تنظیم هیجانی فرد را از نظر هیجانی ارزیابی میکند؛ به این معنی که فرد به چه میزانی از هیجانها و احساسهای خود، آگاهی دارد وچگونه آنها را کنترل وادار میکند. نکته قابل توجه درراستای تنظیم هیجانی این است که توانایی های تنظیم هیجانی ذاتی نیستند، بلکه آنها می توانند آموخته شوند. برن (۲۰۰۸) بر این عقیده است که تنظیم هیجانی موجب شادی و خوشبختی افراد میگردد. بنابراین تنظیم هیجانی توانایی درک، توصیف، دریافت و مهار هیجانها است و هرکسی با برخورداری از میزانی از تنظیم هیجانی در رویارویی با وقایع مثبت یا منفی زندگی موضع گیری می کند و به سازش با آنها میپردازد. مدیران سازمانهای مردم نهاد با برخورداری از تنظیم هیجانی به زندگی خود نظم و ثبات میبخشد و سازگاری بیشتری از خود نشان میدهد، به طوری که اصولاً با تنظیم هیجانی مثبت، شخص وقایع کمتری را در زندگی تجربه میکند و این افراد در ایجاد برقراری روابط با کیفیت بالا، مهارت بیشتری دارند (سیاروچی، ۱۳۸۵).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
مدیران سازمانهای مردم نهاد با هیجان های مثبت نسبت به کسانی که هیجان های منفی تری دارند، شناخت ها، احساسات و اقدامات سنجیدهتری انجام میدهند. ولی با توجه به اینکه راهبردهای مثبت یا منفی تنظیم شناختی هیجان شکل خاصی از خود نظم بخشی است (هیلز و آرگیل[۱۶۳]، ۲۰۰۱) که به عنوان فرآیندهای بیرونی و درونی دخیل در بازبینی، ارزشیابی و تعدیل ظهور، شدت و طول مدت واکنشهای هیجانی به کار میرود و در سطوح ناهشیار، نیمه هشیار و هشیار به کار گرفته میشود، این امر میتواند شناسایی هیجانها توسط مدیر را با مشکل مواجه کند و فرد به دلیل استفاده ناآگاهانه از این مکانیسم نتواند پاسخهای درستی در شناسایی نوع هیجان داشته باشد.
تنظیم هیجان به عنوان یک واسطه در زمینه ی سازگاری با استرس در مدیران سازمانهای مردم نهاد مطرح می شود (مک کارسی، لمبرت و مولر[۱۶۴]، ۲۰۰۶). مدیرانی که از راهبردهای مقابله شناختی ناسازگارانه استفاده می کنند، بیشتر از افرادی که درگیر راهبردهای سازگارانه میشوند، استرس را تجربه میکنند. مارتین و دالن[۱۶۵] (۲۰۰۵) نشان دادند که راهبردهای ناسازگارانه ی نشخوار ذهنی، ناتوانی در ارزیابی مثبت و سرزنش خود، پیش بینی کننده ی استرس در محیط سازمان هستند. بر اساس یافته های گارنفسکی، کرج و اسپینون (۲۰۰۱) استفاده از راهبردهای ناسازگارانهی فاجعه آمیز تلقی کردن و نشخوار فکری در برخورد با استرسها، منجر به بروز مشکلات هیجانی بیشتر میشود. بدین ترتیب، برخی از خصوصیات تنظیم هیجان میتواند سطوح کلی مدیران سازمانهای مردم نهاد را تحت تاثیر قرار دهد و تنظیم شناختی هیجان، مدیران را در مدیریت هیجانهای پس از تجربهی وقایع استرس زا یاری میکند (گارنفسکی، ریف، جسما[۱۶۶] و همکاران، ۲۰۰۵).
مدیران اثر بخش و موفق سازمانهای مردم نهاد به قابلیتهای عاطفی توجه فراوان دارند و در ارتباطات خود به خوبی میتوانند عواطف و احساسات دیگران را درک کنند و متناسب با آن عکس العمل نشان دهند و در یک کلام از تنظیم هیجانی بالایی برخوردارند. بسیاری از مدیران تمایل دارند سختگیر باشند و قادر نیستند رابطه خوبی با کارکنان برقرار سازند. آنها نمیتوانند در محیط فعالیت، فرهنگ سازمانی، فرایند کاری و فناوری، تغییر ایجاد کنند. این مدیران به رغم داشتن دانش و توانایی خوب، نمیتوانند مدیران موفقی باشند. مدیران اثر بخش مدیرانی هستند که به خوبی از قابلیتهای عاطفی خود بهره میگیرند و رابطه اثر بخش و سازندهای با پیرامون خود برقرار میکنند. در واقع، مدیران موفق تأکید بر ارتقای تنظیم هیجانی و پرورش قابلیتهای عاطفی دارند. این مهم نشان دهنده اهمیت تنظیم هیجانی و کاربرد آن به ویژه در سازمانهای مردم نهاد است. هر مدیر باید بتواند از طریق کارکنان خود به اهداف سازمانی برسد (دوستدار، ۱۳۸۲).
در رویکرد جدید مدیریت فرهنگ سازمانی، کار گروهی و نحوه همکاری مدیر با دیگران اهمیت خاصی دارد. در واقع تمرکز اصلی بر رشد و پرورش افراد است تا بهره وری سازمان نیز افزایش یابد. از این رو، مدیرانی، مدنظر سازمانهای مردم نهاد هستند که از توانمندیهای اطلاعاتی و مهارتهای ارتباطی برخوردار باشند، شنونده و سخنگوی خوبی باشند و با درک احساسات خود و دیگران و در بیان و انتقال احساسات به خوبی عمل کنند و در یک جمله آنها بتوانند محیطی با نشاط ایجاد کنند که در آن کارکنان رشد یابند. رویکرد مدیریتی جدید، آنها را مدیرانی اثر بخش و موفق میداند (اکبرزاده، ۱۳۸۳). بنابراین میتوان گفت که مدیران سازمانهای مردم نهاد قادر به تنظیم شناختی هیجانهای خود در ارتباط با سازمان و کارکنان خود میباشند.
۵-۳- پیشنهادات پژوهشی
پیشنهاد میشود مطالعات آتی در این زمینه به صورت مداخلهای و در سطوح مدیران ارشد هم انجام گیرد.
پیشنهاد میشود که تحقیقات آینده با گسترش جامعه آماری و همچنین افزایش تعداد مدیران جهت اجرای تحلیل عاملی صورت گیرد.
در مطالعه متغیرهای پژوهش حاضر در کنار داده های کمی به اطلاعات کیفی نیز توجه شود. به عبارتی دیگر انجام تحقیقات کیفی، چند سطحی و آمیخته نتیجهگیری در راستای ارائه مدلی برای کفایت اجتماعی و تنظیم شناختی هیجانی با اطمینان بیشتری تؤام خواهد بود.
پیشنهاد میشود که مدیران سازمانهای خصوصی، دولتی و مردم نهاد راهبردهای تنظیم شناختی هیجان مثبت را جایگزین راهبردهای منفی نمایند که با جایگزینی آنها باعث افزایش توان مواجهه مدیران با بحرانهای سازمان میشود.
۵-۴- پیشنهادات کاربردی
پیشنهاد میشود برای افزایش قابلیتهای مدیران سازمانها، آموزشهای تکمیلی و دوره های کاربردی در زمینههایی نظیر دوره های آموزشی کوتاه مدت و کارگاه کفایت اجتماعی و کارگاه آشنایی با مبانی رفتار سازمانی برگزار شود.
پیشنهاد میشود در انتخاب و انتصاب مدیران به میزان کفایت اجتماعی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجانی آنان توجه شود و قبل از شروع به کار مدیران در پستهای مدیریتی نیازهای آموزشی آنها در زمینه مهارتهای مدیریتی به طور اعم و مهارتهای ارتباطی به طور اخص برآورد شده و دوره های آموزشی لازم برای آنها تدارک دیده شود.
به مدیران توصیه میشود مشارکت کارکنان را محور برنامههای خود قرار دهند و از این طریق زمینه ایجاد انگیزه و علاقه به کار را در کارکنان افزایش دهند و در این راستا، مشارکتهای گروهی را بر مشارکتهای فردی ترجیح دهند.
منابع و مآخذ
الف) منابع فارسی
اشراقی ،حسام؛ کاشف، میرمحمد؛ محرم زاده، مهرداد. (۱۳۸۸). تأثیر نظام ارتباطات سازمانی بر تعارض در ادارات تربیت بدنی استان آذربایجانغربی. فصلنامه المیپیک، ۴۵(۱): ۴۶- ۳۳.
اکبرزاده، نسرین. (۱۳۸۳). هوش هیجانی از دیدگاه سالوی و دیگران. تهران: انتشارات فارابی.
اشکان نصیری پور، امیر؛ ریاحی، لیلا؛ افضل، الهام. (۱۳۸۸). نظام ارتباطات و رابطه آن با تعارض سازمانی در مجتمع بیمارستانی حضرت رسول اکرم ص تهران. مجله پژوهشهای مدیریت، ۸۳: ۵۵-۶۴.
الوانی ، سیدمهدی. (۱۳۸۱). سازمان های غیردولتی و توسعه، فصلنامه مدیریت دولتی و توسعه، ۴(۱۳): ۲۷-۳۲.
بابامرادی، سهیلا. (۱۳۸۴). سازمان های غیر دولتی زنان از دیروز تا امروز. مجله یاد، ۷۵: ۳۳۹-۳۵۴.
بلاغت، سید رضا. (۱۳۸۶). نیازسنجی آموزشی مدیران مدارس متوسطه استان هرمزگان در زمینه مهارت های فنی، انسانی و ادراکی، مجله مطالعات علوم تربیتی، ۱(۲): ۱۹-۳۰.
بهرنگی، مسعود. (۱۳۸۲). مدیریت آموزشی و آموزشگاهی: کاربرد نظریههای مدیریت در برنامهریزی و نظارت. چاپ هشتم. تهران: نشر کمال و تابان.
تورانی، سوگند؛ حسینی، فاطمه؛ ازمل، محمد؛ کلهر، روح الله. (۱۳۹۰). همبستگی سطح تعارض پرستاران بیمارستانهای عمومی استان بوشهر با کاربرد سبکهای مذاکره توسط سرپرستاران. مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی قزوین. ۲(۵۹): ۶۹- ۶۳.
پرندین، ش. (۱۳۸۵). پرسشنامه کفایت اجتماعی و هنجاریابی آن در نوجوانان شهر تهران. پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی.
حمیدی، یداله؛ امیری، سعید؛ شغلی، علیرضا. (۱۳۸۵). مهارتهای ضروری در اثربخشی مدیران کیفیت در دانشگاههای علوم پزشکی. فصلنامه پایش. ۵(۴): ۲۹۴-۲۸۹.
حسنی، جعفر؛ آزادفلاح، پرویز؛ رسولزاده طباطبایی، سید کاظم؛ عشایری، حسن. (۱۳۸۷). بررسی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بر اساس ابعاد روان نژندگرایی و برون گرایی. تازه های علوم شناختی، ۱۰(۴): ۱-۱۳.
جعفری یقین، عین اله. (۱۳۷۸). بررسی میزان تأثیر شیوههای مدیریت در پیشرفت تحصیلی دانشآموزان مدارس راهنمایی نواحی پنجگانه تبریز. مرکز آموزش مدیریت دولتی شمالغرب.
رضائیان، علی. (۱۳۸۹). مبانی مدیریت رفتار سازمانی. چاپ دهم. تهران: انتشارات سمت.
دوستار، محمد و همکاران. ابعاد هوش هیجانی. مدیریت و توسعه. ۱۳۸۲. شماره ۱۸. ص ۶
سعیدی، محمدرضا (۱۳۸۱). موانع رشد وگسترش سازمانهای غیردولتی در ایران. رساله دکتری دانشکده علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرس.
سیف، دیبا؛ بشاش، لعیا و لطیفیان، مرتضی. (۱۳۸۳). تأثیر ابعاد ادراک خود بر روابط اجتماعی با همسالان در نوجوانان مراکز آموزش استعدادهای درخشان و مدارس عادی. مجله روان شناسی،۸(۱): ۹۷ -۸۶ .
شعبانیبهار، غلامرضا؛ امیرتاش، علیمحمد؛ مشرفجوادی، بتول؛ تندنویس، فریدون.(۱۳۸۳). ارتباط ویژگیهای شخصیتی با اثربخشی مدیران تربیتبدنی دانشگاههای سراسر کشور. فصلنامه علوم حرکتی و ورزش بهار. ۱(۳): ۳۰- ۱۲.
شاه بهرامی، فرخ اله؛ پیشگاهی فر، زهرا؛ زال پور، کیانوش؛ بختیاری، تقی. (۱۳۸۹). تأثیر فعالیت سازمانهای مردم نهاد بر پیشگیری از ارتکاب جرم زنان سرپرست خانوار، فصلنامه مطالعات مدیریت انتظامی، ۵(۳): ۵۰۴-۵۱۸.
عبدی، سلمان؛ باباپور خیرالدین، جلیل؛ فتحی، حیدر. (۱۳۸۹). رابطه سبک های تنظیم هیجان شناختی و سلامت عمومی دانشجویان. فصلنامه دانشگاه علوم پزشکی ارتش، ۸(۴): ۲۵۸- ۲۶۴.
علاقه بند، علی (۱۳۸۴). مبانی نظری و اصول مدیریت آموزشی، تهران، انتشارات روان.
عزیزی، شهریار؛ اسدنژاد، مهدی؛ میرک آباد، علی زارع؛ حسینی، سید سجاد. (۱۳۸۹). بررسی و مقایسه ابعاد مدیریت دانش در سازمانهای دولتی و خصوصی. نشریه مدیریت فناوری اطلاعات، ۲(۴): ۹۹-۱۱۶.
عرب کلمری، محبوبه. (۱۳۸۳). تأثیر موانع ارتباط فردی بر ایجاد تعارض در مدارس متوسطه نظری دولتی تهران. پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت دولتی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه تربیت مدرس.
محمدی، محمد. (۱۳۸۳). سازمانهای غیردولتی (NGOs): تعاریف و طبقه بندی ها، فصلنامه مطالعات مدیریت. ۴۱(۲): ۲۳-۳۴.
مقیمی، سید محمد؛ روستا، مریم؛ حیدری، محمد مهدی. (۱۳۸۶). بررسی ارتباط میان کارآفرینی اجتماعی و اثربخشی عملکرد در سازمانهای غیر دولتی زنان. مجله تحقیقات زنان، ۱(۲): ۲۳-۳۱.
مقیمی، سید محمد. (۱۳۸۳). کارآفرینی در نهادهای جامعه مدنی: پژوهشی در سازمانهای غیر دولتی ایران، نشر دانشگاه تهران.
مقیمی، سید محمد. (۱۳۸۴). کارآفرینی در سازمان های دولتی. تهران: فراندیش.
مقنی زاده، محمدحسن (۱۳۸۰). «سازمانهای غیردولتی نهادی برای سازماندهی مشارکت در جامعه مدنی». مجموعه مقالات نقش و جایگاه سازمانهای غیردولتی در عرصه فعالیتهای ملی و بین المللی تهران. دفتر مطالعات و تحقیقات سیاسی وزارت کشور.
میر کمالی، محمد. (۱۳۷۴). رهبری و مدیریت آموزشی. چاپ سوم، تهران، انتشارات رامین.
ب) منابع انگلیسی
Amstadter, A. (2008). Emotion regulation and anxiety disorders. Anxiety Disorders, 22, 211–۲۲۲.
Austin, J. T., & Vancouver, J. B. (1996). Goal constructs in psychology: Structure, process, and content. Psychological Bulletin, 120, 338-375.
Beetham, D. (1987). Bureaucracy, Milton Keynes Press.