ مدیر کل وقت دفتر بینالمللی کار ، طی گزارشی به کنفرانس بینالمللی کار در خصوص ضرورت تصویب یک اعلامیه در مورد اصول و حقوق بنیادین کار تأکید کرد که حاصل آن تصویب « اعلامیهی مربوط به اصول و حقوق بنیادین کار » در تاریخ ۱۸ ژوئن سال ۱۹۹۸ بود .
این اعلامیه در واقع تأیید دوباره ای بود بر معیارهای بنیادی حقوق بشر که به منظور حمایت از کارگران تنظیم و تصویب شدهاند . همچنین اعلامیه مذکور احترام به حقوق بنیادین کار را به تمام کشورهای عضو یادآوری میکند صرفنظر از آن که مقاوله نامههای مربوط به این حقوق را تصویب کرده باشند یا خیر .
این سند مشتمل بر یک مقدمه ، پنج بند و یک ضمیمه ( که شیوه ی اجرای آن را تبیین میکند) است.
حقوق بنیادین کار براساس بند دو اعلامیه ی ۱۹۹۸عبارتند از :
۱. حق سازماندهی ( آزادی انجمنها ) و شناسایی موثر حق مذاکرات جمعی ( پیمان جمعی کار )
۲. محو کلیه ی اشکال کار اجباری یا بیگاری
۳. الغای مؤثر کار کودک
۴. محو هرگونه تبعیض در خصوص اشتغال و استخدام .
در سال ۱۹۹۹ ، در گزارشی که مدیر کل دفتر بینالمللی کار تنظیم نموده ، چهار هدف راهبردی سازمان در قرن ۲۱ معرفی شده است . این اهداف که از تغییر ۳۹ برنامه ی اصلی به چهار هدف راهبردی پدیدآمده اند، به شرح زیر میباشند :[۶۱]
۱. ارتقا و تحقق معیارها ، اصول و حقوق بنیادین کار
۲. ایجاد فرصتهای بیشتر برای زنان و مردان به منظور دستیابی به شغل و درآمد مطلوب
۳. افزایش پوشش و کارایی حمایت اجتماعی برای همه
۴. تقویت سهجانبه گرایی و گفتوگوی اجتماعی .
این چهار هدف که درواقع ارکان اساسی مفهوم کار شایسته را تشکیل میدهند ، درهم تنیده شدهو جدایی ناپذیرند و باید با همدیگر واز طریق اجزاء یا هدفهای جزئی و مکمل دنبال شوند . [۶۲]
در ادامه، این چهار هدف را به طور مختصر مورد بررسی قرار میدهیم :
بند الف: ارتقا و تحقق معیارها ، اصول و حقوق بنیادین کار
۱. حق سازماندهی (آزادی انجمن ها) و شناسایی موثر حق مذاکرات جمعی (پیمان جمعی کار)
اتحادیه ی صنفی ، انجمن و یا سندیکا به معنای : « جمعیتی است که کارگران و کارفرمایان مربوط به یک حرفه یا یک کارگاه و یا یک صنعت میتوانند برای حفظ منافع حرفهای و بهبود وضع مادی و اجتماعی خود تشکیل دهند.» [۶۳] اصطلاح « آزادی انجمنها» بهمعنای حق تشکیل اتحادیه و یا انجمن برای کارگران و کارفرمایان است . براساس مصوبات متعدد سازمان بینالمللی کار ، کارگران و حتی کارفرمایان حق دارند تا به منظور پیشبرد و دفاع از حقوق خویش اتحادیهها و سازمانهایی را تشکیل دهند و اقدام به عضوگیری کنند.
این حق باید فارغ از هر گونه تمایز و تبعیضی به آنان اعطا شود . همچنین کشورهای عضو سازمان بینالمللی کار موظفند تا مذاکرات و پیمانها و توافقات جمعی را به رسمیت بشناسند .
« مذاکره ی دسته جمعی » یا چانهزنی دستهجمعی به اجتماع کارفرمایان و نمایندگان کارگران که براساس حسن نیت به منظور بحث و توافق درباره ی مزد ، ساعات کار ، شرایط کار و مسائلی از این دست به عمل میآید ، میگویند .
توافقی که در نتیجه این مذاکرات حاصل میشود را« پیمان دستهجمعی » مینامند. امضاکنندگان این قرارداد یا پیمان متعهد به رعایت مفاد آن میباشند .
۲. محو کلیه اشکال کار اجباری یا بیگاری
یکی دیگر از اصول بنیادی کار حذف و برچیدن هر نوع « کار اجباری» است . هیچیک از ابنای بشر نباید بدون اراده و میل باطنی خویش به کاری گمارده شود. بیگاری یا کار اجباری بهمعنای کار یا شغلی است که شخص به واسطه ی تهدید به تنبیه و یا مجازات مجبور به انجام دادن آن شده باشد .کار اجباری مغایر آزادی انسان و شخصیت او و منافی اصل آزادی کاراست که بهعنوان یکی از اساسیترین آزادیهای بشری شناخته میشود . [۶۴]
منع و لغو کار اجباری از همان روزهای نخست تأسیس سازمان بینالمللی کار در توجه اندیشمندان و آرمان خواهان عرصه ی حمایت از حقوق کارگران بوده است . این امر سبب شده تا اسناد بینالمللی متعددی در زمینه ی برچیدن کار اجباری تنظیم و تصویب شود .اهمیت مسئله در این نکته است که در حذف و محو کار اجباری و بیگاری در سطح جهان اتفاق نظر وجود دارد ، و این در حالی است که در ارتباط با بسیاری از مسائل مربوط به حوزه ی روابط کار و حقوق کارگران اختلافات جدی میان دولتها به چشم میخورد .
۳. الغای موثر کار کودک
ریشهکنی موثر تمام اشکال « کار کودک » بهعنوان یکی از بااهمیتترین حقوق بنیادین کار شناخته میشود .اصطلاح کار کودک بهمعنای «اشتغال کودکانی است که سن آنها کمتر از سن قانونی خاص باشد .» [۶۵] بر طبق آمارهای سازمان بینالمللی کار حدود ۲۵۰ میلیون کودک کارگر ۵ تا ۱۴ ساله در سراسر دنیا مشغول به کار هستند که از این تعداد تقریباً ۱۲۰ میلیون نفر به صورت تمام وقت فعالیت میکنند . در بعضی مناطق ۲۰در صد کودکان کارگر، کمتر از ۱۰ سال از عمر خود راه پشت سر گذاشتهاند . وسعت این معضل تا بدان حد است که بسیاری از سازمانهای بینالمللی و منطقهای ذیربط ، افرادی را در زمینه ممنوعیت کار کودکان به تصویب رسانده اند. استفاده از کودکان در زمینههایی همچون فحشا ، تولید و قاچاق مواد مخدر، کار اجباری، بردگی و مشاغلی که سلامتی ، ایمنی و اخلاق آنان را به مخاطره بیندازد از جمله مصادیق بدترین اشکال کار کودک شناخته میشوند . بزرگترین قربانیان این اعمال خود کودکان هستند ، اما با فدا کردن استعدادهای جوان ظرفیتهای رشد و توسعه یک ملت نیز نابود خواهد شد . [۶۶]
۴. محو هرگونه تبعیض در خصوص اشتغال و استخدام
بر اصل عدم تبعیض در اشتغال و حرفه به عنوان یکی از اصول بنیادین کار ، بهکرات در اسناد مختلف سازمان بینالمللی کار اما از مقاوله نامهها ، توصیه نامه و بیانیه تأکید شده است .بهترین تعریف برای اصطلاح «تبعیض کیم و سه تعریف مندرج در مقاوله نامه شماره ۱۱۱ است .به موجب این تعریف ، تبعیض عبارت است از هرگونه «فرق، استثنا یا رجحانی که براساس نژاد ، رنگ، جنس مذهب، عقیده ی سیاسی ، وابستگی ملی و خاستگاه اجتماعی ، اثر خنثی کردن یا آسیب رساندن به تساوی فرصت یا رفتار در اشتغال یا حرفه داشته باشد .» از مهمترین موارد تبعیض میتوان به تبعیض جنسیتی اشاره نمود .
زنان در نقاط مختلف جهان هنوز در معرض تفکیک های شغلی قرار دارند و تعداد کمی از آنها میتوانند به مدارج بالای شغلی دست یابند.از همین روی سازمان بینالمللی کار، حذف هر گونه نابرابری در مرحله ی استخدام و بعد از آن را وجهه ی همت خود قرار داده است از کشورهای عضو میخواهد تا کلیه افراد را از امکانات شغلی برابر برخوردار سازند .
بند ب: ایجاد فرصت های برابر برای زنان و مردان به منظور دستیابی به شغل و در آمد مطلوب (ایجاد اشتغال)
دومین هدف راهبردی سازمان بینالمللی کار ایجاد اشتغال است . «اشتغال» از نظر کلی بهمعنای بهرهگیری و استفاده از یک عامل تولید توسط یک شرکت یا مؤسسه دولتی و معنای متداول آن ، استخدام و مشغول به کار بودن است و « شاغل » به فردی اطلاق میشود که به منظور کسب مزد ، سود یا منفعت کار میکند.این هدف راهبردی شامل ایجاد شغل درهمه ی اشکال و انواع آن و نیز شامل شاغلان در بخشهای اقتصاد رسمی و غیررسمی ، خویش فرمایان و کار در منزل میشود . علاوه بر این « تأمین فرصتهای شغلی، مزد مناسب ، ایمنی و بهداشت محیط کار نیز از وجوه دیگر رکن اشتغال هستند »[۶۷]
امروزه هدف اصلی سازمان بینالمللی کار ، ایجاد فرصتهای شغلی برای زنان و مردان در دستیابی به کار سودمند و مناسب ، به شرط وجود آزادی، برابر، امنیت و شرف انسانی است .
با تأمل در نکات زیر متوجه اهمیت روزافزون مسئله ی اشتغال میشویم :