ارزیابی آمادگی: طی این ارزیابی، آمادگی سازمانی از جهات مختلف سنجیده میشود تا مشکلات و مخاطرات احتمالی در جهت پذیرش معماری مورد نظر شناسایی شود و با چارهاندیشی زمینه استقرار سیستم فراهم شود.
معماری سرویسگرا: سبکی از معماری که حاوی قوانین، الگوها و ضوابطی است که منجر به ایجاد خصایصی نظیر پیمانه ای بودن[۲]، بسته بندی، اتصال سست، استفاده مجدد و ترکیب پذیری شده و از نظر ساختار از یک ارائه دهنده سرویس و یک درخواست کننده سرویس تشکیل شده است.
شاخص: متغیری برای شناخت و ارزشیابی، که فرصت یا ابزاری برای مقایسه شرایط و حساسیت ها، موقعیت ها و گرایش ها بوده و در ارتباط با اهداف و مقاصد، امکان تشخیص و پیش بینی میدهد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
منطق فازی یک نوع منطق است که روشهای متنوع نتیجهگیری در مغز بشر را جایگزین الگوهای سادهتر ماشینی میکند.
۱-۶-ساختار پایاننامه
ساختار این پایاننامه در پنج فصل تهیه شده است، فصل اول شامل مقدمه و تشریح صورت مسئله میباشد. فصل دوم پیشینه تحقیقات کمی و کیفی انجامشده در حوزههای مختلف ارزیابی آمادگی سازمان، پیشینهای بر سرویسگرایی و مفاهیم مقدماتی در سازمان، مفهوم منطق فازی و سایر مفاهیم بکار رفته را دربرمی گیرد. فصل سوم به ارائه مدل پیشنهادی ارزیابی میپردازد، فصل چهارم سعی بر این دارد که روش پیشنهادی را با یک مطالعه موردی توضیح دهد و در فصل پنجم خلاصه نتایج تحقیق و پیشنهاداتی برای تحقیقات آینده بیان میشود.
فصل دوم
ادبیات موضوع
۲-۱-مقدمه
رابطه بین میزان آمادگی سازمان و پیادهسازی موفقیت آمیز سیستم مورد نظر، یک رابطه مثبت است، از طرفی رابطه بین پیادهسازی موفقیتآمیز سیستم مورد نظر و حصول ارزش کسب و کار هم یک رابطه مثبت است. با این حساب، سازمانهایی که آمادگی کافی برای استفاده سیستم مورد نظر را ندارند، قادر به تحقق بخشیدن منافع واقعی این گونه سیستمها نسیتند و هزینههای پیادهسازی به عنوان هزینههای مازاد خواهد بود و نرخ بازگشت سرمایه اینگونه سیستم ها بسیار پایین خواهد بود. [۵] یکی از علتهای شکست سازمانها این است که برای پیادهسازی سیستم مورد نظر، آمادگی کافی ندارند، پس داشتن آمادگی سازمانی یک پیشنیاز برای پیادهسازی موفقیت آمیز سیستم مورد نظر است، چون عدم اطلاعات دقیق از میزان سطح، آمادگی سازمان ممکن است منجر به تصمیمگیریهای اشتباه شود. گاهی ازآمادگی سازمانی به عنوان ابزار تحلیل ریسک یاد میشود. [۵] و برای اینگونه تکنولوژی ها ارزیابی آمادگی، ریسک شکست آن را کاهش میدهد. [۶]
عمو ما ارزیابی آمادگی سازمان باید به دو سؤال پاسخ دهد: توانایی فعلی شرکت یا سازمان در این حوزه خاص چیست و قبل از شروع طرحهای مربوطه، چه تغییراتی باید صورت گیرد. [۷] پیادهسازی سیستمهای درون سازمانی، به دلیل داشتن روابط و تعاملات متعدد و پیچیده، نیاز به یک برنامهریزی و استراتژی دقیق در تمامی سطوح سازمان دارند. مشکل اینجاست که مفهوم «فاکتورهای بحرانی» یک مفهوم چند بعدی است که در سطوح مختلف بر اساس دیدگاههای فنی، فردی، گروهی و سازمانی، قابل دستیابی است و شامل معیارهای مختلفی (نه لزوما مکمل مثل اقتصادی، مالی، رفتاری، ادراکی [۳])میباشد. [۶]چون هنوز مدل دقیقی در دسترس نیست ،دقیقا سازمانها نمیتوانند آمادگیشان را برای پیادهسازی موفقیتآمیز ارزیابی کنند علاوه بر این فقدان یک مدل مرجعی مناسب برای ارزیابی،مشکلات دیگری هم به همراه دارد از جمله آنکه سازمانها نمیدانند کدام قسمت ها و بخش ها را در جهت آمادگی ، باید تقویت کنند. [۵]
تبدیل مفاهیم انتزاعی مدل مفهومی به موضوعات قابل اندازه گیری، عملیاتی کردن مفاهیم نامیده میشود. عملیاتی کردن یک مفهوم به نحوی که قابل اندازهگیری باشد، از طریق تعیین ابعاد، مؤلفهها یا شاخصها (تقسیم)بندی مولفهها و ابعاد به موارد قابل مشاهده و قابل اندازه گیری امکانپذیر میباشد.
فرایند ساخت مدل به آسانی نیست و چالشهای مدل باعث به وجود آمدن یک سری مسائل تکنیکی میشود که اگر به درستی تعیین نشوند، مدل در تفسیر کردن، دچار اشتباه میشود. ابعاد مطرح شده در مدل، عناصر مختلف و ویژگیهای ساختار اجتماعی پیچیده را نشان میدهد. شکل (۱) روابط بین شاخصها و ابعاد را نشان میدهد. [۸]
شکل (۱)-رابطه بین ساختار-بعد و شاخص [۸]
شاخص متغیری برای شناخت و ارزشیابی است که ابزاری برای مقایسه شرایط، موقعیت ها بوده و در ارتباط با اهداف و مقاصد، امکان تشخیص و پیش بینی میدهد.
۲-۲-خلاصه مطالعات صورت گرفته در زمینه حوزههای مختلف آمادگی سازمان
هر یک از مدلهای بیانشده، دارای هدف خاصی بوده و شاخصهای خاصی را برای دستیابی به هدف مورد نظر اندازهگیری میکند. برای ارزیابی آمادگی سازمانی برای توسعه سیستم سرویسگرایی در سازمان، بحث سرویسگرایی باید در قالب مدلی مفهومسازی شود که قادر به بیان و سنجش ویژگیهای مرتبط باشد و از آنجا که ارزیابی آمادگی سازمانی برای توسعه سیستم سرویسگرایی یکی از زیر حوزههای خاص موضوعی در قلمرو وسیع ارزیابی آمادگی فناوری اطلاعات میباشد، برای تهیه چنین الگویی نیاز به بررسی ادبیات موضوع ارزیابی آمادگی فناوری اطلاعات داریم. مدلهای زیادی در حوزه ارزیابی آمادگی فناوری اطلاعات ارائه شده است ولی به علت گستردگی مطالب در ادامه به آوردن چکیدهای از تعدادی مدل انتخاب شده بسنده کردهایم.
۲-۲-۱-مدل حنفی زاده، خدابخشی:
در این مدل که آمادگی الکترونیکی را در مقیاس ملی مورد سنجش قرار میدهد، شش بعد اصلی شامل زیرساخت ها و سطح دسترسی، میزان دسترسی و کاربرد ICT[4]توسط افراد، میزان اشاعه کسب و کار الکترونیکی، آموزش الکترونیکی، درجه تحقق دولت الکترونیکی و شاخصهای توانمند ساز اولیه، برای سنجش آمادگی الکترونیکی جامعه معرفی میشود. برای اندازه گیری و محک زدن این ابعاد حدود ۸۵ شاخص مطرح شده است. [۸]
۲-۲-۲-مدل الاوماری [۵]:
این مدل برای ارزیابی آمادگی برای تحقق دولت الکترونیک در اردن طراحی شده که این ارزیابی بر مبنای شش عامل کلید: آمادگی سازمانی (با عوامل فرعی ماهیت بروکراسی دولت الکترونیک، فرآیندهای کسب و کار)، آمادگی رهبری و حاکمیت(توافقنامه سطح خدمات،مسئولیتپذیری انجام کارها)، آمادگی مشتریان(نگرانیهای عمده در ارتباط با سطح دسترسی،اعتماد و امنیت)، آمادگی شایستگیها[۶](عدم وجود افراد متخصص و جایگزینهای مختلف برای غلبه بر این مسئله را مورد بررسی قرار میدهد) ، آمادگی فناوری (سختافزار،نرمافزار،ارتباط،تکنولوژی فعلی،ایجاد زیر ساختهای امن) و آمادگی قانونی صورت میگیرد. [۹]
۲-۲-۳-مدل CSPP[7]
این مدل توسط پروژه سیاستگذاری شبکههای کامپیوتری (CSPP) تهیه شده است. شامل مدیران اجرایی شرکتهای فناوری اطلاعات در آمریکا میباشد. این مدل آمادگی الکترونیکی را درجه و میزان مشارکت جامعه در جهان شبکهای معرفی میکند. این مدل نیز آمادگی فناوری اطلاعات و ارتباطات را در مقیاس ملی و از منظر آمادگی افراد و جوامع برای شرکت در شبکه جهانی اطلاعات اندازه میگیرد. این مدل سطح گسترش ICT را در خانه، مدارس و کار و دولت سنجیده و به موازات آن متغیرهایی چون رقابت میان عرضه کنندگان خدمات ICT، سرعت دسترسی و سیاستهای دولتی را به عنوان عوامل اثرگذار اندازه میگیرد. اندازه گیریهای این مدل در پنج بعد زیرساخت (سرعت و در دسترس بودن، رقابت)، سطح دسترسی (کسب و کار، مدرسهها، دانشگاهها، دولت، خانهها)، کاربردها و خدمات (کسب کار دولت، آموزش، جامعه)، اقتصاد (نوآوری، نیروی کار، مصرفکننده) و توانمند سازها (سیاست، امنیت، سطح خصوصی بودن و …) انجامشده است. ابزار این سنجش پرسشنامه ای متشکل از ۲۳ سؤال است که پاسخ دهندگان به زیر مؤلفههای پنج بعد گفته شده پاسخ داده و امتیاز کل برای آن جامعه، بر اساس میانگین امتیازات افراد، تعیین میشود. [۱۰]
۲-۲-۴-مدل APEC[8]
این مدل آمادگی الکترونیکی را درجه میزان آمادگی اقتصاد یا جامعه برای مشارکت در اقتصاد دیجیتال معرفی میکند و هدف آن ارزیابی آمادگی تجارت الکترونیکی و اقتصاد دیجیتالی میباشد. در این مدل سطح آمادگی یک کشور برای استفاده از تجارت الکترونیکی و مشارکت در اقتصاد دیجیتال سنجیده میشود. این سنجش به واسطه شش معیار اصلی که عبارتند از: زیرساخت ها و فناوری پایه ای، دسترسی به شبکه خدماتی، سطح استفاده از اینترنت، تسهیلات و مهارتها، منابع انسانی و موقعیت در اقتصاد دیجیتالی انجام میگیرد. بعد زیرساخت ها و فناوری پایهای که خود شامل شاخصهای قیمت، دسترسی، رقابت بازار، استانداردهای صنایع، سرمایههای خارجی میباشد. بعد دسترسی به شبکه خدماتی شامل شاخصهای پهنای باند، تنوع صنایع، کنترل صادرات، قوانین کارت اعتباری میباشد. بعد سطح استفاده از اینترنت، شامل شاخصهای میزان استفاده در تجارت، دولت و خانهها میباشد. بعد تسهیلات و مهارتها شامل استانداردهای پیشبرد صنایع میباشد. بعد منابع انسانی شامل شاخصهای آموزش فناوری اطلاعات و ارتباطات، نیروی کار میباشد؛ و بعد موقعیت در اقتصاد دیجیتالی شامل شاخصهای مالیاتها و تعرفهها، قوانین دولتی، اعتماد مصرف کننده میباشد. جهت سنجش از پرسشنامه چند گزینه ای با یک صد سؤال که در شش گروه فوق تقسیم شدهاند، استفاده میشود. [۱۱]
۲-۲-۵-مدل WITSA[9]
این مدل سطح آگاهی و شناخت کسب و کارهای مختلف از پتانسیلهای تجارت الکترونیک را بررسی میکند تا راهکارهایی برای ارتقا و رشد تجارت الکترونیکی ارائه دهد، علاوه بر این به بررسی وضعیت صنعت فناوری اطلاعات در سطح بینالملل هم میپردازد. این مدل بر مطالعه تجربیات شرکت ها در تجارت الکترونیکی متمرکز شده و سؤالاتی که برای بررسی این تجربیات مطرح میکند، طیف گسترده ای از دیدگاهها و مسائل ازجمله: موانع فناوری، نقش اعتماد مشتری، عملیات کسب و کار داخلی که از تجارت الکترونیکی پشتیبانی میکنند، مشکلات نیروی کار، وضع مالیات، سیاستهای عمومی و مقاومت مصرف کنندگان را در بر میگیرد. [۱۲]
۲-۲-۶-[۱۰]مدل CIDCM
این مدل توسط مرکز توسعه بینالمللی و مدیریت تضاد در دانشگاه مریلند تهیه و در سال ۲۰۰۱ تحت عنوان گزارش «مذاکره نمونه شبکه» انتشار یافته است. هدف این مدل آماده سازی بستر گسترش میزان نفوذ فناوری اطلاعات و ارتباطات در کشورهای در حال توسعه به خصوص کشورهای آفریقایی بوده و این امر را به ویژه از طریق شناسایی تصمیمگیرندگان کلیدی در این حوزه و تلاش برای بهبود فرآیندهای مذاکره میان آنان دنبال میکند تا در نهایت ضریب نفوذ ICT به درون دولت، سازمانهای غیردولتی و بخش خصوصی افزایش یابد. در این مدل چهار گروه از عوامل شامل: پیشینه و تاریخ، ساختار، بازیگران کلیدی و کیفیت مذاکرات میان آنان و سیاستهای توسعه اینترنت و ICT کشور اندازهگیری میشود. در عامل پیشینه و تاریخ، شاخصهایی از قبیل اقتصاد، سطوح آموزشی، زیرساختهای موجود، در عامل ساختار شاخصهایی از قبیل نوع حکومت، شیوه سیاستگذاری، در عامل بازیگران کلیدی در توسعه اینترنت شاخصهایی از قبیل مسئولیت ها و اهداف نقشآفرینان مرتبط در دولت، کسب و کارهای محلی و خارجی، دانشگاهها، سازمانها، در عامل کیفیت مذاکرات میان آنان و سیاستهای توسعه اینترنت و ICT کشور، هر جنبه از توسعه اینترنت و سیاست فناوری اطلاعات و ارتباطات در یکی از چهار مرحله پیشت جاری، تجاری، رقابتی و تثبیتشده دستهبندی میشود. [۱۳]
۲-۲-۷-مدل[۱۱] TOHOSTCA
در این مدل که در مقیاس سازمانی و ویژه مراکز آموزش عالی و از منظر خاص سنجش سطح آمادگی برای یادگیری الکترونیکی طراحی شده است، وضعیت مؤسسه در سه عامل اصلی توانایی ذینفعان موسسه آموزش عالی، ظرفیت یادگیری ذینفعان و تسهیلات برای یادگیری فناوری؛ با ۱۱ شاخص فرعی مرتبط به صورت کمی اندازه گیری میشود. اعتبارسنجی مدل با تشکیل گروه خبره و طرح سوا لاتی و انجام مصاحبات شکل گرفته است. [۱۴]
۲-۲-۸-مدل OITIM[12]
این مدل برای تعیین شاخصهای آمادگی سازمانی در راستای نوآوری در سیستمهای اطلاعاتی در مقیاس سازمانی و در بخش سلامت و بهداشت طراحی شده است. مطالعه مذکور در آغاز با بهرهگیری از یک گروه کارشناسی و روش دلفی هفت بعد آمادگی دانشی، آمادگی مهارتی کارکنان، آمادگی فنی، آمادگی عملیاتی، آمادگی فرآیندها، آمادگی منابع و آمادگی ارزشها و هدفها را به عنوان ابعاد معرف سطح آ ما سازمان تعیین کرده و سپس شاخصهایی برای سنجش هر بعد مشخص میکند. در این مدل، چرخه توسعه سیستمهای اطلاعاتی در سه فاز مطرح شده و مفهوم نوآوری به هر تغییری در جهت تکامل سیستمهای اطلاعاتی در هر فاز اطلاق میشود. از جمله ویژگیهای این مدل تفکیک مشخصه های سازمانی و عوامل محیط بیرونی به عنوان عوامل اثرگذار بر سطح آمادگی از یکدیگر و بررسی مستقل هر گروه میباشد. ابزار تعیین سطح آمادگی، پرسشنامه ای با ۸۰ عامل در مقیاس لیکرت است که برای مؤسسات کلینیکی طراحی شده است. [۱۵]
۲-۲-۹- مدل ویلد و فرن باخ
در این مدل نیز ارزیابی آمادگی استقرار سیستم یکپارچه اطلاعاتی در مقیاس سازمانی و در بخش سلامت کودکان مد نظر قرار گرفته و نه عامل رهبری، حاکمیت پروژه، مدیریت پروژه، مشارکت ذینفعان، استراتژیهای فنی و سازمانی، پشتیبانی و هماهنگی فنی، مدیریت و پشتیبانی مالی، سیاستهای حمایتی و ارزیابی عملکرد را به عنوان ابعاد تعیین کننده سطح آمادگی سازمانی مطرح میکند. ابعاد مطرح در این مدل از طریق مرور ادبیات موضوعی مرتبط استخراج شدهاند و سنجش آنها به وسیله پرسشنامه ای با ۵۷ سؤال مرتبط انجام گرفته است. علاوه بر این ابزار دارای یک ماتریس برنامهریزی یکپارچه است تا در جهت تعیین اهداف آینده، استراتژیهای لازم برای رسیدن به هدف، ریسک ها، فرضیات و همچنین افراد مسئول در رسیدن به اهداف، مشخص شوند. [۱۶]
۲-۲-۱۰- مدل میرزایی و مدنی
هدف اصلی این مطالعه ارائه یک مدل مفهومی عام جهت ارزیابی میزان آمادگی برای استقرار سیستمهای اطلاعاتی در مقیاس سازمانی و در شرکتهای تولیدی میباشد. در این تحقیق محققان پس از استخراج هفت عامل موثر در برآورد سطح آمادگی از ادبیات موضوعی و افزودن عواملی به تناسب ویژگی ها و شرایط در برگیرنده سازمانهای ایرانی به این مجموعه، بر مبنای نظرات گروه خبرگان و روش دلفی، در نهایت شانزده عامل را به عنوان عوامل تعیین کننده میزان آمادگی سازمان برای استقرار سیستمهای اطلاعاتی معرفی میکند. این ۱۶ عامل طی فرایند تحلیل عاملی در پنج خوشه: کسب و کار، سازمان، فرآیندها و طراحی سیستم، فناوری و مالی قرار گرفته و ضریب اهمیت هر خوشه در اندازهگیری متغیر هدف تعیین گردیده است. مدل بد ست آمده در صنایع ساخت قطعات خودرو مهر کام پارس اجرا شده است. سنجش عوامل با بهره گرفتن از پرسشنامه انجام گرفته و فاصله وضع موجود با وضع مطلوب تعیین و اولویتهای تغییر سازمانی از سوی نویسندگان مقاله پیشنهاد شده است. [۱۷]
۲-۲-۱۱-مدل ارزیابی آمادگی ERP[13]
این مدل که برای ارزیابی آمادگی ERP در سازمانها ایجاد شده، توسعه ای بر مدلهای ارزیابی قبلی است. ERP نمونه ای از ابزارهای استراتژیکی برای برنامهریزی، هماهنگی و کنترل فرایندهای سازمان است که تمامی منابع لازم برای انجام عملیات کسب و کار را مدیریت میکند. عمو ما منابع در سه دسته انسانی، مالی و فیزیکی تقسیمبندی میشوند. این مدل با مطالعه مقایسهای از مدلهای مختلف در مرور ادبیات و شناخت ۳۷ عامل به عنوان عوامل موفقیتآمیز پیادهسازی ERP به دست آمده و در نهایت دارای ۴ بعد تکنیکی[۱۴] شامل (تکنولوژی فیزیکی و تجهیزات لازم برای فرایند ها، نرمافزار ها و سخت افزار ها)، بعد انسانی[۱۵] شامل (تواناییها، دانش خبرگان، خلاقیت)، بعد اطلاعات[۱۶] که به حقایق، تئوریها، طراحی پارامترها، مشخصات میپردازد و بعد سازمانی [۱۷]که به پشتیبانی سازمانی در جهت بهترین استفاده از بعدهای تکنیکی و انسانی اشاره دارد،میباشد.روش جمع آوری داده از طریق مشورت و نظرسنجی با خبرگان بوده و جهت تست مدل از طریق سنجش ارزیابی سازمان برای اعتبارسنجی مدل و پرسشنامههای مرتبط و گرفتن فیدبک و بهبود مدل استفاده شده است.[۷]
۲-۲-۱۲-مدل ارزیابی آمادگی CRM[18]
این مدل فرض بر آن دارد که با تراز کردن[۱۹] عوامل در سه بعد فکری [۲۰]،اجتماعی و فناوری ،ارزش کسب و کار افزایش مییابد. ارزش کسب و کار یکی از عوامل مهم کارائی سازمان است.تراز کردن به معنای ایجاد توافق و هماهنگی مابین قسمتهای مکمل سازمان(مردم،فعالیتها،فرایندها)میباشد.این مدل با بررسی مطالعات قبلی انجامشده در زمینه مدیریت ارتباط با مشتری حاصل شده و توسعه ای بر مدلهای قبلی میباشد. در نهایت مدلی برای ارزیابی وضعیت فعلی سازمان برای پیادهسازی موفقیت امیز CRM ، با سه بعد فکری اجتماعی و فناوری با ۲۵ شاخص حاصل شده است.بعد فکری شامل زیرمولفه های استراتژی،ساختار و برنامهریزی، بعد اجتماعی شامل زیرمولفه های فرهنگ،تعاملات ذینفعان،دامنه دانش و بعد فناوری هم شامل زیرمولفه هایی از قبیل برنامههای CRM ، قابلیتهای فناوری و مدیریت دانش میباشد. . جهت تست مدل و نظرسنجی ابعاد و شاخصهای مطرح شده ،از مشورت و نظرسنجی با خبرگان بهره گرفته شده است.[۱۸]
۲-۲-۱۳-مدل ارزیابی آمادگی BIS[21]
BIS یا سیستمهای هوش سازمانی، سیستمهای کامپیوتری هستند که برای ایجاد، دسترسی و تجزیه و تحلیل دادهها و اطلاعات سازمان استفاده میشوند تا تصمیمات و کار آگاهانهتر گرفته شود. تحقیقات نشان داده که تنها ۲۴% پروژههای BIS موفق بودهاند. BIS از لحاط فنی خیلی گسترده هست و به طور بالقوه شامل مدیریت دانش، سیستمهای پشتیبان تصمیمگیری، داده کاوی، پردازشهای تحلیلی آنلاین (OLAP) سی تمهای اطلاعات اجرایی (EIS و) و ERP میباشد. این مقاله با مروری بر تلاشهای اولیه در مسائل آمادگی سازمانی، متدولوژی جدیدی برای ارزیابی آمادگی سازمان برای پیادهسازی موفق BIS ارائه میکند. مدل پیشنهادی مجموعهای از عوامل آمادگی و عوامل موفقیت را در آمادگی پیادهسازی موفقیتآمیز این گونه سیستمها موثر میداند. این مدل، عوامل آمادگی از قبیل وجود استراتژی تعریفشده دقیق، ضمانت قوی و متعهد، نیازهای ضروری و واضح، پشتیبانی از مدیران رده میانی، مقیاس و حوزه مناسب، در دسترس بودن منابع و وجودتیم های قوی، فرهنگ اندازه گیری [۲۲]،هم ترازی IT و کسب و کار ،دادههای معتبر در دسترس،زیرساختهای تکنیکی محکم،را برای ارزیابی آمادگی مناسب میداند.از جمله عوامل موفقیت، ایجاد یک چشمانداز ،تخصیص منابع کافی،همترازی IT و کسب و کار برای فواصل طولانی،اعتمادسازی در سیستم میباشد.در این مدل از روش نمونهگیری احتمالی و تصادفی شده است . تعداد جامعه آماری حدود ۱۸۰ نفر بوده است.از ابزار پرسشنامه استفاده شده است.از متد تحلیل اماری SME[23] برای تشریح روابط چندگانه متغیرها استفاده شده است[۵].
۲-۲-۱۴-مدل ارزیابی آمادگی BtoB EC[24]
تجارت الکترونیک بنگاه به بنگاه یا همان BtoB-EC به صورت ساده، تجارت بین شرکتها تعریف میشود؛ یعنی معاملات و خدماتی که شرکتی به شرکت دیگر ارائه میدهد. این نوعی از تجارت الکترونیک است که با روابط بین سازمانها سروکار دارد. از آنجا که پیچیدگی فرایندی زیادی در تجارت الکترونیک BtoB داریم، دانستن موارد لازم پیادهسازی و شناسایی چالشهای ممکن، شکاف دانش موجود را پر میکند. این مدل دارای ۸ بعد کلی است که هر کدام دارای زیرمولفه ها و شاخصهایی میباشد. بعدهای مدل شامل رفتارهای فردی، آمادگی سازمان، منابع انسانی، فنی، فرایندهای کسب و کار، نیروهای بازار، صنایع پشتیبان و آمادگی دولت میباشد. شاخصهای ارزیابی مدل تجارت الکترونیک BtoB، برای ارزیابی سازمانهای کوچک و معمولی در مالزی تعبیه شده است. جامعه آماری متشکل از افراد خبره و تجربه دیده در زمینه تجارت الکترونیک میباشد. [۶]
۲-۳-طبقهبندی مدلهای بیانشده
مدلهای بیانشده را میتوان از جوانب زیر تقسیمبندی کرد:۱-بر مبنای مقیاس مدل: بسته به اینکه مدل برای چه مقیاسی ارائه شده است میتواند جهانی، ملی و سازمانی باشد.۲-حوزه خاص مدل: که باید بررسی کرد مدل برای ارزیابی چه حوزه خاصی از آمادگی فناوری اطلاعات ارائه شده است.۳-متدولوژی ارزیابی شامل استفاده از پرسشنامه، روشهای آماری و تحلیل ریاضی، مطالعات موردی و بهترین روش ها[۲۵]میباشد.
۴-نوع و نحوه رسیدن به مدل در اینجا مدنظر میباشد. مدلهای مروری که از بررسی ادبیات موضوع استخراج شدهاند مدلهای اکتشافی که از اخذ نظر خبرگان بد ست آمدهاند و مدلهای ترکیبی که ترکیب این دو میباشند.جدول (۱) زیر مقایسهای از مدلها بر مبنای معیارهای ارائه شده میباشد.
جدول (۱)-مقایسهای از مدلهای مختلف ارزیابی مذکور