حقیقت دعا در قالب الفاظ نیست بلکه دعا درخواستی است که به طور عینی در ذات انسان که فقیر مطلق است در مقابل خداوند که غنی مطلق است وجود دارد، از همین روست که تمام دعاهای حقیقی یک نوع عبادت به حساب می آید و از طرف دیگر همه عبادات نیز زبان دعا است. حقیقت هر عبادتی، وجه وجودی بیانی انسان است که با فقر مطلق خویش رو به غنی مطلق نموده و او را می خواند و از او طلب رفع فقر می کند. وضع و قرارداد، تنها در زبان عرفی وجود دارد و از آن جا که قبلا نیز بیان کردیم دعا وجود عینی معنی در نفس است، بنابراین وضع کردن الفاظ در آن راه ندارد و زبانی غیر وضعی است که در بعضی اوقات به ناچار به مرتبه زبان عرفی تنزل می کند و به شکل جملات انشائی و طلبی ادا می شود، ولی چون مبتنی بر علم حضوری است فقط متصف به صدق شده و مبتنی بر یقین خواهد بود. بسیاری از دعاها دعای حقیقی نیست، بلکه داعی در دعا مجازی است، دعای مجازی هم قابلیت استجابت ندارد و این، راز عدم استجابت بسیاری از ادعیه مردم است.
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
در حالات بسیاری داعی با زبان سر و الفاظ به دعا کردن می پردازد اما با زبان دعا از خداوند درخواست نمی کند مثلا اینکه: داعی درخواست و طلب خود را به زبان عرف یعنی از طریق الفاظ و نشانه ها بیان می کند، در حالی که هیچ گونه توجه قلبی به دعای خود ندارد، که این همان دعای غافلان است و چیزی جز لقلقه زبان نیست. و دیگر اینکه داعی زبان دعا را شناخته و در وجودش حضور وجودی پیدا کرده، لکن به جهت عدم توجه و محدودیت علم، آن را به وضوح نمی بیند، لذا با زبان عرفی چیزی مغایر خواسته درونی اش به زبان می آورد و به پیشگاه خداوند عرضه می کند، به عبارتی دیگر آن چه با زبان سر می طلبد با آن چه با زبان دعا مسالت می کند مغایر است. لذا نقل شده که امیر المومنین شنید که مردی می گوید: «اللهم انی اعوذ بک من الفتنه» حضرت به او فرمود: «اراک تتعوذ من مالک و ولدک ! یقول الله تعالی: انما اموالکم و اولادکم فتنه و لکن قل: اللهم انی اعوذ بک من مضلات الفتن» البته خداوند متعال از آن جا که استجابت را بر اساس امتنان و فضل خودش قرار داده، در این موارد خواسته زبان دعا را مورد توجه قرار می دهد و نه دعای زبان عرفی و الا خلاف امتنان خواهد بود.
فصل سوم
ساختار دعاهای قرآن
بنابر تعریف حقیقی «دعا» که از تعالیم قرآن و حدیث بر می آید: «دعا سپاس و ستایش پروردگار، اقرار به یگانگی او، اظهار بندگی، بیان خواسته های مادی و معنوی و زاری و فروتنی در برابر خداست».از این رو بر اساس این تعریف می توان قرآن کریم را «کتاب دعا و نیایش» برشمرد چراکه سراسر آیات آن، ما را به توحید و یکتاپرستی و پذیرش بندگی پروردگار فرامی خواند.
در این فصل مضامین دعایی قرآن کریم را از نظر نوع و ساختار آن، مورد بررسی قرار می گیرد.
۳-۱- سورههای دعایی
دعاهای قرآن کریم در سوره های گوناگون در قالب آیات مشخص به ویژه با منادی «رب و ربنا» نمود بیشتری دارند اما با اندکی تامل به سوره هایی برمی خوریم که صورت و ساختار دعایی دارند، برای نمونه برخی از این سوره ها را یادآور می شویم:
۳-۱-۱- سوره مبارکه الفاتحه
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ؛ به نام خداوند رحمتگر مهربان» «الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ، الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ، مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ، إِیَّاکَ نَعْبُدُ وإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ، اهدِنَا الصِّرَاطَ المُستَقِیمَ، صِرَاطَ الَّذِینَ أَنعَمتَ عَلَیهِمْ غَیرِ المَغضُوبِ عَلَیهِمْ وَلاَ الضَّالِّینَ». «ستایش خدایى را که پروردگار جهانیان، رحمتگر مهربان، [و] خداوند روز جزاست، [بار الها] تنها تو را مىپرستیم و تنها از تو یارى مىجوییم، ما را به راه راست هدایت فرما، راه آنان که گرامىشان داشتهاى نه [راه] مغضوبان و نه [راه] گمراهان».
مفاهیم اساسی سوره حمد، سپاس و ستایش، مدح و ثنای خدا، رازو نیاز و مناجات با پروردگار و بیان «برترین خواسته ها» «اهدِنَا الصِّرَاطَ المُستَقِیمَ» می باشد. سبک وسیاق این سوره متمایز از دیگر سوره های قرآن و ساختار ویژه آن «دعا و نیایش»است. مقدس اردبیلی در بررسی آیات الاحکام ابتدا به تفسیر سوره فاتحه می پردازد چنانکه خود می گوید: «نبدا بالفاتحه تیمنا و تبرکا… » و پیرامون نظم و آموزش نیایش، در سوره فاتحه چنین می گوید: «ثم اعلم ایضا ان فی نظم السوره دلاله علی طریق تعلیم الدعاء و هو بکونه بعد التسمیه و التحمید و الثناء و التوسل، بالعباده کما هو المتعارف و ورد به الروایه» پس بدان که از نظم سوره برمی آید: که روش دعا و نیایش را بیان می دارد و آن [ بیان خواسته ها در پیشگاه خداوند ] پس از نام و یاد خدا، حمد و سپاس پروردگار، ثنا و ستایش و اظهار بندگی و پرستش خداوند است، آن گونه که متعارف است و در روایات به این روش تاکید شده است. (مقدس اردبیلی،بی تا،۲/۲۱۳). در سوره حمد بندگان خدا پروردگارشان را ستایش می کنند و با راز و نیاز با او«بندگی و نیازمندی» خویش را صادقانه و صمیمانه بیان می دارند و در دعایشان «هدایت به راه راست» را از او می طلبند و در همین سوره با فرهنگ و ادب «دعا و نیایش» آشنا می شوند. تاب خدا، قرآن، با آموزه های دعایی (حمد) آغاز و با آموزه های دعایی (معوذتین) پایان می یابد، این گزینش و چینش سنجیده و بجا، بیانگر اهمیت و جایگاه «نیایش» در قرآن کریم است.
۳-۱-۲- «اخلاص»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ؛ به نام خداوند رحمتگر مهربان» «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ، اللَّهُ الصَّمَدُ، لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ، وَلَمْ یَکُن لَّهُ کُفُوًا أَحَدٌ» بگو اوستخداى یگانه، خداى صمد [ثابت متعالى]، [کسى را] نزاده و زاده نشده است، [کسى را] نزاده و زاده نشده است».
گرچه سوره اخلاص ساختار دعایی ندارد و در ظاهر آن ندایی و دعایی، رب و ربنا،نیست و خواسته ای به صراحت مطرح نشده است، اما باطن آن «دعا» است چرا که حقیقت و باطن دعا روی آوردن به سوی خدا و اظهار بندگی و یکتاپرستی و برائت از شرک و مشرکین است. پیرامون جایگاه این سوره در تعالیم دعایی و تعویذ ات از رسول اکرم و ائمه اطهار روایات فراوانی به ما رسیده است که ما را به تلاوت بیش از پیش و تمسک به این سوره در اجابت دعاهایمان تشویق و امیدوار می کند. امید به پذیرش و اجابت دعا در تلاوت این سوره به گونه ای است که شخصی این گونه دعا می کرد «اللهم انی اشهد انک انت لا اله الا انت، انت الاحد الصمد الذی لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا احد» پیامبر فرمود: «والذی نفسی بیده لقد سال الله باسم الاعظم الذی اذا سئل به اعطی و اذا دعی به اجاب». (مجلسی،۱۴۰۳،۹۰/۲۲۵). سوگند به آن خدایی که جانم به دست اوست این مرد خدا با اسم اعظم خواند، اسمی که هر گاه با آن از خدا بخواهی می بخشد و هر گاه با آن دعا کنی اجابت فرماید.
۳-۱-۳- «الفلق»
« بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم؛ به نام خداوند رحمتگر مهربان» «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ، مِن شَرِّ مَا خَلَقَ وَمِن شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ وَمِن شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِی وَمِن شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ؛ بگو پناه مىبرم به پروردگار سپیده دم از شر آنچه آفریده و از شر تاریکى چون فراگیرد و از شر دمندگان افسون در گره الْعُقَدِ و از شر [هر] حسود آنگاه که حسد ورزد».
محتوای اصلی این سوره «استعاذه» است و استعاذه از مصادیق «دعا» است. پیرامون استعاذه به نکته ای اشاره می کنیم:
حقیقت استعاذه: حقیقت استعاذه پناه جستن به خداوند به منظور در امان بودن از آسیب های مادی و معنوی و یاری خواستن از پروردگار است. شهید محراب سید عبدالحسین دستغیب (ره) می گوید: «حقیقت استعاذه جاخالی از گناه است». (دستغیب،۱۳۷۶،ص۲۷). آری حقیقت استعاذه گریختن از بدی ها و زشتی ها به سوی پروردگار است که سرچشمه خوبی ها و زیبایی ها است. «فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ» (الذاریات/۵۰). پناهندگان حقیقی به خدای خویش پناه می برند و از او پناه می جویند و پروردگارشان دعای آن ها را اجابت نموده و ایشان را در پناه خود می پذیرند. نوح در خواسته نابجایش مبنی بر نجات فرزندش می فرماید: «رَبِّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ أَنْ أَسْأَلَکَ مَا لَیْسَ لِی بِهِ عِلْمٌ». (هود/۴۷)
۳-۱-۴- «الناس»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم ؛ به نام خداوند رحمتگر مهربان» «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ مَلِکِ النَّاسِ إِلَهِ النَّاسِ مِن شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاسِ مِنَ الْجِنَّهِ وَ النَّاسِ»(۱-۶)بگو پناه می برم به پروردگار مردم، پادشاه مردم، معبود مردم، از شر وسوسه گر پنهانی، آن کس که در دل های مردم وسوسه می کند، چه از جن و چه از انس.
از نام های دیگر این سوره «معوذه» است، این سوره و سوره فلق را «معوذتین»گویند. از مصادیق اساسی این سوره «استعاذه» است و استعاذه از مصادیق «دعا» است.
۳-۲- آیه های دعایی
بیشترین مضامین دعایی قرآن در قالب بخشی از یک آیه، یک آیه کامل و یا چند آیه آمده است. این آیات غالبا با حمد و ثنای پروردگار آغاز و پایان می یابند و در میان این حمد و ثناء نیایشگران خواسته های خود را مطرح می کنند. آیه های دعایی قرآن از جهات گوناگون قابل بررسی و پژوهش است. در این بخش به ساختار و اسلوب «آیه های دعایی» می پردازیم سپس ترجمه و شرح یکایک آیات را بیان و خواسته های گوناگون درخواست کنندگان و نیایشگران را بررسی می نماییم.
۳-۲-۱- انواع آیه های دعا بر اساس منادا
نیایشگران در آغاز دعاهایشان پروردگارشان را با نام هایی ویژه می خوانند و خواسته هایشان را بیان می کنند. «منادا» در دعاهای قرآن بیشتر «رب و ربنا» و نیز «اللهم» و «ضمیر» است که هر چند کوتاه به آن اشاره می کنیم.
۳-۲-۱-۱- «رب»
بیش از نیمی از دعاهای قرآن با منادای «رب» آغاز می شود، «رب» در لغت مالک هر چیزی را گویند و از اسامی خدای بزرگ و مهربان است. در تعریف اسم رب گفته اند: «اسم الله المالک لخلقه و مدبر شوونهم و مربیهم و صاحب الامر فیهم و المتصرف باحوالهم» (شریف،۱۹۸۷،ص۱۷). «رب» اسم خداوند، مالک آفریده های خود و گرداننده امور آن ها و پرورش دهنده آنان و فرمانروا و مسلط به احوالشان است. پیامبران و اولیاء الهی خدایشان را با نام بزرگ «رب» می خوانند و این نداء از دلدادگی و بندگی نیایشگران حکایت دارد که به تنهایی و پنهانی و آرام پروردگارشان را می خوانند و خواسته های متعالی (مادی و معنوی) خود را بیان می کنند و افزون بر خواسته های خود برای دیگران نیز دعا می کنند.
۳-۲-۱-۲- «ربنا»
بخش دیگری از دعاهای قرآن، با منادای «ربنا» آغاز می شود، نیایشگران در کنار هم و با اخلاص پروردگارشان را می خوانند و خواسته های متعالی و همگانی خویش را از او طلب می کنند، فراوانی «ربنا» در دعاهای قرآنی بیانگر دوستی، همدلی و هم فکری میان مومنان است. نیایش های گروهی بر وحدت میان برادران دینی می افزاید و به اذن و اراده الهی به اجابت می رسد. در چنین دعاهایی خواسته های حقیقی که لازمه رشد و رستگاری بشریت است مطرح می شود و خواسته های افراد از زبان جمع و گروه مومنان بیان می شود.
از این رو دعاهای قرآن به سه دسته تقسیم می شود: دعای فرد برای خودش ، دعای فرد برای دیگران،دعای جمع برای همگان. (آصفی،۱۴۲۲،ص۱۳۷). بر این اساس دعاهایی که با ربنا آغاز می شوند رویکردی به نیازهای اجتماعی دارند و بر دانش و بینش نیایشگران می افزایند و رشد و شکوفایی افراد و بهبودی روابط اجتماعی را سبب می شوند.
۳-۲-۱-۳- «اللهم»
«اللهم» به معنای «خدایا» در نیایش های مستقیم قرآنی یکبار در دعای عیسی (ع) به همراه «ربنا» آمده است. (المائده/۱۱۴) و یک بار در خواسته کافران ستیزه جو به تنهایی بیان شده است. (الانفال/۳۲)
«اللهم» سه بار در مناجات های تعلیمی به پیامبر (ص) و پیروانش نیز آمده است. «قُلِ اللَّهُمَّ مَالِکَ الْمُلْکِ تُؤْتِی الْمُلْکَ مَن تَشَاء وَتَنزِعُ الْمُلْکَ مِمَّن تَشَاء وَتُعِزُّ مَن تَشَاء وَتُذِلُّ مَن تَشَاء بِیَدِکَ الْخَیْرُ إِنَّکَ عَلَىَ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (آل عمران/۲۶)؛بگو بار خدایا تویى که فرمانفرمایى هر آن کس را که خواهى فرمانروایى بخشى و از هر که خواهى فرمانروایى را باز ستانى و هر که را خواهى عزت بخشى و هر که را خواهى خوار گردانى همه خوبیها به دست توست و تو بر هر چیز توانایى».
۳-۲-۱-۴- «ضمیر»
در موارد اندکی از دعاهای قرآن، نیایشگران بی آنکه پروردگارشان را با منادای «رب، ربنا، اللهم» بخوانند، خواسته خود را بیان می کنند. منادا در این گونه درخواست ها «ضمیر» فعل امر است.(الفاتحه/۶-الاعراف/۱۴-الاعراف/۱۵۶).
۳-۲-۲ -آیه های دعا بر اساس دعا کنندگان
۳-۲-۲-۱- نیایشگران حقیقی
نیایشگران حقیقی در دعاهایشان افزون بر بیان خواسته های مادی و معنوی به حقیقت دعاکه رویکردی عبادی دارد نیز توجه دارند، آن ها فقط به اجابت خواسته هایشان نمی اندیشند بلکه با خلوت و راز و نیاز با پروردگارشان بر معرفت الهی خود افزوده و خشنودی پروردگار را می جویند. در میان دعاکنندگان، انبیاء (ع) از جایگاه ویژه ای برخوردارند، بیشتر نیایش های قرآن مربوط به انبیاء می شود،مومنان و فرشتگان نیز از دعاکنندگان دعاهای قرآن به شمار می آیند.
۳-۲-۲-۲- درخواست کنندگان
برخی از خواسته های سلبی و ایجابی قرآن به کسانی مربوط می شود که با فرهنگ و ادب و حقیقت دعا بیگانه اند و فقط به هنگام عذاب یا در تنگناها خواسته های گاه نابجای خود را از خداوند درخواست می کنند شیطان، قوم سبا، دوزخیان، مشرکان قریش و گناهکاران از این گروه درخواست کنندگان به شمار می آیند. (الاعراف/۱۴- الحجر/۲۶- السبا/۱۹-الاعراف/۳۸- السجده/۱۲- الاحزاب/۶۸- لفاطر/۳۷- الفصلت/۲۹- الدخان/۱۲- الانفال/۳۲- ص۳۲- المؤمنون/۹۹).
۳-۲-۳- آموزه های دعایی
بخشی از دعاهای قرآن، از آموزه های دعایی پیامبر و پیروان آن حضرت به شمار می آیند. این دسته از نیایش ها با «قل» آغاز می شوند و جز یک مورد که خطاب به حضرت نوح (ع) است.(المؤمنون/۲۹) پیامبر و مومنان را به درخواست خواسته هایی متعالی فرمان می دهد. «قل» در قرآن غالبا خطاب به پیامبر است، در مواردی مراد از این خطاب خاص پیامبر است مانند: « ُقلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُکُمْ یُوحَى إِلَیَّ» (الکهف/۱۱۰) اما در آموزه های دعایی خداوند افزون بر پیامبر، پیروان آن حضرت را نیز به نیایش و درخواست های ویژه ای فرمان می دهد. «قل» به معنای «بگو» بر مداومت داشتن بر دعا و نیایش و یاد پروردگار نیز دلالت دارد، دعاهایی که باید همیشه آن ها را به یاد داشته باشیم و تکرار نماییم:
«َقُل رَّبِّ ارْحَمْهُمَا کَمَا رَبَّیَانِی صَغِیرًا» (الإسراء/۲۴). «وَقُل رَّبِّ أَدْخِلْنِی مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِی مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَل لِّی مِن لَّدُنکَ سُلْطَانًا نَّصِیرًا» (الإسراء/۸۰). «وَقُل رَّبِّ زِدْنِی عِلْمًا» (طه/۱۱۴). «وَقُل رَّبِّ أَنزِلْنِی مُنزَلًا مُّبَارَکًا وَأَنتَ خَیْرُ الْمُنزِلِینَ» (المؤمنون/۲۹). «وَقُل رَّبِّ أَعُوذُ بِکَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّیَاطِینِ، وَأَعُوذُ بِکَ رَبِّ أَن یَحْضُرُونِ» (المؤمنون/۹۷-۹۸). «وَقُل رَّبِّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَأَنتَ خَیْرُ الرَّاحِمِینَ» (المؤمنون/۱۱۸). «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ» (الفلق/۱). «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ» (الناس/۱).
فصل چهارم
دعا های انبیاء در قرآن
پس از بررسی ادعیه قرآن و نگاه کلی به نیایش های قرآنی اکنون به تفصیل به نیایش های مطرح شده از زبان انبیا در قرآن پرداخته ضمن بیان شرح حال مختصری ازآنان به ترتیب رسالت و نبوتشان ادعیه و مناجات های ایشان بررسی می گردد. این فصل پیرامون دعاهایی است که بخشی از آن ها مستقیما از خود پیامبران نقل گردیده و بخشی مربوط به دعاهایی است که خداوند به آنان آموزش داده وبه آنان تعلیم داده که روش خواندن حق چگونه است و انسان باید به چه صورت با خداوند راز و نیاز داشته باشند که در حقیقت بهترین نوع دعا و نیایش می باشد و معلم آن، ذات غنی و بی نیازی است که به بندگان صالح خویش می آموزد که درتنگنا ها و مشکلات چگونه او را بخوانند.
۴-۱- دعای آدم وحوا